• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5774 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۹ خرداد

شرط‌بندي، جادوگري و مسائل اخلاقي در ليگ‌هاي دسته پايين

روايت‌هايي تكان‌دهنده از فساد زير پوست فوتبال از زبان يك شاهد عيني

از بازيكن «ملي‌پوش» تا «بستن علني داور»

علي ولي‌اللهي

در سالنامه 1402 «اعتماد» پرونده‌اي داشتيم با عنوان فساد در فوتبال پايه. گزارش مفصل و تكان‌دهنده‌اي منتشر كرديم در مورد آنچه در ليگ‌هاي پايين و زيرگروه و رده‌هاي سني در جريان است. حالا با توجه به اينكه بحث پرونده فساد در فوتبال باز شده ما بر آن شديم خلاصه‌اي از آن گزارش را در صفحه ورزش روزنامه اعتماد بياوريم. شما مي‌توانيد براي دستيابي به متن اصلي كه شامل جزييات بيشتر است به سالنامه مراجعه كنيد. اميدواريم اين گزارش به نهادهاي ذي‌ربط در خشكاندن ريشه فساد در فوتبال كمك كند.

 

بازیکن مالی یا اصطلاحا «ملی‌پوش» کیست!

خيلي عجيب است كه يك نفر حاضر شده چنين حرف‌هايي را به زبان بياورد. مي‌گويد دلم مي‌سوزد به حال فوتبال و بچه‌هاي مردم. براي همين تصميم گرفتم آنچه در فوتبال زيرگروه و رده‌هاي سني جريان دارد را بازگو كنم. مي‌پرسم اول بگو در چه پوزيشني قرار داري؟ جواب مي‌دهد: «نزديك 18 سال است مربيگري مي‌كنم. همه آنچه بايد مي‌ديدم را ديدم. همه جاي فوتبال بودم. از حوزه كه پايين‌ترين سطح است و قبلش مدرسه فوتبال تا ليگ برتر. من هم تيم‌دار هستم هم مربي. در همه تيم‌ها تقريبا چرخيدم.»

بحث اول در مورد پول درآوردن از مربيگري در رده‌هاي پايه از راهي به جز قرارداد رسمي با باشگاه است. مي‌گويد: «كليشه مربياني كه مي‌خواهند پول بگيرند اين است كه به پدر بچه كه مي‌آيد و مي‌گويد بچه‌ام مي‌خواهد فوتباليست شود مي‌گويند فوق‌العاده است! در منطقه ما مربي هست كه در تره‌بار يك بچه را مي‌بيند و به خانواده‌اش الكي مي‌گويد من بچه‌ات را مثلا مي‌برم بارسلونا! وعده الكي مي‌دهد. براي اينكه به آن پول برسد.»

كدام پول؟ چطور؟ «او را مي‌آورد توي آكادمي و شهريه مي‌گيرد. رنج قيمت فرق دارد. از مدرسه فوتبال به حوزه تا ليگ دو، ليگ يك، ليگ برتر رنج قيمت متفاوتي داريم. يك مدرسه فوتبال متوسط بايد ماهي يك ميليون بدهي. اگر بيايي حوزه سالي قرارداد بخواهي ببندي سالي 20 تا 25 ميليون بايد پول بدهي.»

بايد پول بدهي؟ «بله. البته اين توجيه دارد. مي‌گويد مي‌خواهم بچه‌ام بازي كند و برود در شرايط مسابقه. تيم‌دار هم كه نمي‌آيد هزينه كند بچه‌اي كه ضعيف است را بازي بدهد. خانواده هم راضي است. مي‌گويد من مقدار بيشتري هزينه مي‌كنم ولي بچه‌ام مسابقه مي‌دهد.»

تيم حوزه اگر بيفتد چه مي‌شود؟ «امتيازش سوخت مي‌شود. شما اگر بخواهيد تيم حوزه داشته باشيد 40، 50 ميليون بايد پول بدهيد.»

براي مدرسه فوتبال چطور؟ «اگر بخواهي مجوز بگيري بايد ثبت شركت كني و بعد ماده پنج نامه بگيري بعد از هيات فوتبال مجوز بگيري. مي‌آيند مدرسه فوتبالت را مي‌بينند و دو، سه تومن پول مي‌دهي. يا خيلي خوب يا خوب يا متوسط.»

حوزه؟ «مي‌روي هيات فوتبال يا توي اين گروه‌ها هستند كساني كه بخواهند امتياز تيم‌شان را بفروشند. 40 ميليون تومان مي‌دهي و امتياز را مي‌گيري. قيمت امتياز ليگ دو حدود 250 ميليون است. يك سري تيم‌دارها هستند كه بچه‌هاي مستعد را مي‌برند در مسابقات حوزه محك مي‌زنند. ليگ دو اگر بخواهي بازيكن بياوري دو مدل دارد. يك مدل فني است. بازيكن خوب است. ممكن است باز هم پول بگيري از خانواده ولي گاهي مجبوري پول هم بدهي چون بازيكن خوبي است. بعضي‌ها هم از ابتدا مالي هستند. رنج قيمتي كه مي‌گيري 40 تا 50 ميليون است. به اينها مي‌گويند بازيكن مالي.»

مي‌گويم اصطلاح بازيكن مالي را توضيح بدهد. «بازيكني كه ضعيف است ولي به خاطر پولي كه خانواده‌اش مي‌دهند مي‌آيد بازي مي‌كند. يك بازيكني هم داريم فني- مالي. البته تيم‌دارها به بازيكنان مالي مي‌گويند ملي! مثلا از هم مي‌پرسند چند تا ملي‌پوش داري؟ (با خنده) .»

 

برخی مربیان به دلار پول می‌گیرند

آيا فسادي هم در كار هست؟ جواب مي‌دهد «فساد هم دارد.» بعد ادامه حرفش را مي‌گيرد «ايراد اول به هيات فوتبال و فدراسيون وارد است. چرا؟ هر كسي مي‌تواند الان بيايد تيم بخرد. داشتيم باباي بچه توي كار ساخت و ساز بوده و مي‌خواسته بچه‌‌اش فوتباليست شود امتياز يك تيم را خريده است. مثلا طرف در هيات فوتبال امتياز تيم ليگ برتري دارد. خب 16 تيم هم كه بيشتر نيست. تيم‌دار يا مربي به باباي بچه مي‌گويد بيا امتياز بخر تا ديگر خودش مجبور نشود سرمايه‌گذاري كند. در فوتبال ايران سرمايه‌گذاري كردن قمار است. الان هفتاد، هشتاد درصد تيم‌ها در همه رده‌ها را باباها
خريدند.» با چه هزينه‌اي؟ «ليگ دو 250 تومان است. سود سرمايه‌گذاري در ليگ دسته دو بسيار بالاست. براي همين جنجال دارد. چون از ليگ دو، سه تيم مي‌آيند بالا و امتياز مي‌شود 3 ميليارد. بيشتر از دو و نيم ميليارد سودش است در سه ماه. رده‌هاي مختلف قيمت‌هایش متفاوت است.»

دوباره تاكيد مي‌كنم فسادي ندارد اين؟يعني شايد كار خوبي نباشد اما فساد تعريف مشخصي دارد. جواب مي‌دهد: «از اولش ناعدالتي هست. به مرور كه مي‌روي جلو ، بابا خوشش مي‌آيد. توي چرخه جلو مي‌رود و مي‌گويد چرا من همه پول را خودم بدهم؟ هزينه تيم‌داري را بگذار از راه ديگري در بياورم. مثلا يك بابا با بي‌ام‌و مي‌آيد سر زمين و بلافاصله پچ‌پچ‌ها شروع مي‌شود كه آقا خدا را شكر روزي رسيد! مربيان شروع مي‌كنند صحبت كردن كه بچه‌ات را فوتباليست مي‌كنيم و ال و بل! همه هم الكي. بابا هم مي‌آيد پول مي‌گذارد وسط چون بحث بچه‌اش است و وضع خوبي هم دارند. اينجا فساد شروع مي‌شود. مثلا شما ليست ثابتي داري. 27 تا بازيكن مي‌تواني رد كني. از آن طرف دوست داري تيمت هم بماند. پس 15، 16 تا بازيكن فني مي‌آوري كه بايد پول هم بدهي. اينجا با خودت مي‌گويي ده‌تا بازيكن مالي رد بكنم؟ نه بگذارد 11 ‌تا رد بكنم! اينجاست كه مي‌گويي فلان بازيكن مالي را اصلا اسمش را رد نكنم. پولش را مي‌گيري اما اسمش را رد نمي‌كني. طرف هم نمي‌فهمد. با خودت مي‌گويي نيم‌فصل كه مي‌توانم هفت تا بازيكن بياورم، جايگزين مي‌كنم.»

از او مثال مي‌خواهم؛ «مورد داشتيم 5 هزار دلار گرفته ولي اسم بچه را رد نكرده. جديدا هم دلار مي‌گيرند. رنج قيمت دارند مربيان بين خودشان. مي‌گويند بازيكن مالي آمد 100 بگيريم خوب است. بعد مي‌آيي مي‌بيني هزينه‌ها زياد است. طرف هم بازيكن ضعيفي است چون اگر ضعيف نبود كه پول نمي‌دادند. خانواده‌ها هم شناخت ندارند.»

 

گرفتن رضایتنامه از مربی باشگاه با کلاشینکف!

بعد قبل از اينكه من بروم وسط حرفش با حركت دست اشاره مي‌كند كه بگذار حرف تمام شود. «بازيكن جذب كردن خودش داستاني است. فرض كن طرف مربي سايپا است. يا پيكان و استقلال و پرسپوليس. همه بازيكنان اول كجا مي‌روند تست مي‌دهند؟ استقلال و پرسپوليس. خط بخورند مي‌روند سايپا و پيكان. بعد همين‌طور پايين‌تر. من مثلا سرمربي استقلالم 200 تا بازيكن خوب برايم آمده. همه بازيكنان را نگه مي‌دارم تا روز آخر. زنگ مي‌زنم به يك مربي ديگر مي‌گويم 5 تا بازيكن خوب دارم 100 بده بفرستم براي تو. تيم‌دار هم مي‌ترسد تيمش بيفتد بازيكن را مي‌گيرد. فسادش كجاست؟ اينكه مربي دارد در اين تيم‌ها
حقوق مي‌گيرد.»

ادامه مي‌دهد «يا فساد ديگر اينكه شما مربي استقلال و پرسپوليسي. 200 تا بازيكن داري. همه را نگه مي‌داري. 100‌تاش را مي‌دهي به تيم‌هاي ديگر. بقيه را نگه مي‌داري. به آن بازيكنان مي‌گويي برو فلان تيم دسته دو بازي كن نيم‌فصل مي‌آورمت استقلال يا پرسپوليس. بچه را مي‌فرستي دسته دو آن تيم مي‌آيد بالا دو ميليارد مي‌گذاري جيبت ولي بچه فوتبالش در ليگ پايين تمام مي‌شود. بازيكن داشتم الان ليگ برتر است. پيش يك مربي بوده رضايتش را نمي‌داده كه بيايد يك تيم بهتر. فيلم اين داستان را نشانم داد. گفت توي جلسه رفتم به مربي گفتم رضايتنامه بده! نداد! بابام و داييم با كلاشينكف رفتند بالاي سرش! رفتند توي اتاق و اسلحه را گذاشته بودند روي سرش و رضايتنامه را گرفتند! حالا اين توانسته با اسلحه بگيرد بقيه چي؟»

 

در مدراس فوتبال فساد اخلاقی بیداد می‌کند

همين‌طور وسط حرف زدن چيزهاي تازه‌تري به ذهنش مي‌رسد «مربي بازيكن مالي را در اينستا پيدا مي‌كند، مربيان زياد در اينستا مي‌زنند معرفي بازيكن به فلان تيم. بازيكن مالي گيرشان مي‌آيد 200 مي‌دهد. زنگ مي‌زند به تيم‌دار مي‌گويد بازيكن دارم 100 مي‌دهد. 100 هم مي‌گذارد جيب خودش. خيلي‌ها هستند در اين مسير بيشتر از حتي تيم‌دار پول در مي‌آورد.» مي‌پرسم فساد فقط مالي است؟ «فساد اخلاقي هم داريم. سر همين داستان اين بنده خدا كه سال قبل مي‌خواستند اعدام كنند بابت تجاوز. به جرات مي‌توانم بگويم اين يك موردش است. من زياد شنيدم. در مدارس فوتبال فساد اخلاقي بيداد مي‌كند. خانواده‌ها به خاطر آبرو يا عدم پيگيري بي‌خيال مي‌شوند.»

مي‌خواهم بيشتر در مورد مسائل غير اخلاقي حرف بزند. «مي‌دانم هست. فقط يك نفرشان آمد به من گفت گذاشتم كنار! يعني قبلا اين كار را مي‌كرده. سه، چهار نفر را مي‌شناسم. بازيكن داشتم فرستادمش يك تيم سرشناس. اردوي شمال بودند كه بعد از يك هفته باباش به من زنگ زد. من هم به او گفته بودم نرو آن تيم! خلاصه پدرش تماس گرفت كه آدرس خانه مربي تيم كجاست مي‌خواهم با قمه بروم سر وقتش. گفتم چي شده؟ گفت توي شمال توي اتاق مي‌خواستند پسرم را خفت كنند! يا يكي ديگر از مربيان تعريف مي‌كرد برايم كه با فلاني كار مي‌كردم و بعضي وقت‌ها كه مي‌خواستم بروم توي اتاقش صداهايي مي‌آمده و من نمي‌رفتم داخل. خيلي دردناك است اينها. بعضي بچه‌ها زبان‌شان بند مي‌آيد. شايد نتوانند بگويند. بعضي‌ها مي‌ترسند و برخي حجب و حيا دارند.»

كمي تامل مي‌كند و مي‌گويد «فقط بچه‌ها هم نيستند.»

با نگاهم مي‌پرسم يعني چه؟

يواش مي‌گويد: «مامان بچه‌ها!»

واقعا؟ «بله! مامان بچه با مربي مي‌ريزد روي هم تا بچه‌اش بازي كند. در مدرسه فوتبال‌ها از اين داستان‌ها زياد داشتیم.»

 

برخی تیم‌دارها با فاکتورسازی پولشویی می‌کنند

پولشويي هم مي‌كنند؟ «فاكتورسازي مي‌كنند. شما يك پولي از جايي كه درست نيست مي‌آوري در فوتبال و مي‌‌اندازي در چرخه فوتبال. يك ميليارد هزينه كردي ولي فاكتور مي‌كني 20 ميليارد هزينه كردم. كسي كاري ندارد كه. آن پول را گم مي‌كني.»

چه كسي بايد بررسي كند؟ «هيچ كس بررسي نمي‌كند. مرجعش در تهران مثلا هيات فوتبال است. همين آقاي ماجدي گفتند اگر بيايد قيمت‌ها مي‌آيد پايين.»

قيمت چي؟ «قيمت امتيازات تيم‌ها. گفتند بالاست و اگر شيرازي برود مي‌آيد پايين. اصلا سر همين، شيرازي را بركنار كردند كه قيمت بيايد پايين.»

مگر شيرازي قيمت تعيين مي‌كرد؟ «همين ديگر. اين داستان‌ها را براي او علم كردند. كاري به تخلفاتش ندارم ولي اين بحث كه قيمت تيم‌ها مي‌رود بالا دست شيرازي نبود. 16 تا تيم هستند كه همه‌اش دست هيات فوتبال نيست و تيم‌دار مي‌گويد من فلان قدر مي‌خواهم بفروشم. الان جوانان ليگ برتر شده 5 ميليارد. بعد يك امتياز هم بيشتر نمي‌فروشد. در حالي كه قيمتش شايد 3 ميليارد باشد. عرضه و تقاضاست. يك موقع است از 16 تا تيم 7تا مي‌خواهند بفروشند قيمت مي‌آيد پايين. يك موقع است فقط يكي فروشنده است و خريدار بايد بخرد چون رفتند يك نفر را آورده اند و طرف حاضر شده پول بدهد و اگر نخرد از دست‌شان مي‌رود.»

اينها كه تيم مي‌خرند امكاناتي كه ندارند؟ «هيچي! فقط يك امتياز است. يك اسم است. اسمش در هيات فوتبال عوض مي‌شود. از ايكس مي‌شود ايگرگ و 500 ميليون جابه‌جا مي‌شود. 5 ميليارد جابه‌جا مي‌شود. 10 درصد هم هيات مي‌گيرد. يعني يك تيم 5 ميلياردي جابه‌جا مي‌شود 500 ميليون هيات فوتبال مي‌گيرد.»

از او مي‌خواهم بيشتر در مورد مدرسه فوتبال حرف بزند. مي‌‌گويم شنيده‌ام خيلي از مدارس فوتبال مجوز ندارند. جواب مي‌دهد: « هي مي‌گويند برخورد مي‌كنيم. مدارس فوتبال هيچ كدام مجوز ندارند. سامانه هيات فوتبال برو و مدارس فوتبال مجوزدار را بزن كلا 100 تاست. در يك زمين فوتبال ده‌تا مدرسه فوتبال است. بعد در تهران به اين عظمت ما فقط 100 تا داريم؟ 90‌درصد مدارس مجوز ندارند. خانواده‌ها آگاهي ندارند. خيلي‌ها مدرسه فوتبال مي‌زنند بعد يادشان مي‌آيد كه مدرك مربيگري بگيرند!»

 

یک تیم 100 میلیون گرفت و باخت تا یک تیم دیگر در لیگ بماند!

بحث را مي‌كشانم به سمت يك موضوع بسيار حساس: شرط بندي. جواب مي‌دهد: «شرط‌بندي تا سه سال پيش در اميدها بود. شديد! خيلي‌ها به خاطر همين شرط‌بندي وارد شدند و برد هم كردند و تيم را فروختند و رفتند. يك سري داستان‌ها شد و سايت‌هاي شرط‌بندي ديدند دارند ضرر مي‌كنند. توي فوتبال پايه همه مربيان با هم رفيقند. يك دفعه توي يك بازي مربيان با هم هماهنگ مي‌كنند يكي ببازد و ضريبش مثلا زياد است. اندازه كل فصل پول برمي‌دارند. سايت‌هاي شرط‌بندي ديدند اصلا نظارتي در فوتبال نيست و شرط‌هاشان را از روي فوتبال اميد برداشتند. توي پايه پوشش نمي‌دهند.»

مي‌پرسم يعني ديگر شرط‌بندي نيست؟ «صد در صد هست. توي سايت نيست ولي به شكل‌هاي ديگر هست. فت و فراوان! مثلا هفته آخر است. يك تيم بايد ببرد و بماند. اگر بماند امتيازش 5 ميليارد است ولي بيفتد امتيازش مي‌شود 2 ميليارد. شماي تيم‌دار نمي‌آيي 200 ميليون بدهي مربي حريف يا داور كه بازي در بيايد؟ قطعا مي‌كني! يادم هست در رده جوانان هفته آخر هفت تا هشت تا تيم شانس سقوط داشتند. يك تيم سقوطش قطعي شده بود. به مربي يك تيم در حال سقوط گفتند زنگ بزن به آن تيم سقوط كرده 10 ميليون بده جاي 6 ، 7 گل 10 تا بزنيد! طرف نپذيرفت و گفت تيم ما مي‌ماند! غافل از اينكه شش تا تيم بالاي سرش همه بسته بودند. يك تيم 100 ميليون گرفت و به يك تيم باخت. ديگري تا دقيقه 90 جلو بود و در عرض چند دقيقه 3 تا خورد. يكي از مربيان كه تيمش مانده بود پول پرت مي‌كرد در زمين. آخرش همان تيمي كه زير بار شرط‌بندي نرفت، افتاد! يعني اصلا فكرش را نمي‌كرد وگرنه خيلي هم بحث سالم كار كردن نبود. سال بعدش همان آدم تيم داشت و هفته آخر با تجربه‌اي كه به دست آورده بود پول داد و ماند! اينها همه فساد است.»

 

داور بازی شب قبل از مسابقه علنا می‌بندد

متعجب از اين شرايط سوال مي‌كنم از جايي آمدند براي بررسي؟ «از هيچ جا! آقا داور بازي علنا مي‌بندد. همه را مي‌شناسم. شب بازي مي‌بندند. فيلم بازي را مي‌برند هيات فوتبال دو هفته محروم مي‌شود. داور 100 ميليون گرفته. براي بازي چقدر مي‌گيرد؟ 200 هزار تومان! نه 500 هزار تومان! مي‌گويد مگر ديوانه‌ام! پارسال بازي بود من خودم چك 300 ‌ميليوني‌اش را ديدم. داور چند تا پنالتي گرفت. بازيكنان البته خراب كردند و تيم هم افتاد! چرا؟ چون مربي اول فصل 17‌تا بازيكن مالي گرفته بود و هيچ كدام نمي‌توانستند يك پنالتي بزنند! شما مي‌خواهي تيمت نتيجه بگيرد بايد دو، سه تا بازيكن مالي بگيري. من نمي‌گويم نگيرند ولي به خانواده‌ها هم
بگويند.»

سر تكان مي‌دهد و مي‌گويد وضعيت خراب است. مثال مي‌زند: «مربي زنگ مي‌زد مي‌گفت نيم‌فصل اول من مي‌بازم نيم‌فصل دوم تو. اين شكلي هر دو تيم حداقل سه امتياز داريم ديگر.»

 

خودکشی کسی که با پول طلاهای مادرش می‌خواست فوتبالیست شود

ادامه مي‌دهد: «يكي از همبازيانم يك بار مرا ديد كنار زمين و گفت فلاني يك بازيكن مالي دارم تو را به خدا اين را يك جوري توي تيمت جا كن. گفتم من از اين كارها نمي‌كنم. يكي ديگر از همبازيانم كه مكالمه ما را شنيد آمد سمتم و گفت حواست به فلاني باشد هفته قبل يك نفر خودكشي كرده ولي اين عين خيالش نيست. بعد برايم تعريف كرد بازيكن طلاهاي مادرش را فروخته و طرف رفته پول را از او گرفته، ولي هيچ جا معرفي‌اش نكرده و بچه هم رويش فشار آمده رفته خودكشي كرده. همه دنبال طرف هستند. من شوكه شدم!»

باز هم مثال مي‌زند: «پارسال يك نفر با سمند سفيد با همسرش آمد سر زمين. گفت من مي‌خواهم ماشينم را بفروشم. مادرش گفت من طلا دارم مي‌فروشم. فقط بچه‌ ما بازي كند. گريه‌ام گرفته بود گفتم هيچ‌وقت اين كار را نكنيد! گفتم بيايد تست بدهد اگر خوب باشد برش مي‌دارم. ولي اگر گير كس ديگري مي‌افتاد مي‌گفتند بله برو بفروش و پول را از طرف مي‌گرفتند. ما يك موقع است مي‌بينيم وضع مالي باباي طرف خيلي خوب است و مي‌گوييم اشكالي ندارد. ولي يكي هست چيزي ندارد. بچه بدبخت را مي‌آورند و پولش را مي‌گيرند و بيگاري مي‌كشند از طرف و بازي هم نمي‌دهند به او و اسمش را رد نمي‌كنند. خانواده هم فكر مي‌كنند بچه‌اش در لاماسياست. نمي‌دانند كه چه خبر است. از شهرستان بچه‌شان را فرستادند تهران به اين اميد كه فوتباليست شود.»

 

پدر یکی از بازیکنان 30 میلیون داد

تا پسرش در دربی فیکس باشد

مي‌پرسم اگر يك نفر استعداد خيلي بزرگي نباشد و در حال رشد باشد بدون كمك مالي نمي‌تواند موفق شود؟ جواب مي‌دهد: «قطعا در تيم‌هاي دولتي كه هزينه نمي‌كنند بازيكنان فني خوب مي‌آيند و بازيكنان مالي با فني خوب مي‌روند. يكي دو تا فني مالي خوب مي‌گيرند. آنجا 500 - 400 ميليون مي‌دهند و مثلا مي‌گويند بچه‌ام پيراهن تيم پيكان را مي‌پوشد. قيمت در تيم‌هاي مختلف متفاوت است. فلان تيم رده پايين 100 مي‌دهند. تيم سرشناس 500 - 400 ميليون. من خودم در جريانم در دربي براي اينكه يك گلر بايستد توي دروازه 30ميليون داده بود. بازيكن فني هم بوده‌ها! ولي براي اينكه در آن بازي خاص فيكس باشد پدرش 30 ميليون داد. اين را از خود مربي طرف شنيدم.»

پرسپوليس و استقلال هم بازيكن مالي مي‌گيرند؟ «صد در صد!»

قيمت؟ «يك ميليارد. 500 ميليون، 600 ميليون. من مدرسه فوتبال استقلال و پرسپوليس بوده‌ام.»

مساله بعدي جادوگري است. مي‌خندد و مي‌گويد: «من كه اعتقاد ندارم؛ در بزرگسالان هست. خودم هم ديدم. جادوگر هم دارند. ف ح مي‌دانم جادوگر دارد. دعا مي‌خواند و به مربي مي‌گفتند اين بازيكن را دقيقه فلان بفرست داخل يا فلان لباس را بپوش. برخي مربيان هم ضد جادوگر داشتند.»

 

شب قبل از مسابقه آمدند سراغم

که فلان قدر می‌دهیم شل بگیرید!

خودش برمي‌گردد به بحث اصلي و فوتبال پايه. «فوتبال پايه خراب شده. اگر بخواهي سالم كار كني، سود ندارد. من خودم پارسال سالم كار كردم. در مجموع دو ميليارد و خرده‌اي هزينه كردم. تازه بازيكن مالي هم گرفتم. ولي تهش ديدم هيچ سودي ندارد برايم. فروختم واحد خريدم و الان بيشتر سود كردم. ولي اگر دزدي بخواهي بكني راحت است. مي‌تواني بروي تيم حوزه بگيري 27 تا بازيكن به اضافه10تا بگيري همه هم مالي. آخرش هم بگويي تيمم افتاد كه افتاد! يكي از دوستانم بود تيمش افتاد گفتم نابود شدي كه! گفت از ديد شما نابود شدم. در واقعيت من قهرمان شدم. پرسيدم چطور؟ گفت دو ميليارد درآوردم! 500 ميليون مي‌گذارم سهميه جديد مي‌خرم!»

گفتم از مواجهه مستقيم خودت با تباني و شرط‌بندي بگو؟ جواب داد: «توي يك دوره نه چندان دور تيم ما نه مي‌افتاد نه قهرمان مي‌شد. از چند هفته مانده به پايان مسابقات اين معلوم شده بود. از همان موقع هر شب يك نفر جلوي در خانه ما بود. فلاني تو را به خدا فلان قدر پول مي‌دهم اين بازي آن بازي، يك امتياز، سه امتياز. اصلا زير بار نرفتم. به مربي تيم هم گفتم ديوانه نشوي وا بدهي! رزومه‌ات را خراب نكني! آبروي مرا نبري.

رسيديم به يك تيمي كه داشت مي‌افتاد. زنگ زد و گفت ببينمت. از آن سمت يك داوري داريم كه همه بازي‌هاي رده را او مي‌بندد. شب قبل از اينكه بازي برگزار شود يك نفر به من اطلاع داد كه بازي تيم تو بسته شده (يعني تباني انجام شده) رفتم به مربي تيم گفتم فكر كردي من از اين دوزاري‌ها هستم كه مرا بپيچاني؟ بهش گفتم موافق بستن نيستم ولي اگر قرار است ببندي من صاحب تيمم و بايد باشم! جلسه گذاشتيم و قرار شد جاي تباني، آن تيمي كه نياز به برد ما داشت در صورت بردن ما پاداش بدهد كه حلال هم باشد. در نهايت اين شد كه ما برويم يك تيم را ببريم تيم پاييني آنها فلان قدر به ما پاداش بدهد. مربي تيمم گفت نصف - نصف! گفتم چرا نصف - نصف؟ تو چه كاره‌اي؟ حقوقت را كامل گرفتي. در نهايت گفتم راضي نيستم ولي باشد چرا؟ چون مي‌دانستم اگر قبول نكنم مي‌رود تباني مي‌كند و مي‌بازيم و بدتر مي‌شود و پول هم گيرمان نمي‌آيد. (باخنده) سر بازي تازه فهميدم اينها داور را هم خريده بودند كه مطمئن شوند ما مي‌بريم. بازي را برديم و نصف پول آمد به حسابم بعد تازه متوجه شدم مربي تيم خودش 10 ميليون جداگانه گرفته بوده!»

مي‌زند روي پايش و مي‌گويد:«پارسال به جرات مي‌گويم فلاني كه توي فلان تيم است كل ليگ را مهندسي كرد كه تيمش بماند. خيلي خرج كرد؛ آنقدر كه اگر تيمش مي‌افتاد
به صرفه‌تر بود.»

ادامه داد: «فصل قبل تا نيم فصل آنقدر امتياز جمع كرده بوديم كه مطمئن بودم نمي‌افتيم اما باز هم استرس داشتم كه فلان بازي را نبندند يا داور را نبينند يا فلان نتيجه عليه ما رقم نخورد. كار به جايي رسيد كه سرنوشت خيلي تيم‌ها دست ما بود. آنقدر زنگ مي‌زدند كه راحت مي‌گويم اگر مي‌خواستم ميلياردي پول به جيب مي‌زدم. يك تيم ديگر اين كار را كرد. 300 ميليون فقط براي يك بازي گرفت و به داور هم پول داده بودند.»

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون