گفتمان تازه و کهنه
علی صارمیان
در سياست چيزي به نام گفتمان كهنه و گفتمان تازه وجود دارد. انگار هواي تازه پنجرهها را ملزم به گشودن ميكند. معمولا گفتمان تازه، گفتمان قبلي را با شرايط جديدي مواجه ميكند و از آن ميگذرد. گفتمان قديمي، استدلالهاي خود را از دست ميدهد. در انتخابات رياستجمهوري، نامزدها درواقع مظهر گفتمان تازه هستند. در همه ادوار اين گونه بوده. گذشتن از گفتمان ترور و آشوب در سال ۶۰ كه سه رييسجمهور بنيصدر، رجايي و خامنهاي را به خود ديد. گفتمان سوم، گذشتن از گفتمان بنيصدر بود. گفتمان هاشمي رفسنجاني، پايان بخش گفتمان استقامت در شرايط جنگي ميرحسين موسوي بود. گفتمان توسعه سياسي، حاملش سيدمحمد خاتمي بود و بر گفتمان وضع موجود و ميراث هاشمي پيروز شد. گفتمان احمدينژاد در سوم تير، حامل عدالت توزيعي بود و از وضعيت موجود گذشت. گفتمان روحاني حل انزواي ايران بود و از حاملان گفتمان احمدينژادي گذشت. گفتمان رييسي، در فلج شدن برجام طلوع كرد. حال پرسش اين است چه گفتماني در ۵۰ روزه انتخاب رييسجمهور، گفتمان جايگزين خواهد بود؟ چه كسي مظهر اين تحول خواهد بود؟ چرا كه بدون تحول نخواهد بود و رقابت در بين تحولگرايان و تثبيتگرايان وضع موجود خواهد بود. در واقع اين شرايط تغيير يا تثبيت است كه شخصيتهاي سياسي را كاور ميكند. تغيير لاجرم خواهد بود؛ اما نام اين تغيير و تحول و گفتمان چيست؟ به نظر ميرسد كه شاخصها تا حدودي مشخصند. از شخصيت بخشي به صندوق راي تا بازگشت به مردم تا كاهش شكاف بين مردم و حاكميت تا موارد سياست خارجي. اما هنوز يك چيزي كم است؛ آيا آدمهاي كهنه سياست، ميتوانند آن گفتمان غالب را به وجود بياورند و حاكميت و مردم را اقناع كنند؟ در كشورهاي ديگر احزاب گفتمان را ميسازند و معرفي زودهنگام كابينه اين مشكل را حل ميكند اما در ايران همه چيز در دقيقه ۹۰ ورق ميخورد و گفتماني كه يخش بگيرد، سخت است. وانگهي آيا خود نامزدها ميتوانند مظهر اين گفتمان جديد باشند؟ يعني چهره سياسيشان موجب اطمينان و باور مردم شود؟ در ۵۰ روز اين مشكل تمامي نامزدها خواهد بود. جبههها و احزاب و شخصيتهاي سياسي مهمترين مشكلشان اين دو موضوع ساخت گفتمان و انطباق گفتمان تازه با نفر و كابينه اوست.