يك فرصت در ميان همه تهديدها
تقي آزاد ارمكي | به عنوان يك چهره دانشگاهي همواره دغدغههاي طبقه متوسط، جوانان، نخبگان و... همراه من بوده است، ضمن اينكه علاقه ويژهاي به ساماندهي حوزه توسعه و دموكراسي برآمده از توسعه پايدار دارم. اين رويكرد گفتمان خاصي است كه لغزندگي به سمت توسعه و دموكراسيخواهي دارد. به اين معنا كه طرفدار اصلاحطلبي و توسعهگراها هستم. البته من اين 2 بخش را ملازم يكديگر ميدانم و احساس ميكنم اگر در امتداد اين 2گزاره حركت كنيم گامهاي مطلوبي به نفع تحقق مطالبات مردم برداشته ميشود. اين دغدغه بسيار خاص من است و به همين دليل محتواي آن را در گفتمان اصلاحطلبي و توسعهخواهي پيدا ميكنم.معتقدم 2عنصر بنيادين يعني توسعه و دموكراسيخواهي توأمان با هم راه نجات كشور است. معتقدم حوزه سياسي، فرهنگي، علمي و...كشور بايد در راستاي تحقق اين دو گزاره حركت كنند تا مشكلات كشور حل شوند. اتفاقي كه در بسياري از كشورهاي جهان رخ داده در اين بخش معنا پيدا ميكند. همانطور كه بسياري از كشورها از توسعه شروع كردهاند و به دموكراسي رسيدهاند يا برعكس، ايران هم بايد به همين دو عنصر بنيادين توجه كند و با آن سازههاي نظري و سياسي و برنامهاي مورد نظر خود را بسازد. واقع آن است كه پس از دولت اصلاحات هرگز فرصتي براي عموم مردم، فعالان سياسي و نخبگان جامعه تا اين حد فراهم نشده بود تا بتوانند مطالبات خود را با انتخاب فردي اصلاحطلب و توسعهگرا دنبال كنند. چرا كه اصلاحات، از منظر نظام حكمراني، حاكميت را آزار داده بود، بنابراين اراده بر اين شد كه جريان اصلاحات از عرصه اثرگذاري خارج شود. هر نقطهاي هم كه اثري از اصلاحات وجود داشت در خصوص آن مقاومتي شكل گرفت. حتي جريان اعتدالي هم در انتخابات 92 نامزد مورد نظر اصلاحات نبود و به همين دليل در ادامه، تعارضاتي ميان دو گفتمان ايجاد شد. اما اينبار به هر دليلي شرايط متفاوتي شكل گرفته است. خوشبختانه مسعود پزشكيان دغدغه دوگانه توسعه و دموكراسي را با هم دارد. يعني، پزشكيان از يك طرف دغدغه رشد و توسعه و بهبود شرايط زندگي را دارد اما در عين حال مفاهيمي چون آزاديهاي مدني، برابريهاي اجتماعي و كاهش نابرابريها را واجد اهميت ميداند، چون آزادي را مهم ميداند. اين گزارهها بسيار واجد اهميت است . حتي برخي مقاومتها در برابر مسعود پزشكيان، به اين دليل است كه صداي توسعهخواهي و آزاديخواهي او بسيار بلند است. به نظرم، ستاد پزشكيان بايد با افراد نخبه، متفكران و استادان دانشگاه ارتباط برقرار كرده، اين گزارهها را مفهومپردازي كنند، اين گفتمان نهايتا به گوش طبقه متوسط، نيروهاي واسطه، روشنفكران و... برسد تا موج اجتماعي بلندي شكل بگيرد و كار را يكسره كند. مردم هنوز صداي بلند اين گفتمان را به خوبي نشنيدهاند. طبقه متوسط و كنشگراني كه در حال مفهومپردازي هستند در حال تاملند و طنين اين گفتمان هنوز به گوش دهكهاي پاييني جامعه نرسيده است. نبايد فراموش كرد كه طبقه متوسط و مدافعان اصلاحطلبي از قبل بناي خود را بر عدم مشاركت گذاشتهاند، اينكه چه عاملي بايد به كار گرفته شود تا اين طبقه مشاركت طلب شوند، به كار و استدلال بسياري نياز دارد.البته وضعيت پزشكيان در مقايسه با ساير نامزدها مناسبتر است اما تا رسيدن به نقطه مطلوب و ايجاد موجهاي بلند هنوز راه زيادي باقي مانده است. به عنوان يك مدافع اصلاحات و راوي مطالبات طبقه متوسط تاكيد ميكنم كه امروز همگي در آستانه يك فرصت و دامنه وسيعي از تهديدها و خطرات بزرگ قرار داريم. فرصت از اين جهت كه سرانجام يك بازيگر جديد و كنشگر متفاوت توانسته از سد شوراي نگهبان عبور كرده و بايد از آن استفاده كرد. اگر از اين فرصت استفاده مطلوب نشود، دوباره خطر بنيادگرايي و راديكاليسم طبقه متوسط و جامعه ايراني را تهديد ميكند. دوگانه تنشزدايي يا تنشزايي، توسعه يا عدم توسعه، مردمسالاري يا جناحگرايي، اصلاحات يا راديكاليسم، واقعگرايي يا پوپوليسم و ساير دوگانهها همچنان پيش روي جامعه ايراني قرار دارد. در صورت از دست دادن اين فرصت بايد منتظر افزايش فشار بر جامعه مدني و عدم توجه به مطالبه اقشاري چون، زنان، جوانان، دانشگاهيان و... باشيم.