قطعنامه پیشنهادی سه کشور فرانسه و انگلیس و آلمان (تروييکای اروپایی) درباره برنامه هستهای ایران با ۲۰ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع در نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تصویب رسید.این نشست که به صورت سالیانه برگزار میشود از روز دوشنبه آغاز به کار کرد و با محقق شدن پیشبینیها مبنی بر تصویب قطعنامه ادعایی ضد ایرانی، در نهایت عصر روز چهارشنبه قطعنامه پیشنهادی به تصویب اعضای شورای حکام رسید. پیشتر میخايیل اولیانوف نماینده دايم روسیه در نزد سازمانهای بینالمللی در وین در روز آغاز نشست فصلی شورای حکام با بیان اینکه «نمایندگان سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان سرگرم نرمکردن لحن قطعنامه ضد ایرانی در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند، تصریح کرد که بهترین تصمیم عدم ارائه «این سند مضر» است».این قطعنامه ادعایی به پیشنهاد سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان، علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران ارائه شد و در نهایت با وجود کشاکشهایی با ۲۰ رای موافق صادر شد. از جمله نقاط مهم در فرآیند تصویب این قطعنامه اختلاف میان اروپا و امریکا در طرح پیشنهادی ادعایی ترويیکای اروپایی بود. شاید بتوان گفت شکل کنونی تعاملات ایران و امریکا و همچنین شرایط حاکم بر منطقه از دلایل اختلافاتی بود که میان اروپا و امریکا بر سر تصویب این قطعنامه وجود داشت. انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ایران و همچنین برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر در امریکا از جمله مولفههایی بود که تصور میشود زمینهساز شکاف ادعایی شده بود. از طرفی دیگر نمیتوان از پیامدهای جنگ اوکراین و تشدید تنشها میان ایران و اروپا و مواضع متفاوت امریکا در قبال این موضوع غافل شد. در کنار این موارد مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در عمان که به تایید مقامات رسمی کشورمان نیز رسیده خالی از اهمیت نیست. آنگونه که اکسیوس مدعی است، اخرین دور از رایزنی ها در عمان با هدف کاهش تنشها در خاورمیانه انجام شده بود. با این همه آنگونه که روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی درخصوص اختلافات موجود میان امریکا و اروپا در روند صدور قطعنامه ادعا کرد: «امریکا از بیم واکنش ایران به ترويیکای اروپایی از آنها خواسته بود تا لحن قطعنامه را تعدیل کنند.» پیشتر از برگزاری نشست شورای حکام، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران سفر داشت؛ سفری که به گفته محمد اسلامی ريیس سازمان انرژی اتمی کشورمان با هدف رایزنی در باب مسائل پادمانی و بهطور مشخص 4 مکان انجام شد؛ آنگونه که اسلامی تاکید داشته اختلاف ها میان ایران و نهاد ناظر اتمی در باب دو مکان ادعایی حل و فصل شد و در باب دو مکان دیگر تبادل نظرها انجام شده بود. با این حال آنگونه که گروهی از تحلیلگران می گویند این قطعنامه بدون هیچ اشارهای به همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی اظهاراتی ادعایی از تهران خواسته به منظور حل و فصل مسائل ادعایی پادمانی «اقدامات ضروری و فوری» انجام دهد و در ادامه نیز خواستار این است که بیانیه موسوم به ۴ مارس (توافق اسفند 1401) درباره حلوفصل تمام موضوعات باقیمانده بین ایران و آژانس را «بدون تاخیر» اجرا و مجوز بازرسان آژانس را که ایران براساس حقوق حاکمیتی مصرح در ماده ۹ موافقتنامه جامع پادمان لغو کرده است، احیا کند.همچنین در قطعنامه ادعایی از تهران خواسته شده که در خصوص «ذرات اورانیوم ادعایی با منشا انسانی در دو مکان اعلام نشده، توضیحات معتبری ارائه و آژانس را از مکان(های) فعلی مواد هستهای و/یا تجهیزات آلوده مطلع کند.این قطعنامه واکنش تند ایران را به دنبال داشت، محسن نذیری اصل سفیر و نماینده دايمی ایران نزد سازمانهای بینالمللی در وین در روز صدور قطعنامه در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ضمن ایراد سخنانی در این این رابطه گفت: «این قطعنامه نه میتواند توجه جامعه بینالمللی را از قصد واقعی ترويیکا برای فرصت کافی دادن به رژیم اسرايیل برای ادامه نسلکشی در غزه با مصونیت کامل، منحرف کند و نه بر ایران فشار آورد تا از حقوق خود و پیگیری برنامه صلح آمیز هستهای کشور، صرف نظر کند. بدون شک این قطعنامه بهشدت بر فضای مثبت مورد نیاز برای کار در زمینه اقدامات بیشتری که باید میان ایران و آژانس به صورت متقابل توافق شود، تاثیر میگذارد. اکنون ترويیکا باید مسئولیت هرگونه عواقبی را برعهده بگیرد، زیرا ممکن است ایران بر این اساس و در انطباق کامل با حقوق و تعهدات خود اقدام کند.» همزمان «بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران نیز در واکنش به صدور این قطعنامه، ضمن تاکید بر اینکه مقابل فشارهای سیاسی از حقوق مسلم خود کوتاه نمیآییم، از کشورهای غربی خواست راه تعامل و همکاری را در پیش گیرند. او صدور قطعنامه را اقدامی خواند. با این همه یک روز پس از رسانه ای شدن خبر تصویب قطعنامه ضد ایرانی، خبرگزاری رویترز در گزارشی مدعی شد که نامهای را به تاریخ دوشنبه ۱۴ خرداد مشاهده کرده که در آن سه قدرت اروپایی، بریتانیا، فرانسه و آلمان، جزيیات ادعایی عدول ایران از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام را برای شورای امنیت سازمان ملل متحد تشریح کردهاند.در این نامه که به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت (مصوب کننده برجام) اشاره میکند، تهدید مستقیمی به بازگشت تحریمها نشده است. با این حال، یادآوری شده که این قطعنامه در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود.نامه ترويیکای اروپایی به تاریخ ۱۴ خرداد، به گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره میکند که «پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلامی، از جمله افزایش ذخایر و نرخ تولید اورانیوم غنیشده» را «ناقض برجام» دانسته است. ایران اما در نامهای جداگانه، موضع اروپا را رد کرده و خروج یکجانبه امریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و بازگرداندن تحریمها را عامل اصلی اقدامات خود میداند.» تحلیل و بررسی این قطعنامه از زوایای مختلف دارای اهمیت است. با توجه به اینکه قطعنامه 2231 سازمان درخصوص محدودیتهای فعالیتهای هستهای ایران در اکتبر 2025 منقضی خواهد شد و در پی آن زنگ خطر عملیاتی شدن مکانیسم ماشه به صدا درخواهد آمد؛ اهمیت بررسی این موضوع را بیش از پیش افزایش داده است.از سوی دیگر با توجه به اینکه اکنون در آستانه برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری قرار داریم و برای اولین بار است که انتخابات ایران چندماهی زودتر از انتخابات امریکا برگزار میشود اهمیت مطرح شدن این قطعنامه و تصویب آن در شکل ادامه روند تعاملات تهران و واشنگتن دارای اهمیت است. در همین راستا روزنامه اعتماد با امیرعلی ابوالفتح و رحمان قهرمانپور دو تحلیلگر برجسته روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
ابوالفتح: کنش ترويیکای اروپایی بی پاسخ نخواهد بود
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا معتقد است که از جمله پیامدهای صدور قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران برجسته شدن تهدید برخی از جریانهای تند ضد ایرانی است؛ گروههایی که به بهانه عدم تعامل ادعایی ایران با آژانس به دنبال مطرح کردن بازگشت تحریمها و فعال کردن مکانیسم ماشه هستند. به باور این تحلیلگر رادیکالها از همان ابتدایی که ایران در اقدامی متقابل و به واسطه انفعال اروپا تعهداتش را کاهش داد، چنین ادعاهایی را مطرح می کردند.
قطعنامه شورای حکام علیرغم وجود اختلافاتی میان ترويیکای اروپایی و امریکا عصر روز چهارشنبه به وقت ایران علیه کشورمان صادر شد؟ علت یا علل این اختلافات احتمالی میان سه کشور اروپایی و امریکا چیست؟
این موضوع روایتی است که مشخصا رسانههای غربی مطرح کردهاند و من به شخصه اطلاعات پشت پردهای از این موضوع ندارم که بدانم به واقع اختلاف نظری میان اروپا و امریکا در این مورد بوده است یا خیر. آنچه که رسانههای غربی از دو یا سه هفته پیش مطرح میکردند این بود که امریکا موافق این قطعنامه نبوده است و بعد از آن که این اخبار منتشر شد، دولت امریکا تحت فشار قرار گرفته است که بهزعم مخالفان ایران که مثلا دولت بایدن میخواهد به ایران امتیاز دهد یا میخواهد چشم خود را روی این موضوع ببندد .بعدا اعلام شد که دولت امریکا هیچ اختلافی با اروپا ندارند و سخنگوهای دولت امریکا نیز اعلام کردند که ما هیچ اختلافی با اروپاییان نداریم و قطعنامهای هم که تصویب شد با رای مثبت امریکا بود. یکی از رسانههای امریکایی گزارش داد که امریکا تلاش کرده است متن قطعنامه را تعدیل کند و در این زمینه با اروپا همراه شده است. با این همه بخشهایی که میتوانسته واکنش تند ایران را به دنبال داشته باشد تعدیل شده است. هرچند که نمی دانم این روایت درست است یا خیر. اما آن چیزی که گفته میشود این است که دولت بایدن خیلی علاقه ندارد در شرایطی که جنگ اوکراین به بن بست خورده و و نتایج جنگ غزه آنگونه که مورد نظر امریکا هست، حاصل نشده، شرایط برای تشدید تنش هموار شود، بالاخص پس از رویارویی مستقیم ایران و اسرايیل و در این بازه زمانی که تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده شش ماه باقی مانده است. طبیعتا کاهش تعهدات برجامی ایران و یا گمانهزنیهای ادعایی در باب تغییر دکترین هستهای ایران در فضای کنونی ایالاتمتحده که در آستانه انتخابات قرار دارد برای بایدن خوشایند نیست. از این جهت است که شاید روایت رسانههای غربی در زمینه اختلاف با اروپا قابل پذیرش باشد.
قطعنامه اخیر شورای حکام میتواند بر روند مذاکرات غیر مستقیم ایران و امریکا که اخیرا هم با تایید مقامات کشوری برگزاری این مذاکرات در عمان تایید شد؛ تاثیر بگذارد؟ تحلیل شما چیست؟
طبیعتا با وجود صدور قطعنامه روند مذاکرات ایران و امریکا متوقف نخواهد شد. این را باید درنظر بگیریم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی میان ایران و امریکا همیشه رایزنیها جریان داشته، به معنای دیگر فرآیند گفتوگوها به شکلی روتین، معمول و مستمر و دايمی بوده است. بعضی اوقات مذاکرات مستقیم بوده است و اکثر اوقات غیرمستقیم بوده است. چه در دولتهای ایران و چه در دولتهای امریکا هر اتفاقی که افتاده است تماسها و انتقال پیامها وجود داشته است. در همین راستا باید گفت اظهارات باقری کنی، سرپرست موقت وزارت خارجه و تایید مقامات امریکایی بر اظهارات ایشان در باب رایزنیهای غیرمستقیم خبر جدیدی نبود.آقای باقری گفتند که ما همیشه مذاکرات را داشتیم و امریکاییها هم تایید کردند. یکی از فلسفههای وجودی دفتر حافظ منافع امریکا در تهران که سفارت سويیس است حفظ این کانال است. و همیشه اینگونه بوده است و گاهي هم از طریق سایر کشورها مانند قطر و عمان و یا برخی کشورهای دیگر پیامها رد و بدل میشوند. از همین رو قبل از صدور قطعنامه پیامها از طریق کانالها رد و بدل می شده و بعد از این نیز این فرآیند ادامه مییابد. صرفا در مقاطع مختلف گاه رایزنیها مستقیم بوده و گاه غیرمستقیم.
آیا میتوان گفت قطعنامه ادعایی زمینهسازی برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت است؟
آژانس خواهان این است که (به ادعای نهاد ناظر) ایران همکاری داشته باشد و به سوالات آژانس پاسخ دهد و بازرسانی که توسط ایران ممنوعالورود شده بودند مجددا بازگردند و علاوه بر این، تهران تعهداتی را که در واکنش به انفعال امریکا و اروپا کاهش داده را دوباره اجرایی کند.قطعنامه ضد ایرانی هیچگونه ضمانت اجرایی ندارد البته احتمال ادعایی این است که با تلاش سه کشور اروپایی این موضوع به شورای امنیت ارجاع داده شود. موضوعی که قبل از برجام بوده است و موضوع برنامه هستهای ایران از وین به نیویورک رفت و آنجا ادعا کردند که صلح و امنیت جهان به خطر افتاده است و قطعنامههای شورای امنیت به صورت متوالی صادر شد و در حوزههای مختلف هم ایران هدف تحریم ها قرار گرفت. ضمانت اجرایی شورای امنیت مشخص است؛ روی کاغذ لازمالاجراست اما خیلی اوقات کشورها به قطعنامه شورای امنیت هم توجهی نمیکنند و حتی خود امریکا و همچنین کشورهایی که دارای حق وتو هستند و به قطعنامهها رای هم میدهند آن را اجرا نمیکنند. چه رسد به کشورهایی که اصلا عضو شورای امنیت نیستند و حق وتو هم ندارند.
این موضوع چقدر ایران را به خطر فعال شدن مکانیسم ماشه و همزمان انقضای قطعنامه 2231 در اکتبر 2025 نزدیک میکند؟
این احتمال وجود دارد که تهدید برخی از جریانهای تند ضد ایرانی مبنی بر اینکه اگر ایران همکاری نکند، مجددا موضوع را به نیویورک ببرند و بحث مکانیسم ماشه را فعال کنند و تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را اجرا کنند، برجسته شود. این موضوعی است که از زمانی که ایران تعهدات برجامی را کاهش داد و گامهای پنجگانه را برداشت، مطرح بوده؛ چهرههای تندروی غیر ایرانی تلاش داشتند در این مسیر مکانیسم ماشه را فعال کنند. تاکنون این اتفاق نیفتاده است اما به این دلیل که تاریخ انقضای قطعنامه 2231 در اکتبر 2025 است و این قطعنامه منقضی میشود برخی گمانهزنیها این است که اگر ایران به خواستههای طرف مقابل تن ندهد چه بسا طرف مقابل یعنی کشورهای اروپایی مکانیسم ماشه را در آخرین لحظه فعال کنند و تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را مجددا بازگردانند.
این نکته را هم باید در نظر بگیریم که شرایط ایران و منطقه و جهان در سال 2025 کاملا متفاوت از شرایط 2015 خواهد بود. و مشخص نیست که همان اندازه که در سال 2015 قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران اثرگذار بودند و بر اقتصاد ایران فشار وارد می کردند در سال 2025 هم قابل اجرا باشند و همان اثرات را بتوانند بر اقتصاد ایران وارد کنند. به همین دلیل برخی تحلیلگران معتقدند که حتی بازگشت تحریمهای سازمان ملل توسط مکانیسم ماشه نیز مشکل غربیها را حل نخواهد کرد و به آن نتایجی که مد نظرشان است نمیرسند.
پیشبینی شما از واکنش ایران به قطعنامه شورای حکام چیست؟
به باورم ایران حسننیت را با حسننیت و فشار را با فشار جواب میدهد. یعنی اگر طرف مقابل حسننیت نشان دهد متناسب با آن و در همان اندازه و در همان سطح و ابعاد حسن نیت خود را نشان میدهد و اگر با فشار مواجه شود در همان سطح و اندازه فشار متقابل را وارد میکند و این قطعنامه به این دلیل که یک قطعنامه ضدایرانی است و سازنده هم نیست و اعمال فشار در آن علیه ایران وجود دارد ایران طبیعتا به همان اندازه واکنش نشان خواهد داد. حالا این واکنش چگونه خواهد بود؟ آیا ایران تعداد سانتریفیوژها را افزایش میدهد؟ یا سطح غنیسازی تغییر خواهد کرد؟ یا این که برای تعداد بیشتری از بازرسان ممنوعیت ورود اعمال خواهد شد؟ و دسترسی آژانس را به تعدادی از مراکز محدودتر خواهد کرد؟ مشخص نیست. اما مقامهای رسمی کشورمان و نهادهای ذینفع و شورای عالی امنیت ملی و سازمان انرژی اتمی و مراکزی که مسئول این امور هستند حتما سناریوهایی را در دست بررسی دارند. تنها نکته این است که پاسخ ایران، می تواند تعامل تهران و نهاد ناظر اتمی را پیچیده تر کند.
قهرمانپور: پاسخ ایران به قطعنامه آژانس تعیینکننده است
رحمان قهرمانپور، کارشناسمسائلبینالملل در تحلیل و بررسی واکنش ایران و پیامدهای صدور این قطعنامه در بازه زمانی کنونی میگوید: ایران بخشی از همکاریهایی را که خود آنها را داوطلبانه میداند محدود خواهد کرد، همکاریهایی که باقی مانده برجام هستند. هرچند که در گزارش ادعایی آژانس هم آمده بود که ایران بخشی از تعهداتش در توافق اسفند 1402 را کاملا اجرا نکرده است.
متن کامل این گفتوگو در ادامه میآید:
قطعنامه شورای حکام بعد از کش و قوس های میان ترويیکای اروپا و امریکا تصویب شد. تحلیل شما از علت تصویب این قطعنامه در شرایط کنونی و منشا تنشهای امریکا و اروپا در روند تصویب این قطعنامه چیست؟
گزارش های پادمانی آژانس از یکی، دو سال پیش ازاین جهتگیریهایی ادعایی داشت. نهاد ناظر اتمی مدعی بود که ایران با آژانس همکاری لازم را ندارد و آقای گروسی چه در گزارشهای پادمانی و چه در اظهارات خودش دايما مدعی بود که اطلاعاتی که آژانس از برنامه هستهای ایران دارد رو به کاهش است و این اطلاعات پیوستگی لازم را ندارند. به این معنا که این نهاد مدعی بود، از آنجایی که ایران اجازه نداده است مثلا در کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ دوربین نصب شود اطلاعات از برنامه هستهای ایران کامل و به هم پیوسته نیست و این اظهاراتی بود که آقای گروسی مطرح می کردند اما این اظهارات منجر به صدور قطعنامه در شورای حکام نشده بود به این دلیل که مذاکرات ایران و امریکا درباره برنامه هستهای در جریان بود و اجماعی میان 5 عضو شورای امنیت نیز وجود نداشت، بالاخص آنکه ایالاتمتحده به دنبال تنش نبود. بنابراین قطعنامهای صادر نشد و امریکا هم تمایلی به این موضوع نداشت. در یکی از جلسات فصلی شورای حکام فکر میکنم دو فصل قبل بود که ترويیکای اروپایی قطعنامهای پیشنهاد کردند که تصویب نشد در آن بازه زمانی هم امریکا با وجود اینکه مخالفت کرده بود اما در نهایت به قطعنامه پیوست. بنابراین می توان گفت آن دو سال گذشتهای که ایران و آژانس به نوعی تلاش میکردند که روابطشان بحرانی نشود به نظر رو به پایان است. لحن تندی که این گزارش دارد تاحدودی غیرمنتطره بود، اما اینکه چرا این قطعنامه در این مقطع صادر شده است یک مساله سیاسی خارج از فعالیتهای معمول و فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. دلایل صدور چنین قطعنامهای یا ممکن است مرتبط به تحولات داخلی ایران بعد از درگذشت آقای ابراهیم ريیسی و برگزاری انتخابات زود هنگام باشد یا به دلیل تند تر شدن موضع اروپا در ارتباط با ایران در ارتباط با جنگ در اوکراین. بعد از جنگ اوکراین امریکا به نوعی مواضعی معتدلتر از مواضع اروپا داشته است. شاید به این معنا است که دیگر امریکا هم نتوانسته است جلوی تندروی های اروپا در برابر ایران را بگیرد.
آیا روند مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم ایران و امریکا میتواند از این قطعنامه متاثر شود؟
آژانس معمولا تابع تحولاتی خارج از این نهاد بوده و هست. مدتی قبل آقای گروسی گفتند که قدرتهای بزرگ دیگر موضوع هستهای را جدی نمی گیرند و به آن بها نمیدهند این اظهارات به این معنا بود او خواهان این است که امریکا و اروپا درباره این موضوع با آژانس همکاری کنند. بنابراین برای نهاد ناظر اتمی مهم است که همراهی قدرتهای بزرگ را داشته باشد. به این دلیل که این نهاد بدون آنها نمیتواند کار خاصی انجام دهد. نهاد ناظر اتمی نمیتواند مستقل از فضای سیاسی بیرون از خود تصمیم بگیرد و کاملا مستقل عمل کند. از این منظر این قطعنامه نمیتواند به معنای پایان یافتن مذاکرات ایران و امریکا باشد اما از طرفی دیگر نباید این موضوع را فراموش کنیم که براساس اساسنامه آژانس و براساس نظر شورای امنیت سازمان ملل، آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنهاترین و اصلیترین مرجع اظهارنظر درباره پیمان انپیتی است بنابراین نظر آژانس به عنوان نهاد فنی معتبر خیلی مهم است و در موارد مهمی که مثلا امریکا و سایر کشورهای اروپایی درباره برنامه هستهای ایران دچار اختلاف میشوند نهایتا این نظر فنی آژانس است که مبنا و معیار قرار میگیرد، چراکه آژانس مرتبا به برنامه هستهای ایران دسترسی دارد و احتمال خطا در ارزیابیهایی که دارد کمتر است. از این نظر قطعنامه و گزارش آژانس میتواند زمینهساز تشدید بحران باشد. اما همه اینها منوط به این است که در بیرون از آژانس میان ایران و امریکا و ایران و اروپا چه اتفاقاتی خواهد افتاد و نوع واکنش ایران به این قطعنامه چگونه است.
تحلیل شما از تاثیر این قطعنامه درحالی که در آستانه منقضی شدن قطعنامه 2231 در 2025 و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه هستیم چیست؟
شاید تحلیل برخی تحلیلگران این است که آژانس و کشورهای اروپایی دارند اراده ایران را برای خروج از انپیتی در صورت بازگشت مکانیسم ماشه آزمایش میکنند. به عقیده من بسیاری از ادعاها صرفا، گمانهزنیهای سیاسی است و نمیتوان گفت قطعا درست است یا قطعا نادرست. این بستگی به شرایط دارد. طبیعتا اکتبر 2025 نقطه عطف خیلی مهمی است و دو طرف باید تصمیم بگیرند که آیا این تحریمها برگردند یا توافق شود. طبیعتا اگر توافقی صورت نگیرد احتمال بازگشت تحریمها وجود دارد و از طرفی دیگر این مساله هم وجود دارد که ایران ممکن است از انپیتی خارج شود و اوضاع از کنترل خارج گردد. در این مورد دوطرف هم ایران و هم طرف امریکایی و اروپایی رویکردی محتاطانه دارند. به بیانی دیگر این گروه از بازیگران هم قدرت چانهزنی دارند و همزمان با تهدیداتی مواجه هستند. بنابراین این مساله به نوع واکنشی که ایران خواهد داشت بازمیگردد. همچنین نوع تعاملات آژانس با امریکا و نوع ارتباطاتی که میان امریکا و اروپا در رابطه با برنامه هستهای ایران وجود دارد نیز تاثیرگذار خواهد بود. شاید از الان زود باشد که بخواهیم بگوییم ترويیکا در تلاش برای فعال کردن مکانیسم ماشه است. اما در عین حال نمیشود ارتباط با آن را انکار کرد.
فکر میکنید ایران به صدور این قطعنامه چه واکنشی نشان دهد؟
به نظر من ایران بخشی از همکاریهایی را که خود آنها را داوطلبانه میداند محدود خواهد کرد، همکاریهایی که باقی مانده برجام هستند. به عقیده من بخشی از این همکاریها را محدود خواهد کرد. البته که در گزارش آژانس به این موضوع اشاره شده و ادعا شده که ایران تعهداتش در را بهطور کامل اجرا نکرده است. به نظر میرسد درمورد نحوه اجرای این توافق میان ایران و آژانس اختلافنظر وجود دارد.