• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۷ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5771 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۶ خرداد

به بهانه گمانه‌زني‌‌ها درباره احتمال هسته‌اي شدن عربستان مطرح شد

تهران - رياض در آستانه عصر تازه رقابت تسليحاتي؟

در بيانيه مشترك مرتبط با گفت‌وگوهاي ميان وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران و وزير خارجه عربستان‌سعودي در شهر پكن در 10 مارس (19 اسفند 1401) هفت سال پس از قطع روابط ديپلماتيك ميان رياض و تهران، دو قدرت منطقه‌اي بر سر توافقي براي احياي روابط ديپلماتيك به توافق رسيدند. مذاكرات براي اين توافق طي دو سال با ميانجيگري دولت‌هاي عراق، عمان در جريان بود و درنهايت توسط چين به نتيجه رسيد؛ گزاره‌اي كه اراده سياسي متقابل براي توسل به روش‌هاي ديپلماتيك براي رسيدگي به روابط پرتنش را برجسته كرد.

برخي ناظران از همان ابتدا اين توافق را نه راهبردي، بلكه تاكتيكي قلمداد كردند كه در ميانه تحولات منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي، مي‌توانست منافع دوجانبه را تامين ‌كند. عربستان‌سعودي، خيلي زود و پس از اين توافق با ايران، ساز خود را براي مذاكرات عادي‌سازي با دشمن اصلي ايران در منطقه -يعني رژيم اسراييل- دوباره كوك كرد و اين بار جدي‌تر از پيش شروع به نواختن آن كرد. در همين راستا، مذاكراتي ميان رياض و تل‌آويو به ابتكار و ميانجيگري واشنگتن به رهبري بايدن نيز به جريان افتاد. اعتماد به نفس طرفين در اين دور مذاكرات عادي‌سازي از آنجا نشأت مي‌گرفت كه سابقه عادي‌سازي با ديگر كشورهاي عربي به سرعت پيش رفته بود و منطقه در آرامشي قبل از توفان به‌سر مي‌برد. اما سرعت و هيجان مسير آن‌قدر بالا بود كه ماشين مذاكرات در عمليات توفان‌الاقصي گرفتار شد و عملا تاكنون چرخ‌هايش در آن فرو رفته و گرفتار شده است. همين امر نشان داد كه معادلات و اراده‌ها در خاورميانه با بازيگران متعدد چقدر مي‌تواند زود دستخوش تحولات شود. نكته سخت در برنامه‌ريزي خاورميانه نيز همين است. رسيدن به توافقات راهبردي عمدتا با بن‌بست همراه است و جاه‌طلبي‌ها جاي خود را به توافقات كوتاه‌مدت و تاكتيكي مي‌دهد.

با اين حال، اهميت توافق ايران و عربستان در ايجاد اعتماد متقابل و هموار كردن راه براي گام‌هاي بعدي به سمت يكپارچگي منطقه‌اي در نوع خود بسيار حائز اهميت است. تحول به سمت يك نظام امنيتي صلح‌آميز و همكاري دست‌كم در منطقه خليج‌فارس فرآيندي گام به گام است كه در آن آشتي عربستان‌سعودي و ايران يكي از مراحل اجتناب‌ناپذير آن است. ايران و عربستان دست‌كم نشان داده‌اند كه مي‌توانند حالت صلح‌آميز تاريخي خود را حفظ كنند و حتي دوستان نزديكي براي يكديگر باشند. اما چالش‌هايي نيز بر سر راه رسيدن به توافقي راهبردي وجود دارد كه مهم‌ترين آن برنامه هسته‌اي دو طرف است. عربستان‌سعودي به رهبري بن‌سلمان نشان داده است جاه‌طلبي در همه زمينه‌ها تنها راه رياض براي حفظ ثبات آن در منطقه است. اين جاه‌طلبي تا حدي پيش رفت كه كشوري كه تا يكي، دو دهه گذشته در هيچ درگيري‌اي نقش مستقيم ايفا نمي‌كرد، به يك‌باره 8 سال جنگ را با انصارالله يمن پيگيري كرد، اما با رهبري محمد بن سلمان، راهبرد رياض ظاهرا تغيير كرده است. علاوه بر پيشرفت در زمينه‌هاي اقتصادي و گردشگري، رياض اكنون به دنبال توسعه فناوري هسته‌اي است. همين مساله نگراني‌ها را در قبال نيت بن سلمان در بازي هسته‌اي خاورميانه برانگيخته است؛ بازي هسته‌اي كه به عقيده ناظران عامل اصلي آن رقابت با ايران است. پرسش اين است كه دو طرف در قبال برنامه هسته‌اي يكديگر چه راهبردي را دنبال مي‌كنند؟

 

هراس پادشاهي از قدرت نظامي ايران

شبه‌جزيره عربستان و به‌خصوص سرزمين حجاز، نجد و يمامه از مدت‌ها پيش از فروپاشي امپراتوري رو به اضمحلال عثماني محل نزاع غرب به رهبري بريتانيا و شرق به رهبري امپراتوري عثماني بود. نتيجه اين نزاع آن بود پادشاهي سعودي در سال 1932 روي كار آمد. اين پادشاهي از زمان تثبيت قدرت خود با مشكلات زيادي مواجه شده كه شامل ايجاد هويتي منسجم براي كشور، به چالش كشيده شدن قدرت پادشاهان آن ازسوي گروه‌هاي مختلف و به خطر افتادن امنيت اين پادشاهي ازسوي بازيگران قدرتمند بين‌المللي و حتي منطقه‌اي مي‌شود.

نفت هم عامل اصلي ثبات در اين پادشاهي بوده است و هم در برهه‌هايي آن را بر هم زده است. همين امر به نظر رهبران جديد رياض را بر آن داشته تا در راهبرد خود تغييراتي به وجود بیاورند. يكي از اركان اين تغيير راهبرد در سطح داخلي، دكترين هسته‌اي عربستان‌سعودي است كه در سال‌هاي اخير به جديت پيگيري شده است. اين پيگيري البته نگراني‌هايي را در سطح منطقه‌اي و بين‌المللي به وجود آورده و خطر رقابت هسته‌اي در منطقه را افزايش داده است. علاوه بر اين، ايران، رقيب سنتي عربستان‌سعودي، توانسته با دستيابي به فناوري هسته‌اي، به ‌طور پيوسته برنامه صلح‌آميز هسته‌اي خود را در چارچوب پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي گسترش بدهد. در همين حال و با وجود امضاي برجام، كارشكني‌ها از سوي اسراييل و برخي كشورهاي منطقه همچون عربستان‌سعودي آغاز شد و نسبت به اين توافق بين‌المللي موضع منفي اتخاذ كردند. در حال حاضر، عربستان‌سعودي انتخاب كرده است كه يك كشور مسلح غيرهسته‌اي باقي بماند و به دنبال سلاح نباشد. اين پادشاهي اخيرا مذاكره با ايالات‌متحده را براي به دست آوردن راكتورهاي هسته‌اي بيشتر و نيروگاه‌هاي غني‌سازي اورانيوم داخلي آغاز كرده است. اين كشور به دنبال آن است تا عقب‌ماندگي هسته‌اي خود را از رقيب ديرينه‌اش -ايران- جبران كند و از اين نظر توازن خود را با ايران حفظ كند. به ادعاي ناظران سران عربستان‌سعودي، برنامه هسته‌اي ايران را تهديدي براي خود قلمداد مي‌كنند. اين درحالي است كه تهران بارها اعلام كرده كه توسعه برنامه هسته‌اي‌اش صلح‌آميز است و حتي حاضر است در اين زمينه با كشورهاي منطقه همكاري كند. واضح است كه قدرت تسليحاتي ايران، به ويژه توانايي توليد موشك‌هاي بالستيك و پهپاد ايران در منطقه بالاست و در اين زمينه خودكفاست. اما عربستان‌سعودي در اين زمينه يا ضعيف است يا متكي به كشورهاي غربي به ويژه ايالات‌متحده است. همين امر مي‌تواند توازن قواي تسليحاتي و راهبردي را ميان ايران و عربستان به‌هم بزند، بنابراين، سران سعودي در تلاشند كه زمينه را براي بازدارندگي افزايش بدهند و شايد يكي از اهداف آنها از توسعه برنامه هسته‌اي‌شان باشد. اما در اين راه، موانع بسيار زيادي پيش رو دارند. اولين و شايد مهم‌ترين عامل مخالفت ايالات‌متحده و اسراييل است. آنها بيم آن دارند كه توسعه اين برنامه در عربستان موجوديت راهبردي رژيم اسراييل را تهديد كند و خود به خطري بالقوه براي حضور ايالات‌متحده در منطقه باشد. ازسوي ديگر، ايالات‌متحده نگران آن است كه دستيابي عربستان به فناوري توليد تسليحات هسته‌اي، زمينه رقابت را در ميان ديگر كشورهاي منطقه فراهم كند و مصر و امارات متحده را نيز به ميدان كارزار هسته‌اي بكشاند. هر دو كشور مصر و امارات پنهان نكرده‌اند كه آنها نيز جاه‌طلبي هسته‌اي دارند.

 

سوداي رياض

از همان آغاز شروع توافق هسته‌اي با تهران، عربستان‌سعودي دست‌كم در دو مورد نگران بود؛ براساس تصور ادعايي اين بازيگر ايران پيش از برجام در شرايط تحريم قرار داشت و به‌زعم مقامات سعودي -از منظر اقتصادي در تنگنا بود- ديگر نمي‌توانست به توسعه برنامه موشكي و پهپادي رو به توسعه خود ادامه بدهد. اما با امضاي برجام، اقتصاد و در نتيجه توانايي توسعه تسليحات موشك بالستيك ايران سريع‌تر پيش مي‌رفت. به‌علاوه، نفوذ روزافزون ايران در منطقه از طريق حمايت از نيروهاي مقاومت در عراق، سوريه و يمن به ‌شدت مقامات رياض را پريشان كرده بود. در صورت ادامه تحريم‌هاي پيش از برجام، مقامات سعودي اميدوار بودند كه ايران نتواند آن‌طور كه بايد از اين نيروها حمايت كند.

برجام امضا شد و سه سال بعد ايالات‌متحده از آن خارج شد، اما ايران هم در توسعه موشك‌هاي بالستيك متوقف نشد و هم نفوذ و حمايتش از نيروهاي مقاومت تا حدي پيش رفت كه عربستان را به آتش‌بس با انصارالله يمن كشاند و حمايت سعودي‌ها را از نيروهاي متخاصم دولت سوريه به ‌شدت كاهش داد. مقامات سعودي دريافته بودند كه دست‌كم در بعد راهبردي و نظامي قادر نيستند با ايران توازن بازدارندگي ايجاد كنند. پس در تاكتيك خود تغييراتي ايجاد كردند و كاهش تنش در منطقه را الگوي خود قرار دادند، اما راهبرد توسعه برنامه هسته‌اي خود از يك‌سو و عادي‌سازي روابط با رژيم اسراييل را به شكل راهبردي پي گرفته‌اند.

بنابر سنت رئاليستي هانس مورگنتا، به نظر مي‌رسد عربستان‌سعودي خواهان بازدارندگي هسته‌اي در منطقه است. اقتصاد عربستان عمدتا بر پايه نفت است. درست است كه محمد بن سلمان در سال‌هاي اخير جاه‌طلبي‌هايي را براي كاهش وابستگي‌اش به نفت آغاز كرده است، اما تا آن زمان راه طولاني و البته پيش‌بيني‌ناپذيري دارد. حملات انصارالله يمن در طول جنگ با عربستان باعث شد كه شركت نفت آرامكو، بزرگ‌ترين سرمايه مالي عربستان‌سعودي، به‌ شدت آسيب‌پذير باشد. عربستان‌سعودي كه بر حمايت ايالات‌متحده نيز حساب ويژه‌اي باز كرده بود، با روي كار آمدن جو بايدن عملا از اين حمايت نظامي نااميد شد و چاره را در آن ديد تا به شكل تاكتيكي تنش را با ايران و متحدين منطقه‌اي ايران كاهش دهد. با اين وجود، رياض اما همان‌طور كه گفته شد، بايد از موانع سختي چون مخالفت رژيم اسراييل و ايالات‌متحده عبور كند، بنابراين دست‌كم تلاش مي‌كند تا در شرايط كنوني تنها به توسعه برنامه غيرنظامي خود با ايالات‌متحده كنار بيايد.

جيك ساليوان، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد در سفر 18 و 19 مه در اين هفته خود به عربستان‌سعودي درباره توافقنامه همكاري هسته‌اي غيرنظامي با مقامات رياض به مذاكره پرداخت. گفته مي‌شود اين بخشي از برنامه گسترده‌تر واشنگتن در مسير عادي‌سازي روابط اسراييل و عربستان است. براساس بخش 123 قانون انرژي اتمي ايالات‌متحده در سال 1954، اين كشور مي‌تواند توافقاتي را براي مشاركت در همكاري‌هاي هسته‌اي غيرنظامي مهم با ساير كشورها منعقد كند. اين قانون، 9 معيار منع اشاعه را مشخص مي‌كند كه اين كشورها بايد رعايت كنند تا آنها را از استفاده از فناوري براي توليد سلاح‌هاي هسته‌اي يا انتقال مواد حساس به ديگر بازيگران باز دارد. خبرگزاري رويترز با اعلام اين موضوع و با استناد به قانون انرژي اتمي ۱۹۵۴ و تحقيقات موسسه بروكينگز و بخش پژوهش‌هاي كنگره امريكا، شرحي از موضوعات كليدي مربوط به توافق هسته‌اي غيرنظامي امريكا و عربستان، خطرات و مزايايي را ارائه كرده كه ممكن است اين توافق براي دو كشور داشته باشد و نيز اينكه توافق يادشده تا چه ميزان با تلاش‌هاي امريكا براي ميانجيگري آشتي ميان اسراييل و عربستان مطابقت دارد.

منتقدان طرح توسعه برنامه هسته‌اي عربستان‌سعودي معتقدند رياض ممكن است به‌رغم پادمان‌هاي مندرج در هر معامله با واشنگتن براي جلوگيري هسته‌اي شدن، برنامه هسته‌اي خود را توسعه داده و براي دستيابي به سلاح هسته‌اي خيز بردارد. وليعهد سعودي مدت‌هاست مدعي است در صورت عبور ايران از آستانه گريز هسته‌اي، عربستان‌سعودي نيز توسعه بعد نظامي هسته‌اي را دنبال خواهد كرد. ايالات‌متحده اميدوار است در ازاي موافقت رياض با عادي‌سازي روابط با اسراييل، راهي پيدا كند تا امتيازاتي را به عربستان‌سعودي بدهد كه شامل پيمان هسته‌اي غيرنظامي، تضمين‌هاي امنيتي و مسيري به سوي تشكيل كشور فلسطين مي‌شود. در اوايل ماه جاري، 7 نفر از منابع آگاه به اين موضوع به رويترز گفتند كه دولت بايدن و عربستان‌سعودي در حال نهايي كردن توافقنامه‌اي براي تضمين‌هاي امنيتي ايالات‌متحده و كمك‌هاي غيرنظامي هسته‌اي به رياض هستند. با اين حال، عادي‌سازي گسترده‌تر بين اسراييل و عربستان‌سعودي كه به عنوان بخشي از يك «معامله بزرگ» خاورميانه درنظر گرفته شده است، همچنان در دسترس نيست.

تهران دست‌كم در دو مورد تضمين‌هاي امنيتي ايالات‌متحده به عربستان و توافق اين پادشاهي با رژيم اسراييل با عربستان مخالفت خواهد كرد. تضمين‌هاي امنيتي زمينه را براي توسعه پايگاه‌هاي نظامي ايالات‌متحده در منطقه هموار مي‌كند و به ادعاي ناظران مي‌تواند از نظر راهبردي تهديدي براي ايران و منافعش درنظر گرفته شود. ازسوي ديگر، عربستان مصمم است كه به توسعه برنامه هسته‌اي خود را، چه با ايالات‌متحده چه بدون آن، ادامه بدهد. اگر اين امر با ايالات‌متحده محقق شود، بايد محدوديت‌ها را بپذيرد، ولي تضمين امنيتي امريكا مي‌تواند براي ايران تهديدي جدي باشد. اگر بدون ايالات‌متحده و در همكاري با چين يا روسيه باشد، احتمالا به توسعه برنامه بعد نظامي برنامه هسته‌اي رياض نيز خواهد انجاميد كه اين امر مي‌تواند براي كل منطقه خطرناك باشد و حتي بازيگر اتمي خطرناكي مانند اسراييل را به واكنش عليه برنامه هسته‌اي عربستان وادارد. اين سردرگمي هم در رهبران ايالات‌متحده ديده مي‌شود و هم معضلي راهبردي براي مقامات سعودي فراهم آورده است.

 

همكاري هسته‌اي ايران و عربستان

رييس سازمان انرژي اتمي ايران روز دوشنبه 17 ارديبهشت (6 مه) آمادگي كشورش را براي همكاري با عربستان‌سعودي در توسعه فناوري هسته‌اي صلح‌آميز اعلام كرد. محمد اسلامي، رييس سازمان انرژي اتمي ايران در ديدار با عبدالله بن‌سعود العنزي، سفير عربستان در ايران در حاشيه اولين كنفرانس بين‌المللي علوم و فناوري هسته‌اي و سي‌امين كنفرانس ملي هسته‌اي در اصفهان اين سخنان را بيان كرد. اسلامي گفت: ايران آماده همكاري با كشورهاي منطقه به‌ويژه عربستان‌سعودي در توسعه فناوري هسته‌اي است.

رييس سازمان انرژي اتمي گفت: ايران از ظرفيت‌هاي تحقيقاتي و آموزشي مطلوبي در زمينه فناوري هسته‌اي برخوردار است و آماده است تجربيات و دانش خود را با ساير كشورها به اشتراك بگذارد. سفير عربستان‌سعودي نيز بر ضرورت افزايش تعاملات بين دو كشور تاكيد كرد. او ايران را كشوري «همسايه، برادر و دوست» توصيف كرد و اميدوار است در همكاري‌هاي دوجانبه و فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي پيشرفت بيشتري داشته باشد.

يكي از مفاد توافق ازسر‌گيري روابط ميان ايران و عربستان در سال 2023 حمايت مشروط رياض از برنامه هسته‌اي تهران بود. آنها با اشاره به توافقنامه 2015 كه براساس آن ايران برنامه هسته‌اي خود را در ازاي لغو تحريم‌هاي ايالات‌متحده، اتحاديه اروپا و سازمان ملل متحد محدود كرد، گفتند كه عربستان‌سعودي از احياي برجام حمايت سياسي خواهد كرد. اين رويه مخالف سياست عربستان‌سعودي در بحبوحه به امضا رسيدن برجام بود. ابتكار پكن براي پيوند دوباره دو بازيگر قدرتمند منطقه با تغيير جهت باد در رياض نيز همراه شد. بن‌سلمان كه سوداي توسعه و پيشرفت منحصر به فرد در سر مي‌پروراند، با تغيير سياست‌هاي كلان در رياض، آن را به تغيير در سياست خارجي خود پيوند زد تا جايي كه برخي اصول راهبردي همچون مخالفت با انصارالله يمن و دولت سوريه را زير پا نهاد و حتي دوستانه دولت سوريه را به اتحاديه عرب دعوت كرد.

برخي منابع نزديك به مذاكرات در گفت‌وگو با رويترز مدعي شدند، براساس مفاد اين توافقنامه و در صورت حمايت عربستان از برنامه هسته‌اي و برجام، ايران نيز تنش‌هاي منطقه‌اي را كاهش مي‌دهد و به منافع عربستان در منطقه احترام گذاشته و از طرح‌هاي صلح پايدار براي جنگ يمن حمايت خواهد كرد. اين امر براي دو طرف، هر كدام به دليل خاص خود، مهم تلقي مي‌شود. علاوه بر اين، ايران تضمين داد كه موشك‌هاي بالستيك اين كشور تهديدي براي عربستان‌سعودي نخواهد بود. حل شدن نسبي همين نقاط اختلاف كافي بود تا دو طرف را به توافق راضي كند؛ توافقي كه پس از بيش از يك سال پابرجا مانده است و جنگ در غزه نيز در برهه‌هايي تهران و رياض را به هم نزديك‌تر كرده است.

اما به نظر مي‌رسد حفظ اين توافق و روابط دوستانه مستلزم ايجاد تعادل دقيق بين منافع دو طرف است. به ادعاي جولين بارنز ديسي، مدير برنامه خاورميانه و شمال آفريقا و همكارانش، خواست اروپا براي برقراري ثبات در خاورميانه به واسطه برنامه هسته‌اي ايران درگير ترديد شده است. به ادعاي اين تحليلگر، بازيگران غربي بايد با دقت قدم بردارند و فشار اجباري مانند تحريم‌هاي مداوم را با تمايل به فراهم كردن فضايي براي كشورهاي منطقه جهت گسترش تعامل منطقه‌اي خود متعادل كنند. درنهايت، اين چالش بر ضرورت ترسيم يك مسير ديپلماتيك به جاي توسل به اهرم نظامي براي خروج از بحران هسته‌اي تاكيد مي‌كند. رياض و تهران همچنان متعهد به تقويت قابليت‌هاي بازدارندگي مربوطه خود هستند، اما آنها تصميم گرفته‌اند با توسل به اهرم ديپلماسي به تنش‌هاي فزاينده به ويژه بين اسراييل و ايران پاسخ بدهند. اين موضوعي است كه اروپايي‌ها مدت‌ها از آن حمايت مي‌كنند.

اما به نظر مي‌رسد رقابت ميان اين دو بازيگر قدرتمند منطقه با شدتي حتي بيش از قبل دنبال شود. اينكه اين رقابت به تنش منجر شود يا خير، بسته با رويكرد عربستان‌سعودي دارد. اگر رياض به دنبال تحريك ايران با پيشبرد برنامه عادي‌سازي روابط با اسراييل، توافق احتمالي امنيتي با امريكا سعودي، يا توسعه نظامي برنامه هسته‌اي باشد، به نظر روابط رياض و تهران دستخوض تغيير اساسي خواهد شد. جمهوي اسلامي ايران بارها به كشورهاي حاشيه خليج‌فارس هشدار داده است كه منطقه را صحنه عبور و مرور بازيگران خطرناكي چون رژيم اسراييل و ايالات‌متحده نكنند و‌گرنه با عواقب آن دست به گريبان خواهند شد.

ازسوي ديگر، بحران‌هاي متعدد قبلي در منطقه همچنان به شكل آتش زير خاكستر باقي مانده‌اند. آتش‌بس عربستان با انصارالله يمن اگرچه برقرار است، شكننده به نظر مي‌رسد. از سوي ديگر حل و فصل بحران سوريه نيز مي‌تواند به اختلاف تهران و رياض در آينده منجر شود، چراكه هر كدام منافع خود را در دمشق جست‌وجو مي‌كنند كه ممكن است همگرا نباشد. لبنان نيز همچنان با بي‌ثباتي سياسي و اقتصادي روبه‌رو است، اگر‌چه ادامه روابط ايران و عربستان مي‌تواند تاثير مثبتي به‌ويژه از نظر اقتصادي داشته باشد. در مساله آينده غزه نيز به ‌طور بالقوه ايران و عربستان ممكن است هر كدام راهي متفاوت
در پيش بگيرند.

از همه اينها گذشته، اكتبر 2025 تاريخ بسيار مهمي براي پرونده هسته‌اي ايران خواهد بود. ايران كه همچنان به برجام پايبند است، در اين تاريخ برخي از بندهاي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد پايان مي‌يابد.
كما اينكه شوراي امنيت سازمان ملل با ارسال يادداشتي به كشورهاي عضو سازمان ملل متحد در اكتبر ۲۰۲۳، پايان رسمي مقررات بندهاي ۳، ۴ و ۶ ضميمه ب قطعنامه ۲۲۳۱، شامل آزمايش‌هاي موشكي، محدوديت صادرات و واردات اقلام موشكي به ايران و همچنين تحريم‌هاي مربوط به توقيف اموال و ارائه خدمات مالي به افراد و نهادهاي ايراني تحت تحريم شوراي امنيت را به اطلاع كشورها رساند.

اما كارشكني‌هاي غرب به نظر ادامه خواهد داشت. اين امر با شروع بحران غزه تشديد شده است و جمهوري اسلامي ايران كه به حمايت از مردم غزه مبادرت كرده است، غرب را عليه خود و متحدانش مي‌بيند. رويارويي مستقيم ايران و اسراييل بار ديگر نشان داد كه ايالات‌متحده همچنان اسراييل را در مركز حمايت خود قرار داده است. بنابراين، مقامات كشور به ايالات‌متحده هشدار داده‌اند كه هرگونه ماجراجويي خطرناك رژيم اسراييل مي‌تواند توان بازدارندگي ايران را وارد فاز جديدي كند. پس به نظر مي‌رسد تعامل با ايران براي عربستان راهي ساده‌تر و كمتر مخاطره‌آميز از حركت به سمت بازدارندگي هسته‌اي باشد. آنچه رياض و تهران بايد به دنبال آن باشند، نقاط مشتركي است كه هر دو بازيگر قدرتمند نفتي را مي‌تواند به هم نزديك كند. به عقيده فاطمه الصمادي، محقق ارشد در مركز مطالعات الجزيره، نزديكي بين رياض و تهران اكنون براي ايران براي دور زدن تحريم‌هاي غرب و براي همسايگان خليج‌فارس كه با چالش‌هاي امنيتي مواجه هستند، حياتي است. اما بايد پذيرفت كه موضوع نفوذ منطقه‌اي ايران به‌ طور متناوب ادامه خواهد يافت، زيرا اين كشور حاضر به كنار گذاشتن نفوذ محور مقاومت در منطقه نيست و عربستان نيز تمايلي به پذيرش آن، دست‌كم در بلندمدت، ندارد.

پرسش مهم در آينده در رابطه با نزديك‌تر شدن تهران و رياض در مورد امكان حل و فصل اختلافات خواهد بود؛ اين دو قدرت منطقه‌اي به چيزي بيش از تبادل سفيران نياز دارد. كليد واقعي نزديك‌تر شدن اين دو بازيگر در دستان يك برنامه اقدام مشتركي با افق زماني خاص و مراحل دقيق است كه هم اجازه نفوذ بيگانگان و متخاصمان به منطقه خليج‌‌فارس را محدود كند و هم به‌ طور موثر پرونده‌هاي منطقه‌اي را براي كاهش بحران‌هاي پيش رو مورد توجه قرار داده و تنش‌ها را تا حد ممكن كاهش بدهد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون