پيشبيني دو دانشآموز
اين نسل اعم از دختر و پسر و البته دختران بيشتر، ناديده گرفته شدند ولي كسي توان حذف آنان را نداشت و ندارد به همين علت در فرداي برداشتن اهرم از روي فنر، به ميداني پرتاب ميشوند كه خواسته خودشان نبوده است.
پرسش اين است كه چرا گوش شنوا و ساز و كاري مناسب براي شنيدن آن نجواهاي آرام وجود نداشت تا با بحران ۱۴۰۱ مواجه نشويم؟ يكي از بدترين اشتباهات رايج ساختار سياسي اين است كه اعتراضات ۱۴۰۱ را ساخته و پرداخته دشمنان كشور و بيگانگان معرفي كرد.
گزارش رسمي بيخاصيت و گمراهكنندهاي كه در خصوص اين اعتراضات تهيه و منتشر شد، دقيقا بر همين محور تهيه شده است. شايد تهيهكنندگان گزارش حق داشته باشند؛ زيرا هيچ دركي عيني از جامعه ندارند، ولي آنچه كه در سال ۱۴۰۱ رخ داد، تحقق پيشبيني ساده اين دو دختر خانم دبيرستاني بود كه ۲۰ سال پيش از آن به شكل ساده و صميمانهاي بيان كردند.
گزارههاي آنان براي هميشه صادق است؛ جامعه مثل يك استخر آب است كه نميتوان آن را در يك پارچ قرار داد. براي حكمراني معقول و متعارف و مورد حمايت مردم و اينكه كارآمد باشد بايد سعه صدر و سعه فكر داشت.
نميتوان جامعه جديد را كه هر لحظه تحت تأثير عوامل و متغيرهاي گوناگوني است، در يك چارچوب بسته و محدود خلاصه كرد. به ويژه وضعيت زنان بسيار حساس است.
هم از منظر جايگاه اجتماعي و هم از زاويه وضعيت اقتصادي و نيز حقوق خانوادگي. شايد متوليان رسمي گمان كنند كه براي زنان جايگاه مهمي قائل هستند. اين فايده ندارد؛ زنان خودشان جايگاه مورد نظر را تعريف ميكنند.
سياستهاي جاري در ايران به نسبت متضاد و متناقض است. ولي بيشترين تناقضات سياستي و حتي حقوقي در مساله زنان است. امروز حكومت به پوششي از زنان رضايت ميدهد كه ۲۰ سال پيش آن را كفر ابليس ميدانست.
ولي رسيدن به اين پوشش با هزينههاي زياد براي دو طرف بوده، و هنوز هم معلوم نيست كه چند سال بعد به كجا برسد؟ در حالي كه همين پوششهاي متعارف را ميتوانستند با همراهي و همكاري مردم حفظ كنند و حتي در همين حدود رعايت شود. از اين سوراخ براي چندمين بار گزيده نشويد.
«بيحجاب » يا «بيحجابي » ؟
ممكن است عدهاي بگويند اگر همين برخوردها نبود، الان وضعيتمان بسيار بدتر از اين بود. اين از آن شبه استدلالهايي است كه فقط مطرحكنندگانش را فريب ميدهد و روشهاي بينتيجه قبلي را توجيه ميكند. برخورد با ماهواره و جمعآوري ديشها نمونه بعدي است. مگر ماموران از در و ديوار خانههاي مردم بالا نرفتند؟ مگر با راپل به روي بام خانهها فرود نيامدند؟ نتيجه چه شد؟ اين ديگر مانند مورد قبلي نيست كه بگويند اگر برخورد نميكرديم الان وضعيت بدتر بود.
اتفاقا افزايش روز افزون ماهوارهها ثابت كرد آن هجومها نه تنها هيچ سودي نداشت كه پليس و تصميمگيران را از چشم مردم انداخت. و امروز درصد استفادهكنندگان از ماهواره بر همه عيان است. نتيجه آنكه در دو مقوله موادمخدر و ماهواره، با همه تصميمات شديد، نتيجه دلخواه عايد كشور نشد. در موضوع حجاب نيز چنددهه است روشهاي مختلف انتظامي تجربه شده و باز هم نتيجه معلوم است. اگر آنگونه كه آقاي رادان ميگويد، اين موضوع، فرهنگي و اجتماعي است، چرا با واردكردن پليس، نتيجه محتوم گذشته را به جان ميخرد و تجربه شكست خورده را تكرار ميكند؟پرسشي كه فرمانده محترم پليس بايد به آن پاسخ دهد اينكه در گشت ارشاد (و اخيرا طرح نور) ميخواهند با چه چيز مقابله كنند؟ با «بيحجاب » يا «بيحجابي »؟ قاعدتا آنچه را پليس مامور اجراي آن است برخورد با بانوان بيحجاب است .
به عبارت دقيقتر، پليس با همه توان خود وارد شده تا با معلول مقابله كند و كاري به علت ندارد. خب محصول اين كار چيست؟ به خانمي تذكر داده ميشود. او شال يا روسرياش را كمي بالاتر ميآورد و وقتي از جلوي پليس رد شد دوباره همان تيپ قبلي مشاهده ميشود. آيا اين همه قانون و مقررات و توصيه و مصاحبه و اطلاعيه، براي اين است كه بانوان فقط جلوي چشم پليس باحجاب باشند؟ حتي در قانون بعدي كه اگر به تصويب شوراي نگهبان برسد، خانمها بايد در برابر دوربينهاي متعدد، باحجاب باشند و هر جا دوربين و مامور نبود آزادند.
خودمان را جاي ماموران پليس و حتي نيروهاي آمر به معروف كه وظيفه تذكر به بيحجابها را دارند بگذاريم.
آيا وقتي ميبينيم تذكرمان فقط براي چندثانيه فايده دارد و يك خانم بيحجاب 50متر آنطرفتر، كار خودش را ميكند، فرسوده نميشويم؟ حس « سر كار بودن » پيدا نميكنيم؟دليلش اين است كه همه مسوولان، در درك موضوع دچار سادهانديشياند و پديده بيحجاب و بيحجابي را از هم جدا ميدانند. و لابد ميگويند چون براي دومي كاري نميكنيم لااقل جلوي اولي را بگيريم. مجددا برميگردم به مثال موادمخدر. در همان سالهاي پرحرارت، چه بسيار معتاداني كه به زندان و جريمه و... محكوم شدند اما ديري نگذشت كه با اختراع جمله «معتاد بيمار است، نه مجرم » از همه افعال گذشته دست كشيديم.
كوتاه سخن آنكه تا وقتي مثل نماينده بيتربيت اصفهان درمجلس، بيحجابي را پيش درآمد جرايم جنسي زشت، ترسيم ميكنيم و براي پوشيدن جامه عفت برجامعه برنامه نداريم، ناگزيريم دست به دامان پليس شويم.
جناب آقاي رادان را دعوت ميكنم با لباس شخصي همراه خانواده محجبه خود در نقاط مختلف شهر تردد كنند و درددلهاي خانوادههاي متدين را كه از برخورد نامتعارف پليس با مقوله بيحجابي گلهمندند بشنوند. قطعا در تصميمشان مبني بر اينكه برخورد با بيحجابي مهمتر است، يا مقابله با بيحجاب رجحان دارد، موثر خواهد بود.
۱۰۲ سال هلالاحمر ایران
پرچم هلالاحمر ایران در درون و بیرون ایران مورد احترام است و در سرحدات ایران موجب آرامش است.
دردها گسترده و سرزمین وسیع و نهاد فعلی در حد مقدورات، ایثار میکند. امید است توان آن را افزایش دهند و دولت و نظام در این توانافزایی، نقش برجسته مردمی بودن را پررنگتر کند.
۱۸ اردیبهشت روز احترام به امدادگران و داوطلبان و پرسنل این نهاد خدوم است. گرامی باد کاهش رنج و توانیابی جامعه ایران توسط مردمان شریف.