• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5770 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۵ خرداد

ادامه از صفحه اول

تحلیلگر  یا   کنشگر

ولی آیا چنین تحلیلی برای کنشگران عرصه سیاست اعتبار قطعی دارد؟ آنچه می‌خواهم توضیح دهم این است که وظیفه کنشگر پذیرش و عمل به این تحلیل حتی معقول نیست. دو دلیل برای آن وجود دارد:
دلیل اول عدم قطعیت در تحلیل است. سیاست مثل پرتاب ماهواره به فضا نیست که باید با دقت تمام، همه جزییات پیش‌بینی شود و با زاویه خاصی از جو زمین خارج شود و اگر جز این شد، مدیریت پرتاب را مواخذه می‌کنند. حتی در فوتبال هم همیشه و برخلاف انتظار و پیش‌بینی‌ها نتایج باورنکردنی رخ می‌دهد، حتی اگر درصد آنها زیاد نباشد، ولی همین درصدهای اندک اهمیت سرنوشت‌سازی دارد. اصولا جذابیت فوتبال نیز به همین پیش‌بینی‌ناپذیری آن است. سیاست هم همین‌گونه است. سیاستمدار و کنشگر باید هدف ممکن و مطلوبی را تعیین کند و آن را در دستور کار خود قرار دهد. مطلوب بودن چند درجه دارد و ممکن بودن نیز سطوح گوناگونی دارد. باید تلاقی مطلوبیت و امکان را به عنوان نقطه بهینه درنظر گرفته و براساس آن عمل کند. عدم قطعیت در سیاست ریشه‌های گوناگونی دارد، مهم‌ترین آن، دقیق نبودن متغیرها است. حضور عوامل انسانی و انگیزه‌های فردی، برآوردهای نادرست طرف مقابل، همه و همه موجب می‌شود که نتایج مطابق پیش‌بینی‌های تحلیلی رخ ندهد.
دلیل دوم مربوط به داوری عمومی است. به عبارت دیگر تا هنگامی که طرف مقابل تمامی راه‌ها برای یک مشارکت متعارف را نبندد و داوری عمومی نیز بر چنین اقدامی مهر تایید نزد، کنشگر نمی‌تواند میدان و عرصه سیاست را خالی کند. کنشگر باید توپ را به زمین طرف مقابل بیندازد، نه اینکه پیشاپیش زمین بازی را ترک کند. البته این رفتار به منزله آن نیست که واقعیت و تحلیل متقن و استوار را نادیده بگیرند، یا آنکه سطح مطلوبیت خود را چنان تنزل دهد که مرز مطلوب و نامطلوب مخدوش شود. بنابراین باید میان تحلیل تحلیلگر و ادعاهای کنشگر تفاوت و تمایز قایل شد. آنان به دو گونه متفاوت و نه لزوما متضاد به محیط سیاست نگاه می‌کنند. ماهیت این دو رویکرد به کلی متفاوت از یکدیگر است. هیچ کدام جانشین دیگری نمی‌شود. به نحوی مکمل یکدیگرند ولی منطبق به هم نیستند. یکی از هست سخن می‌گوید. «هستی» که لزوما هم قطعی نیست، دیگری از باید سخن می‌گوید. «بایدی» که لزوما تحقق‌پذیر نیست. آثار و تبعات درستی یا اشتباه بودن هر یک نیز به کلی متفاوت است. با این ملاحظه تا یک ماه بعد، مطالب و نوشته هر کس را می‌خوانیم، ابتدا ببینیم تحلیلگر است یا کنشگر؟ سپس درباره اعتبار آن داوری کنیم.


ملت ايران در سوگ شهيدان خدمت

همانند پيام امام خميني بعد از فاجعه هفتم تير ماه ۱۳۶۰، به جامعه طمانينه و آرامش بخشيد. با كلمه توفان را رام كرد.
سوم: مطابق قانون اساسي ‌بايد تا پنجاه روز ديگر انتخابات رياست‌جمهوري برگزار شود. در اين صورت تقريبا مجلس جديد و رياست‌جمهوري جديد، با هم دوره خود را طي خواهند كرد و مي‌توان انتخابات بعدي مجلس و رياست‌جمهوري را با هم برگزار كرد. چنين افقي از هر جهت به مصلحت كشور و ملت خواهد بود. اميدوارم كشور دچار تلاطم سياسي مثل انتخاب رييس مجلس در اين روزها نشود! و شوراي نگهبان هم در ايجاد آرامش در فضاي انتخابات از تجربه خود درس بگيرد. 
چهارم: تشييع شهدا در تبريز و قم و تهران و مشهد نشان داد، ملت ايران با هوشمندي و موقعيت‌شناسي ممتاز خويش، با حضور خود چنان زخم‌هاي ويران‌كننده‌اي را مرهم مي‌نهد و مداوا مي‌كند. به كشور و نظام قرار و تعادل مي‌بخشد. حضور مردم آنچنان بود كه برخي صداهاي خارج خوان و نغمه‌هاي ناساز مجال ظهور پيدا نكرد. البته همواره چنين صداهايي بوده و هست. چنانكه در زيارت عاشورا مي‌خوانيم كه بني‌مروان و بني‌اميه در شهادت امام حسين عليه السلام و برادران و فرزندان و ياران او جشن مي‌گرفتند و به هم شادباش مي‌گفتند و در كوچه و بازار شام هلهله مي‌كردند. كجا رفتند؟
 رسول اكرم از حضور مردم به «سواد اعظم» تعبير كرده و توصيه كرده‌اند: «و عليكم بالسواد الاعظم!» به جمعيت‌هاي انبوه مردمان بنگريد و به آنان بپيونديد. همان تعبير ديگري كه «يد‌الله مع الجماعه» دست خداوند با مردماني است كه يگانه مي‌شوند و با حضور خود اميد و استقرار مي‌آفرينند. پس از شهادت سردار قاسم سليماني شاهد چنين حضوري بوديم. در هفته گذشته نيز در سه‌شنبه تبريز و قم، چهارشنبه تهران و پنجشنبه مشهد، سواد اعظم تحقق يافت. انااعطيناك الكوثر!


ققنوس ایران و مشارکت حداکثری

حکمرانی انتخاباتی ما مبتنی بر دو جناح، باید از حرف دهان‌های آتش به اختیار به سمت سخنان مشفقانه برود. روزی شجاعت پذیرفتن قطعنامه و دوم خرداد و برتری یافتن با تبدیل نامزدی با حداقل آرا به یک فرصت ساز برجام و روزی شک و تردید در چشم‌انداز ایران ۱۴۰۴. 
قدرت‌طلبی، توجیهات شرعی و امنیتی و خطوط قرمز کاذب می‌سازد.  امیدهای مردم ایران به تصحیح و تحول بدون مشارکت محقق نخواهد شد.  باید توان گذشتن و توافق بر محوریت صندوق را بپذیریم وگرنه با دشمن این ملک، قرار بسته‌ایم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون