درپی سفر یکشنبه هفته گذشته محمد بنزائد آلنهیان ريیس امارات و حاکم ابوظبی به پکن به منظور حضور در مجمع همکاری چین و کشورهای عربی، دولتهای چین و امارات در بیانیهای مشترک به مساله جزایر سهگانه ایرانی اشاره کردند و در پی آن، خواستار حل به اصطلاح موضوع جزایر سه گانه ایرانی میان تهران و ابوظبی شدند. علاوه بر این، رویداد مذکور شامل مجموعهای از جلسات بین مقامات چینی و عرب در مورد راههای تقویت روابط بین چین و منطقه بود.
هرچند در این بیانیه هیچ اشارهای به مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی یا حمایت چین از مالکیت ادعایی امارات بر جزایر نشده است، اما پکن از موضع ابوظبی درباره جزایر سهگانه حمایت و بر حل و فصل مسالمتآمیز اختلاف میان ایران و امارات تاکید داشت. این درحالی است که جزایر سهگانه بخشی از تمامیت ارضی ایران است.
گفتنی است دولت چین برای دومین بار از مواضع امارات درخصوص جزایر سه گانه ایرانی و ادعای مالکیت این کشور بر این جزایر حمایت کرد و در بیانیهای مشترک خواهان حل موضوع جزایر سهگانه میان ایران و امارات شده است. اندکی بعد از صدور بیانیه مشترک دو کشور در این خصوص، سخنگوی وزارت خارجه چین در دومین موضعگیری از ایران و امارات خواست تا «اختلافات» خود را از طریق گفتوگو و رایزنی حل و فصل کنند و متعاقبا اعلام کرد موضع چین در این رابطه «ثابت» است!
این برای نخستین بار نیست کشورهایی که در زمره شرکای راهبردی ایران هستند در اقدامی شگفتانگیز مواضعی متناقض با اهداف راهبردیمان را دنبال میکنند. این در حالی است که مساله تمامیت ارضی و خدشه وارد شدن به آن برای هیچ کشوری از جمله ایران پذیرفته نیست.
نکته قابل توجه این است که تنها ۱۷روز قبل از بیانیه مشترک امارات و چین، مجددا شاهد طرح ادعاهایی واهی بر سر جزایر سهگانه ایرانی بودیم. در بیانیه سیوسومین نشست سران کشورهای عربی که ۲۷ اردیبهشت در منامه پایتخت بحرین برگزار شد، مجددا جزایر سهگانه ایرانی مورد اشاره قرار گرفته بود.
مدتی است که امارات به هر بهانهای درباره جزایر سهگانه ادعای مالکیت میکند، هر چند که تاریخچه این ادعا به سالها قبل بازمیگردد و هربار نیز مقامات ایرانی در پاسخ به این ادعای تکراری به صراحت بر جعلی بودن آن تاکید دارند.
در بیانیه جدید امارات و چین که در تاریخ 14 خرداد ماه به امضای طرفین رسید این کشور از مواضع امارات درباره به رسمیت شناختن موضوع جزایر به عنوان یک مساله و اختلاف میان ایران و امارات حمایت کرده است. هرچند که ایران از اساس وجود چنین اختلافی را قبول ندارد.
در این بیانیه گفته شده دولت چین از تلاشهای امارات برای حل مسالمتآمیز مساله جزایر سهگانه حمایت میکند.
در بند ۲۶ بیانیه مشترک دولتهای چین و امارات آمده است: «جمهوری خلق چین حمایت خود را از تلاشهای دولت امارات متحده عربی برای دستیابی به راهحل مسالمتآمیز در مساله جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک از طریق مذاکرات دوجانبه براساس قواعد قانون بینالملل و برپایه مشروعیت بینالمللی اعلام میکند»
به دنبال امضای این بیانیه و حمایت پکن از ابوظبی، سفیر چین در تهران صبح روز یکشنبه (سیزدهم خرداد) توسط محمد علی بک، دستیار وزیر و مدیر کل خلیجفارس وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران درخصوص تکرار حمایت دولت چین از ادعاهای بیاساس مندرج در بند ۲۶ بیانیه پایانی نشست مشترک جمهوری خلق چین و امارات متحده عربی به وی ابلاغ و یادداشت اعتراض تسلیم او شد.
به نوشته ایسنا، در این دیدار مدیر کل خلیجفارس وزارت امور خارجه با یادآوری روابط ویژه و ممتاز ایران و چین، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها را به عنوان یکی از اصول شناختهشده و بنیادین در مناسبات بینالمللی دانست و بر تعلق ابدی جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس به جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد و افزود دولت جمهوری اسلامی ایران هر ادعایی از هر طرفی در این خصوص را مردود و غیرقابلپذیرش میداند. دستیار وزیر امور خارجه کشورمان تصریح کرد که «انتظار این است با توجه به همکاریهای راهبردی دو کشور ایران و چین، دولت چین مواضع خود را نسبت به این موضوع اصلاح کند.» در ادامه نیز سفیر چین نیز اظهار کرد که مراتب اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران را در اسرع وقت به مقامات کشورش منعکس خواهد کرد.
از سویی دیگر دستگاه دیپلماسی کشورمان بیانیهای صادر کرد که در بخشی از بیانیه وزارت خارجه در واکنش به این اقدام نیز آمده است که «با توجه به همکاری راهبردی تهران و پکن، انتظار میرود که دولت چین موضع خود را در این زمینه بازبینی کند.» هرچند که این احضار و ابراز گلایه هم چندان مورد توجه طرف چینی قرار نگرفت و ساعاتی پس از انتشار آن سخنگوی وزارت خارجه چین با توصیف موضع این کشور در این مورد به عنوان «موضعی ثابت»، مجددا خواستار «حل اختلافات» ایران و امارات متحده عربی از طریق گفتگو و مشورت شد.
مائو نینگ سخنگوی وزارت چین در نشستی مطبوعاتی در پاسخ به سوالی در مورد مراتب اعتراض ایران گفت موضع پکن تغییر نمیکند و «محتوای مربوطه در بیانیه مشترک چین و امارات متحده عربی با موضع چین مطابقت دارد.
رسانهای شدن این اقدام مهم که اهمیت آن برای سایر کشورها از میزان اهمیتش برای ایران کمتر نیست رسانه ها وتحلیلگران در سراسر جهان را به تکاپو برای بررسی این اتفاق مهم وادار کرده است. احتمالا تکرار این مواضع به فاصله یک سال آن هم از سوی شریک راهبردی ایران اهمیت این کنش چین را بیشتر کرده است، چراکه برخی از تحلیلگران معتقدند که احتمالا چین با استفاده از سیاست جایگزینی درصدد تغییر شرکای راهبردی خود در منطقه است. مشابه این موضوع و موضعگیریهای منفی این کشور در رابطه با ایران را در سالهای گذشته نیز شاهد بودیم.
هرچند که نمیتوان از میانجیگری چین در احیای روابط ایران و عربستان در یک سال اخیر چشمپوشی کرد اما همزمان در دیداری که مقامات دو کشور با یکدیگر داشتند، طرفین علیه جزایر سهگانه ایرانی موضعگیری کردند؛هرچند که با واکنش مقامات عالیرتبه کشورمان مواجه شدند. به گونهای که شهید حسین امیرعبداللهیان که آن زمان وزیر امور خارجه کشورمان بود در توییتی در واکنش به بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیجفارس و ادعاهای مطرح شده در آن بیانیه، نسبت به جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ نوشت: «جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیجفارس، اجزای جداییناپذیر خاک پاک ایران است و به این مام میهن تعلق ابدی دارند. در ضرورت احترام به تمامیت ارضی ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم»
درپی امضای این بیانیه و رسانهای شدن موارد مهم آن که مرتبط با جزایر سهگانه ایران است تارنمای المانیتور در گزارشی نوشت: «این اولین اختلاف نظر عمومی بین ایران و امارات بر سر جزایر نیست. در مردادماه سال گذشته، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران رزمایش دریایی ابوموسی را برگزار کرد. ماه بعد، علیاکبر ولایتی، مشاور سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران به الجزیره گفت که «ادعاهای مکرر امارات در مورد جزایر سهگانه، امنیت منطقه را بیثبات خواهد کرد.»
خبرنگار المانیتور در تهران در سپتامبر سال گذشته گزارش داد که کشورهای عربی خلیجفارس مدتها از ادعای امارات حمایت کردهاند و این موضوع تهدیدی برای تنشزدایی ایران با خلیجفارس بوده است. تنشها بین تهران و خلیجفارس پس از توافق با میانجیگری چین که روابط بین عربستان سعودی و ایران را در مارس 2023 احیا کرد، تا حدودی کاهش یافت.
المانیتور در ادامه گزارش خود در رابطه با این موضوع آورده است: روابط ایران و چین به ویژه در مورد انرژی همچنان قوی است. در سه ماهه اول سال 2024، ایران به طور متوسط روزانه 1.56 میلیون بشکه نفت خام صادر کرد که تقریبا تمام آن به چین میرفت. بر اساس دادههای شرکت ردیابی بار Vortexa به نقل از فایننشال تایمز، این سطح به بالاترین سطح در شش سال اخیر رسیده است. در بعد سیاسی، ابراهیم ريیسی ريیس جمهور فقید ایران در فوریه 2023، یک ماه قبل از اعلام توافق عربستان، از چین بازدید کرد. چین و ایران همچنین در سال 2021 قرارداد همکاری 25 ساله امضا کردند.با این حال به ادعای برخی از ناظران علیرغم روابط دوستانه و خوب پکن با ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس چین به واسطه نگرانی از پیامدهای تحریمهای تحمیلی علیه ایران تلاش داشته تا همکاری اقتصادیاش با تهران را کمرنگ جلوه دهد.
ريیس اتاق بازرگانی اخیرا در بیان جزيیاتی از مناسبات اقتصادی ایران و چین نیز گفته است: ایران در گذشته اولین شریک تجاری چین در خاورمیانه بود اما در حال حاضر این رتبه را از دست داده و تبدیل به شریک تجاری پنجم چین در خاورمیانه شده که باید این جایگاه ارتقا یابد؛ او اظهار امیدواری کرد تا دو کشور بتوانند از پتانسیلهای بخش خصوصی برای توسعه روابط دو جانبه بهرهبرداری بیشتری کنند.
در بررسی این اقدام به لحاظ ژئوپليتیک نیز بیان نکاتی در این خصوص اهمیت دارد که تحلیل و بررسی این مساله مهم را در اولویت قرار خواهد داد. به لحاظ موقعیت جغرافیایی جمهوری اسلامی ايران حدود 2 هزار و 700 کيلومتر مربع مرز آبی با همسايگان خود در دريای خزر، خليجفارس و دريای عمان دارد که اين سواحل و مرزهای آبی، جزاير متعددی را در خود جای داده است.
خليجفارس که بيشترين مرز آبی را با ساير کشورها داراست حدود 30 جزيره مسکونی و غيرمسکونی را در خود جای داده است که جزاير مينو، خورموسی، بونه، دارا، قبرناخدا، خارک، خارکو، عباسک، ميرمهنا، فارسی، تهمادو، نخيلو، گرم، لاوان، شکور، هندورابی، کيش، فرور بزرگ، فرور کوچک، سيری، قشم، ناز، هرمز، هنگام، لارک، ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک از جمله اين جزاير هستند. اما در ميان این جزایر، سه جزيره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به جزاير «سهگانه» معروف شدهاند، این جزایر به لحاظ نظامی فوقالعاده مهم و دارای موقعيت ويژه تدافعی هستند، از اين جهت موقعيت مهم اين جزاير باعث برخی حساسيتها شده است.
گفتنی است طی یکسال اخیر، ريیس جمهور چین سه دفعه پای بیانیهای را امضا کرده است که محتوای آن تعرض به تمامیت ارضی ایران بوده است. دیگر بر همگان روشن است که جزایر سهگانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، بخشی جدائیناپذیر و غیرقابل منفک از ایران هستند و هرگونه تعرض به آنها حتی در پوشش لزوم مذاکره برای حل بهاصطلاح مساله جزایر، غیرقابل قبول است.
با وجود آنکه براساس اسناد تاریخی، جزایر سهگانه جزو لاینفک خاک ایران هستند. ادعاهایی بیپایه و اساس هرچندوقت یک بار توسط امارات مطرح میشود تا ایران را تحت فشار بگذارد. احمد تویسرکانی ريیس سازمان ثبت اسناد و املاک ایران در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ در یک نشست خبری اعلام کرد که تمام نقاط استان هرمزگان از جمله جزایر سهگانه خلیجفارس سند مالکیت دارند. ایشان در نشست خبری اخیرشان در سال 1403 نیز این مساله را عنوان کردند که اسناد مالکیت جزایر سهگانه را اواخر ۱۴۰۱ به نام دولت ایران صادر کردیم.
عدهای از تحلیلگران بر مدعی اند که هدف از این اقدامات ضد ایرانی چین و کشورهای عربی با این هدف دنبال میشود که جزایر سهگانه را به موقعیتی مشابه تایوان تبدیل کنند. اما برخی دیگر بر این باور هستند که چین به دنبال استفاده از شرایط تنشزای ایران با آمریکا و کشورهای اروپایی است و قصد دارد اهداف خود را از طریق مجامع رسمی بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل پیگیری کند و صدور این قبیل اقدامات و بیانیههای مشترک با کشورهای عربی نیز در این راستا دنبال میشود.
روزنامه اعتماد در این رابطه با حشمتالله فلاحتپیشه، ريیس پیشین کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم گفتوگو کرده است. فلاحتپیشه معتقد است که ابوظبی تلاش دارد تا پنج عضور دائمی شورای امنیت که دارای حق وتو هستند را تطمیع کند تا عملا آنها را در شرایط زمانی خاص وادار کند که از دیوان بینالمللی دادگستری نظر مشورتی بخواهند. براساس منشور ملل متحد اگر اعضای شورای امنیت از دیوان نظر مشورتی بخواهند دیوان میتواند نظر مشورتی خود را در موضوع جزایر ایرانی ارائه دهد و این هدفی است که اماراتیها تلاش دارند تا با نزدیکی به قدرتهای شرقی چون چین و روسیه آن را محقق کنند.
حشمتالله فلاحتپیشه در گفت و گو با «اعتماد» مطرح کرد
چین برای اهداف اقتصادیاش به اعراب باج میدهد
علت همصدایی چین با امارات در باب ادعای این کشور عربی بر جزایر سهگانه ایرانی چیست؟
چین و امارات هرکدام به دنبال اهدافی هستند. به طور مشخص میتوان گفت چین در انتخاب میان رابطه پایدار و ثابت با ایران و یک رابطه در حال توسعه با کشورهای عربی طبیعتا گزاره دوم را انتخاب خواهد کرد. چینیها میدانند که ایران از منظر راهبردی به چین نزدیک است و از همین رو اگر پکن موضع نادرستی را هم اتخاذ کرد، تعامل دو کشور به شکلی منفی تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت. از سویی دیگر چینیها روابط رو به گسترشی را با کشورهای عربی دنبال میکنند و تقریبا در طول 10 سال اخیر هر سال این مناسبات اقتصادی دوبرابر شده است و چینیها در شرایط کنونی بیش از 480 میلیارد دلار با کشورهای عربی مناسبات اقتصادی دارد. رهبران چین در برنامهریزی بلندمدت سعی میکنند این آمار را تا یک تریلیون دلار برسانند. طبیعتا رهبران پکن برای نیل به اهداف اقتصادی شان امتیازهای سیاسی لازم را خواهند داد. اما در طرفی دیگر ایران در عرصه سیاست خارجی نگاه به شرق و نزدیکی به روسیه و چین را در اولویت قرار داده است.این حقیقتی است که رهبران چین از آن آگاه هستند. در طرف مقابل امارات قرار دارد؛ بازیگری که ادعایش بر جزایر سهگانه ایران حتی ارزش اشاره هم ندارد.
با این همه ابوظبی تلاش دارد تا پنج عضور دائمی شورای امنیت که دارای حق وتو هستند را تطمیع کند تا عملا آنها را در شرایط زمانی خاص وادار کند که از دیوان بینالمللی دادگستری نظر مشورتی بخواهند. براساس منشور ملل متحد اگر اعضای شورای امنیت از دیوان نظر مشورتی بخواهند دیوان میتواند نظر مشورتی خود را در موضوع جزایر ایرانی ارائه دهد و این هدفی است که اماراتیها تلاش دارند تا با نزدیکی به قدرتهای شرقی چون چین و روسیه آن را محقق کنند.
ادعای چین در شرایطی مطرح شد که پکن تلاش دارد تا زمینه را برای نفوذ حضور خود در خاورمیانه هموار کند و در همین قاب شاهد آن هستیم که رابطه پکن با قدرتهای منطقه یعنی عربستان و ایران بازتعریف شده است، آیا تصور نمی کنید چنین موضعگیریهای مداخله جویانه بتواند استراتژی پکن در منطقه را هم به شکلی منفی تحت تاثیر قرار بدهد؟
به باور من یکی از ضعفهای سیاست خارجی ایران عدم توازن میان دادهها و ستاندهها است. ایران در حوزههای مختلف برای متحدانش هزینه میکند اما تعهدات متقابل برای ایران تبدیل به نسیه میشوند. به بیانی دیگر نوعی رویارویی میان تعهدات نقد و نسیه را شاهد هستیم. پیشتر هم شاهد بودیم که ريیسجمهوری سوریه نیز در باب این ادعای جعلی با امارات هم صدا شده و حتی این بیانیه غیرایرانی را امضا کرده است. این درحالی است که ایران یکی از متحدان دمشق است و در جریان جنگ داخلی سوریه و حمله گروه تروریستی داعش کنار این کشور قرار داشت. در موضوع چین نیز اینگونه است. در عرصه دیپلماسی نگاه به شرق و نزدیکی به محور شرق برجسته شده و همین مقوله اگر به درستی مدیریت نشود میتواند تنشزا باشد. بالاخص آن که بازیگران شرقی در میدان توسعه خود به دنبال متنوع کردن مناسباتشان هستند و از همین رو شاهدیم در صورتی که پای منافعشان در میان باشد ممکن است از موضعی متفاوت از خواست ایران پیروی کنند.
این نخستینباری نیست که چین چنین موضعی را اتخاذ میکند، به باور شما تهران با پیروی از چه الگویی میتواند مانع از تکرار چنین مواضع مداخلهجویانهای خواه از جانب چین یا هر کدام از متحدان راهبردیاش شود؟
به باور من راهکار اصل بازگشت به قانون اساسی است. در همین راستا ایران باید تاکید بر نگاه به شرق را معتدل کرده و با توسل به اهرمهای مختلف ضمن متنوع کردن مناسبات خود زمینه را برای تنشزدایی روابطش با سایر بازیگران جهان هموار کند. در این میان دستگاه دیپلماسی کشورمان باید اصل اساسی چشمانداز 20 ساله تحت عنوان تعامل سازنده با جهان را نیز لحاظ کند، چراکه براساس مفاد سند چشمانداز دولتها باید ضمن پیروی از مولفههای قدرت با جهان تعامل سازنده داشته باشند. ولی ما میبینیم در باب تنشزایی با جهان در داخل نوعی چند صدایی وجود دارد و گروهی در این باره مواضع تندی اتخاذ میکنند. لذا من معتقدم در درجه اول سیاست خارجی باید به شکل جدی جراحی شود. دوم اینکه گروههای رادیکالی که خواهان تنش هستند، کنار گذاشته شوند. تا مادامی که این دو مقوله لحاظ نشود، در عرصه سیاست خارجی شاهد تکرار چنین مواضع ادعایی خواهیم بود. بعد از احضار سفیر چین توسط وزارت خارجه ایران، پکن پاسخی گستاخانه داد و مدعی شد که سیاست چین در قبال جزایر ایرانی سیاست ثابتی است. به نظر من چالش اصلی آن است که پکن به خوبی میداند ایران برای تامین منافع سیاسی و اقتصادی خود به محور شرق بالاخص چین متکی است. همانگونه که اشاره کردم، تنشزدایی با سایر کشورهای جهان و فاصله گرفتن معمول از بازیگرانی چون چین میتواند مفید باشد. علاوه بر این، ایران این توان را دارد تا در باب مسائلی واقعی چون سرکوب اویغورهای مسلمان توسط چین و یا رویکرد تهاجمی پکن در ارتباط با همسایگانش در دریای جنوبی چین و حتی مانورهای جاه طلبانه این کشور در تایوان موضعگیری کند. اینها نقاط ضعفی هستند که در کارنامه سیاست خارجی چین قرار دارند. به باورم اگر ایران روی این زخمهای سر باز چین دست بگذارد موضع پکن در قبال جزایر ایرانی نیز تعدیل خواهد شد.
آیا میتوان برای یافتن چرایی مواضع متناقض پکن به دنبال دلایل و انگیزههای اقتصادی نیز باشیم؟ همانگونه که میدانید ایران توسط غرب هدف تحریمها قرار دارد و از همین رو تعامل با تهران برای پکن با محدودیتهایی روبهرو است. اما کشورهای عربی در این حوزه فارغ از هر محدودیتی مانور میدهند.
چین برنامه توسعه تجاری و کمربند جاده خود را در 161 کشور دنیا دنبال میکند و تنها چیزی که در سیاست خارجی برای این بازیگر برجسته است نگاه اقتصادی و تجاری است. میتوان گفت که روز به روز جایگاه ایران در این کریدور کمرنگ تر میشود، خواه به واسطه سطح مبادلات اقتصادی کشورمان با چین و خواه به واسطه اضطراری که بر فروش نفت ایران حاکم شده است. اما کشورهای عربی به واسطه سرمایه و ثروت بسیار و نداشتن محدودیتی برای چین جذابتر هستند. به همین دلیل است که باید گفت تا زمانی که شرایط اضطرار بر سیاست خارجی و اقتصاد ایران حاکم است بازیگرانی چون چین و روسیه در بزنگاههایی که پای منافع ملی و اقتصادیشان به میان میآید، میان ایران و کشورهای عربی، بازیگران عرب و حتی رقبای تهران را انتخاب میکنند.