باز شدن دريچه قدرت براي اصلاحطلبي
كيكاوس پورايوبي
كمتر سياستمدار و تحليلگر اجتماعي را ميتوان شناخت كه پيشبيني ميكرد علي لاريجاني در انتخابات پيش رو ردصلاحيت شود و مسعود پزشكيان يكي از چهرهها و نماينده اصلاحطلبان براي انتخابات، مهر تاييد را از دستگاه نظارتي كشور بگيرد؛ صحبت و حدس و گمان اين بود كه لاريجاني اين بار در راس، سيستم را اقناع كرده و وارد كارزار انتخابات شده است تا از اصولگرايان معتدل كسي در قامت رييسجمهوري سكان هدايت كشور را به دست بگيرد. هر چه هست فعلا گذشت و اكنون جامعه با كنشهاي جديدي مواجه شده است، فضا كاملا دو قطبي به نظر ميرسد. دسته بزرگي متشكل از پنج اصولگرا در مقابل يك اصلاحطلب؛ هرچند در ميان اصولگران درجه و فركانس تندروي و كندروي به يك اندازه نیست و امكان ائتلاف سهل و ممتنع است ليكن در شرايط خطر پس از نظرسنجي از مردم و با تقسيم قدرت امكان دارد تغيیراتي در درون جناح راست صورت بپذيرد. پيچيدگي اين بازي را اقبال مردم به نامزدها در آينده نزديك روشن خواهد كرد تا ميدان سياستورزي در درون جناح راست بهتر مشخص شود، اكنون هر چه هست براي اصلاحطلبان، وجود يك نامزد در مقطع كنوني پيروزي محسوب ميشود منتها چگونه بايد اين پيروزي را كامل كرد و جشن شكوهمند را يك بار ديگر براي ايران و ايرانيان نواخت و به صدا درآورد؟ زمان بسيار كوتاه است و قدرت مانور محدود است، اما با برنامهريزي دقيق و شناخت واقعيتها و محدويتها امكان بسيج دوباره مردم وجود دارد؛ فراموش نكنيم اين واقعيت توسط سيستم به رسميت شناخته شده كه جمهوري اسلامي ايران براي بقا و ادامه حيات خود نياز به حضور مردم دارد و حتي شايد با يكدست شدن حاكميت، اداره كشور با مشكل مواجه شود. بنابراين قهر مردم با صندوقهاي راي علامت خطري است كه آژير آن مدتهاست به صدا در آمده و اكنون سيستم آن را مورد پايش و ارزيابي قرار داده و تجديد نظر در سياستهاي موجود را رقم زده؛ پس در نتيجه اگر اصلاحطلبان برنده اين بازي پيچيده شوند هم ميتوان ميزان جايگاه و پايگاه آنان را در داخل مردم محك زد و هم نوع مديريت آنان را يك بار ديگر تجربه كرد و در صورت بازي باخت علاوه بر نمايش پايگاه آنان از شوك و هيجاني كه در بخشهاي جامعه ايجاد ميكنند ميتوان بهره لازم را برد، بنابراين ميزان مشاركت را افزايش خواهند داد. در فرصت طلايي اصلاحطلبان همه بايد حضور داشته باشند بدون هيچ گونه تفرقهاي؛ با برنامهريزي مدون و منظم؛ نامزد تاييد صلاحيت شده بايد بداند نماينده چه طيف و گروهي است و از چه خط و نشاني برخوردار است. درست است پس از انتخاب شدن او رييسجمهور همه مردم ايران است ليكن در حال حاضر بدنه و نهاد قدرت وي نشأت گرفته از گفتمان اصلاحطلبي است، نردباني كه با آن از پلههاي قدرت بالا رفته است. آقاي پزشكيان چهره تقريبا شناخته شدهاي است؛ سختكوش، پاكدست، صادق با مردم و در عين حال داراي دانشش و خرد لازم براي زمامداري امور. در شرايط كنوني براي جبهه اصلاحات شايسته است تا مقداري از شعارهاي آرماني و ايدهآل خود كوتاهي كند و وعدههايي ندهد كه قابل تحقق نیست. واقعيت آن است اكنون مسير توسعه كشور سير قهقرايي را طي ميكند، گرچه نيازمند توسعه همه جانبه هستيم و همسايگان ما يكي پس از ديگري اين مسير را با موفقيت دنبال ميكنند و ما فقط برنامه توسعه را مينويسيم و به راحتي فراموش ميكنيم كه بايد اجرا كنيم. بهبود شرايط بد و فشل اقتصادي بايد در دستور كار اول باشد؛ مانور بر مشكلات ملموس جامعه، تيم اقتصادي قوي و با تدبيري كه داراي دانش لازم است را ميخواهد كه ايشان از هم اكنون ميتواند صادقانه آنان را به مردم معرفي كند. سكانداران اقتصادي، مسوولان فناوري ارتباطات، سياست خارجي، كار و رفاه از هم اكنون در بهترينها انتخاب و به جامعه معرفي شوند، گرچه بعضي پستهاي كليدي نياز به تاييد سيستم دارد ليكن در حال حاضر شدت تورم، افول اعتبار پول ملي، بيكاري، افزايش خط فقر، مهاجرت و فرار مغزها، صندوقهاي بازنشستگي، برنامه منسجم براي يارانهها و به خصوص اينترنت فشل و ويران؛ بنابراين ميدان براي توجيه مردم و آوردن آنان پاي صندوقهاي راي كه مدتهاست با آن قهر كردهاند خيلي مشكل نیست. مطمئن باشيم دوباره خواهند آمد و حماسه جديدي خلق خواهد شد. مشكل بزرگي كه سالهاست كشور با آن مواجه است و سايیدگي تمام اركانها را در گير كرده تحريمهاي ظالمانهاي است كه بالاخره در يك زمان و مكاني بايد متوقف شود تا كشور بتواند مقداري هوای تازه به ريههاي خود وارد كند تا شريانهاي حياتي كشور بازسازي شوند. بنابراين تعيين تيم خبره و دپيلماتهاي برجسته كه هم سيستم را متقاعد كنند و هم قدرت چانهزني در مقابل قدرتهاي زورگو را داشته باشند در اولويت باشد. بنابراين توسعه و پيشرفت حاصل نميگيرد مگر آنكه نوع مراودات ما با جهان بينالملل مورد ويرايش قرار بگيرد. رييسجمهور و تمام اعضای كابينه او بايد مردمي و از جنس مردم باشند، مردم دوست دارند رييسجمهور بهترين برنامه را براي رفاه و حال و روز آنان فراهم كند و خودش نيز بهترين زندگي را داشته باشد. در خاتمه پتاسيل موجود در بزرگان اصلاحطلب از يك طرف و بهكارگيري مطبوعات، فضاي مجازي و تبليغات همه نخبگان كشور جهت شوك، شور هيجان به مردم قدرت و مشاركت بالايي را به وجود ميآورد كه آن مشاركت همراه پيروزي است.