غيبت ميراث فرهنگي در كلاس درس
فرزانه قبادي
در مدرسه تا چه اندازه با مفاهيم مربوط به ميراث فرهنگي و لزوم حفاظت از آن آشنا شدهايد؟ هنگام بازديد از يك موزه، چقدر با رفتار صحيح حضور در فضاي موزه به شكل غيرمستقيم آشنا شدهايد؟ آيا در دوران تحصيل از يك سايت باستاني بازديد كردهايد و از نزديك با فعاليت باستانشناسان و نحوه كشف نشانههاي تمدني در كشور خود آشنا شدهايد؟ در كتابهاي درسي چقدر با مفهوم ميراث فرهنگي و روشهاي حفاظت از ميراث گذشتگان آشنا شدهايد؟ خانواده تا چه ميزان براي آشنايي شما با مفهوم ميراث فرهنگي، موزه، ميراث ناملموس و... برنامهريزي داشتند؟ پس از پاسخ به اين سوالات، اين سوالات را از فرزندان خود يا كودكان و نوجوانان اطرافتان بپرسيد، فاصله نسلي مهم نيست، پاسخها بسيار نزديك به هم و در مواردي مشترك است. سيستم آموزشي رسمي بهرغم تلاشهايي كه در سالهاي اخير براي وارد كردن مفاهيم مرتبط با ميراث فرهنگي به كتب درسي و آموزشهاي رسمي شده، هنوز هم با خلأ جدي در زمينه آموزش ميراث فرهنگي روبهرو است. اين خلأ براي كشوري كه به تعبير بسياري از باستانشناسان و پژوهشگران حوزه تاريخ، در هر نقطه از آن حفاري انجام شود، بيشك به نشانههاي تمدني و تاريخي ارزشمندي خواهيم رسيد، معضلي جدي است.
در خصوص توجه جدي به مقوله ميراث فرهنگي در سيستم رسمي آموزش بارها اظهارنظر كارشناسي، نشست، همايش و سمينار برگزار شده و صاحبنظران در حوزه آموزش و ميراث فرهنگي ديدگاههاي خود را مطرح كردهاند. در نتيجه همين اظهارات و تذكرات هم در سال 1393 سازمان ميراث فرهنگي و وزارت آموزش و پرورش تفاهمنامهاي با هدف تعامل بيشتر در زمينه آموزش ميراث فرهنگي به دانشآموزان امضا كردند، اما در عمل اتفاق قابل توجهي در اين زمينه نيفتاد. سخنان مسعود سلطانيفر، رييس وقت سازمان ميراثفرهنگي در مراسم انعقاد تفاهمنامه با آموزش و پرورش اما نشان ميدهد مسوولان به خوبي به اهميت اين امر واقفند، او در اين جلسه تاكيد كرده بود: «اگر كودكان و نوجوانان را با ارزشهاي فرهنگي و هويت چند هزار ساله كشورمان آشنا كنيم در سالهاي آينده براي حفاظت و نگهداري بناها، سايتها و اماكن تاريخي نيازي نيست به دنبال تصويب قوانين و مقررات باشيم» اما به رغم اشراف به اهميت موضوع، همچنان از كنار اين مساله با تسامح عبور ميشود. تنها اقدام عملي صورت گرفته در اين سالها، نتيجه پيگيريهاي پژوهشگاه ميراث فرهنگي بود كه منتج به اضافه شدن درسي با عنوان «باستانشناسي و ميراث فرهنگي» به پايه دهم شد.
هر چند بيان بينياز شدن از تصويب قوانين در سخنان سلطانيفر تا حد زيادي اغراقآميز است، اما نكته قابل تامل اينجاست كه اگر كساني كه مسووليت سرنوشت آثار تمدني يك كشور را به دست ميگيرند، در سنين كودكي با ضرورت حفاظت از اين آثار آشنا شده باشند، ديگر به راحتي سند تخريب هكتاري بافتهاي تاريخي را امضا يا مجوز احداث بزرگراه بر يك سايت باستاني را صادر نميكنند. آنها حتي اگر روزي شهردار شوند، حاضر نخواهند شد براي ساخت يك مجتمع تجاري باغهاي تاريخي و بناهاي هويتي يك شهر را به تيغ لودرها بسپارند. آموزش ميراث فرهنگي در مدارس در كشوري با پيشينه تاريخي ايران، از اين جهت حائز اهميت است كه نگهداري از باقي مانده آثار هويتي و تمدني ايران، نياز به افرادي دغدغهمند و آگاه دارد كه ضرورت حفظ ميراث فرهنگي و علاقه به تاريخ و ريشههاي فرهنگي در وجودشان نهادينه شده باشد تا بتوانند در نقش يك شهروند، شهردار، وزير، نماينده مجلس و... براي حفظ اين آثار تلاش كنند و به راحتي زير بار پاك كردن حافظه تمدني يك كشور نروند.
در صورت توجه به اهميت آموزش ميراث فرهنگي در سيستم رسمي آموزشي كشور، و تلاش براي انجام اقدامي عملي در اين راستا، راههاي بسياري براي شيوه ارايه اين آموزشها وجود دارد، از جمله در نظر گرفتن عنوان درسي مستقل، تدريس دروس تخصصي توسط متخصصان از جمله موزهداران، باستانشناسان، مرمتگران و... برگزاري كلاسهاي درس در موزهها و سايتهاي باستاني با رعايت اصول حفاظتي جهت آشنايي ميداني دانشآموزان با مباحث مرتبط با ميراث فرهنگي، در نظر گرفتن برنامهها و اردوهاي آموزشي براي آشنايي بيشتر با ميراث تمدني و فرهنگي كشور و آموزشهاي غيرمستقيم روشهاي حفاظت اين آثار در خلال برگزاري اردو و بسياري موارد ديگر كه ميتوان با برگزاري سمينارهاي تخصصي و تدوين مقالات علمي آنها را ارايه و بررسي و در نهايت اجرا كرد.
آموزش ميراث فرهنگي تنها يك متولي ندارد، اين امر نياز به همكاري ميان بخشي در ساختار حاكميتي و از سويي توجه ويژه وزارت ميراث فرهنگي براي فراهم كردن زمينه مناسب جهت همكاري با خانوادهها دارد تا بهطور موازي ضرورت توجه به ميراث فرهنگي از سويي در نهاد آموزش و از سوي ديگر در نهاد خانواده به شكلي مطلوب و اثرگذار به كودكان آموزش داده شود. شايد از اين منظر در نگاهي ايدهآل، نسلهاي آينده تجربه داشتن شهروندان و مسوولاني دغدغهمند را داشته باشند كه توجه به حفظ ميراث فرهنگي را در اولويت فعاليتها، اقدامات و تصميمات خود قرار ميدهند و با هيچ توجيهي حاضر به چشمپوشي از كوچكترين نشانههاي فرهنگي و تمدني كشور خود نيستند.