وقتی بالاخره پول عربستان مشکلات را حل کرد
مبارزه Fury و Usyk؛ یادآور روزهای حماسی بوکس سنگین وزن
مبارزه بزرگ قهرمانی جهان دیشب در سنگینوزن، یادآور سالهای ساده و در عین حال باشکوه در رینگ بود.
بوکس زمانی خیلی قدرتمند بود. قهرمانی سنگین وزن جهان در گذشته مهمترین جایزه در ورزش بود و برنده اغلب به اندازه باور نکردنی مورد احترام یا حتی ترس قرار میگرفت. درحالی که تایسون فیوری و الکساندر اوسیک برای رویارویی با یکدیگر در عربستانسعودی آماده میشدند و درحالی که هر دو نفر مصمم بودند که اولین قهرمان بلامنازع سنگین وزن جهان در قرن حاضر شوند (این مبارزه دیشب برگزار شد)، به نظر میرسد میتوانیم آن سالهای ساده و در عین حال باشکوه را در رینگ به یاد بیاوریم.
برای دههها در قرن بیستم فقط هشت مرد میتوانستند ادعا کنند که قهرمان جهان هستند. چنین وضوحی بوکس را به یک تجارت جذاب تبدیل کرده بود.
بوکس سنگین وزن همچنین موانع نژادی که قبلا تزلزلناپذیر بود را شکست، زیرا مبارزان امریکایی آفریقاییتبار، با الهام از جک جانسون جسور رقبای خود را کنار میزدند. جانسون مورد تنفر بسیاری از سفیدپوستان امریکایی بود، زیرا نژادپرستی را به سخره میگرفت و «سیاهی نابخشودنی» خود را خوش میداشت. او از ثروت و شهرتی که بابت قهرمانی سنگینوزن جهان به او اعطا شده بود، لذت میبرد و آشکارا با دوست دختر سفیدپوستش و کت و شلوارهای زیبایش رژه میرفت.
هنگامی که جیم جفریس سفیدپوست او را به چالش کشید، پیروزیاش منجر به یک پیروزی کوبنده برای جانسون و سیاهپوستان امریکا شد.
در دهه 1930، بوکس هنوز بر جریان اصلی ورزشی در امریکا تسلط داشت، صفحات روزنامهها را پر میکرد و در برنامههای رادیویی با قدرت و فوریتی که امروزه تصور آن دشوار است، منعکس میشد. طنین سیاسی هم داشت. لویی در سال 1936، زمانی که 21 ساله بود برای اولینبار به ماکس اشملینگ آلمانی باخت. آدولف هیتلر خوشحال بود و ادعای برتری آریاییها را داشت، حتی اگر اشملینگ در آن زمان از نازیها حمایت نمیکرد.
لویی در ژوئن 1938، در یک مسابقه مجدد با اشملینگ از عنوان قهرمانی خود دفاع کرد، این امر به مهار واکنش نژادپرستانه کمک کرد. هیتلر متقاعد شده بود که اشملینگ پیروز خواهد شد، اما لويیس، با مشتهای آتشین و خشمناک خود، با ناکاوت راند اول پیروز شد.
نازیها پخش رادیویی مسابقه را به محض اینکه اشملینگ برای اولینبار به زمین افتاد، پایان دادند. وقتی دعوا به پایان رسید، پس از دو دقیقه و چهار ثانیه، هزاران سیاهپوست امریکایی به خیابانها ریختند. با این پیام: جو لويیس برنده میشود، هیتلر گریه میکند.
محمد علی در دهههای 1960 و 70 برای سیاهپوستان امریکا حتی بیشتر از این کار کرد. زمانی که علیرغم محرومیت سه ساله از بوکس به دلیل امتناع از جنگیدن در جنگ ویتنام، او شبیه پادشاه جهان بود. دیگر بزرگان سنگینوزن نظیر سانی لیستون، جو فریزر، جورج فورمن، کن نورتون و لری هلمز، در دوران شگفتانگیز علی بودند. آنها بودند تا این اطمینان حاصل شود که بوکس همچنان دنیای ورزش را متحیر میکند.
هنگامیکه علی از محرومیت بازگشت، او و فریزر یک سهگانه فراموش نشدنی را به اشتراک گذاشتند. اولین مسابقه، در مدیسون اسکوير گاردن در مارس 1971، مبارزه قرن نام گرفت. تقاضا برای دیدن این مسابقه حماسی آنقدر شدید بود که فرانک سیناترا خواننده محبوب مجبور شد به عنوان عکاس برای مجله Life وارد سالن شود.
صحنه سنگینوزن در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 تکهتکه شد، اما مایک تایسون جوان وحشی که تاریخ بوکس را درک میکرد و برایش ارزش قائل بود، در سال 1987 قهرمان بلامنازع جهان شد. تایسون برای سه سال بعد «بدترین مرد روی سیاره» بود، زیرا در میان حواشی بیشمار ردی از خود به جای گذاشت. ویرانی او در داخل و خارج از رینگ رقم خورد. با شکست شوکهکننده تایسون مقابل باستر داگلاس در توکیو در سال 1990 این عنوان سنگینوزن بخش زیادی از اعتبار خود را از دست داد.
دو قهرمان برجسته جهان، ایواندر هالیفیلد و لنوکس لويیس، دو بار در سال 1999 با هم مبارزه کردند. این آخرینباری بود که بوکسور برنده توانست قهرمان بلامنازع سنگینوزن جهان شود.
اکنون، بیش از 23 سال بعد، Fury و Usyk تلاش خواهند کرد تا به معبد پانتيون بپیوندند. مسابقه آنها از اکتبر گذشته دو بار به تعویق افتاده است. بخشی از این تعویق به خاطر اوضاع آشفته بوکس است و سازمانهای زیادی که هر کدام برای خودشان مدعی هستند.
امروزه 17 کلاس وزنی وجود دارد و چهار نهاد اصلی. برگزارکنندگان اغلب از مبارزه بهترین مبارزان در رینگ جلوگیری میکنند. IBF، WBA، WBC و WBO «قهرمان جهان» خودشان را در هر بخش معرفی میکنند و رقبای مرتبط با سازمانهای رقیب را نادیده میگیرند. برگزاری مسابقات در این شرایط دشوار است، زیرا هر قهرمان مربوطه باید از عنوان «جهانی» خود در برابر رقبای اجباری مورد علاقه همان سازمان دفاع کند.
برگزارکنندگان چنان سردرگمی ایجاد کردهاند که علاقهمندان به بوکس اغلب نمیدانند کدام کمربند متعلق به چه کسی است. تا همین اواخر هم معمولا سازمانها از همکاری با رقبای خود خودداری میکردند. انگار که در فوتبال بپذیریم رئالمادرید هرگز با منچسترسیتی، بایرنمونیخ، پاریسنژرمن یا اینتر در لیگ قهرمانان اروپا روبهرو نمیشود!
این واقعیت که فیوری، قهرمان WBC، اکنون با اویسک، دارنده عناوین IBF، WBA و WBO روبهرو خواهد شد، برای طرفداران قدیمی بوکس بیچارهای که برای مدت طولانی نادیده گرفته شدهاند، یک شیرینی واقعی است. آنچه این رقابت و این اتحاد سازمانها نیاز داشت پول عربستانسعودی بود.
بوکس همیشه یک تجارت مبهم بوده است. حتی علی، بزرگترین آنها که بیش از هر بوکسور دیگری علیه تعصب و بیعدالتی فریاد زده است، در کشورهای سرکوبگر و فاسدی مانند زيیر [جمهوری دموکراتیک کنگو کنونی] و فیلیپین که توسط فردیناند مارکوس اداره میشد، وارد رینگ شد.
در سال 1974 در Rumble in the Jungle، علی وقتی فورمن را شکست داد، دوباره جهان را شوکه کرد، اما ريیس جمهور زيیر، موبوتو سسه سکو، از این مسابقه برای ایجاد تبلیغات برای رژیم توتالیتر خود استفاده کرد. سپس علی یک سال بعد در Thrilla در مانیل فریزر را شکست داد، اما این مبارزه که یکی از برجستهترین مبارزات وحشیانه در تاریخ سنگینوزن است نیز توسط یک دیکتاتور به عنوان یک شیرینکاری تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفت.
حالا به ریاض رسیدیم؛ یک منطقه بحثبرانگیز. مبارزان دیشب هرگز به بزرگی جانسون و لويیس، علی و فریزر نخواهند رسید، اما فیوری و یوسایک جنگجویان بااستعدادی هستند.
شخصیت فیوری از محدودیتهای محدود بوکس امروز فراتر میرود، درحالی که یوسایک به عنوان نماد مقاومت و امید اوکراین از جنگ ویرانگر با روسیه برخاسته است.