از منظر تحليلگر
تنها گزينه احتمالي كه بتواند اين نقش را به خوبي ايفا كند، آقاي مخبر است، هر چند ظاهرا خودش قصدي براي نامزدي ندارد، ولي ممكن است در نهايت مجبور شود يا مجبورش كنند. نامزدي وي بدون رقابت جدي، با مشاركتي در حد انتخابات گذشته مواجه ميشود، زيرا اينرسي و ظرفيت اندك ايجاد شده پس از درگذشت آقاي رييسي را ميتوان تا يك ماه ديگر حفظ كرد. ظرفيتي كه در ذيل يك رقابت انتخاباتي جدي به كلي از ميان رفته و تخليه ميشود و گمان هم نميرود كه ساختار سياسي ايران انتظار مشاركتي بيش از دوره گذشته را داشته باشد. نكته مهم اين است كه همين حد از تحول نيز ميتواند اندكي از اميدواري را ايجاد و حداقل مخالفتها را با مشاركت كم كند. به ويژه آنكه آقاي مخبر چهره سياسي و جناحي محسوب نميشود و از نظر آيندهنگري نيروها؛ چهره ميانه و كمخطري نسبت به تندروهاي جناح حاكم است.
تصور ميكنم كه هر گونه انتظاري جز اين (در حد كليات آن) در انتخابات پيش رو معقول نخواهد بود.