• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۱ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5786 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ خرداد

چند نكته درباره سريال «افعي تهران»

قصه‌هاي من و بابام

تينا جلالي

درباره سريال «افعي تهران» مطالب زيادي نوشته شده؛ هم نظرات مثبت هم منفي، عده زيادي سريال را دوست داشتند، اما خب افرادي هم بودند با محتواي سريال ارتباط برقرار نكردند.

اما «افعي تهران» را چه دوست داشته باشيم چه نداشته باشيم از چند جهت قابل بررسي است.

 

شكل متفاوت

در سال‌هاي اخير يكي از گلايه‌هاي منتقدان و كارشناسان سينما و روزنامه‌نگاران اين است كه چرا بسياري از سريال‌هاي نمايش خانگي به رغم هزينه‌هاي سنگين توليد و دستمزدهاي بالاي عوامل، كيفيت قابل اعتنايي ندارند و تماشايي نيستند؟ خودمانيم، تعارف كه نداريم اغلب سريال‌هايی كه در پلتفرم‌ها پخش مي‌شود با داستان‌هاي تكراري، از انسجام روايي برخوردار نيستند، فضاي باورپذيري ندارند، بازي‌ها جذاب نيست و حتي بعضي از آنها، شباهت زيادي به سريال‌هاي شبكه جم دارند، به همين دليل رغبت زيادي به تماشاي اكثر آنها وجود ندارد، اما افعي و چند مورد استثناي ديگر، مثل پوست شير، آكتور و شريك جرم نه تنها خوش‌ساخت هستند و بافت خوبي دارند كه نگاه به مقوله سريال‌سازي در ايران را تغيير داده و به آن اعتبار مي‌بخشند. البته كه مي‌توان به سريال «افعي تهران» نقد داشت اما نمي‌توان شكل و ساختار متفاوت و جذاب آن را ناديده گرفت.

 

مصايب سينما

بارها و بارها از سينماگران و اهالي سينما درباره سختي‌هاي توليد فيلم شنيده‌ايم و همچنان هم مي‌شنويم؛ از چگونگي دريافت مجوز ساخت و نمايش تا جذب سرمايه‌گذار، حضور بازيگران چهره، سانسور و مميزي فيلمنامه و اعمال سلايق مديران حين ساخت اثرشان و... تا به حال بيشتر درباره گلايه‌هاي آنها فقط شنونده بوديم، اما سريال «افعي تهران» اين چالش‌ها و سختي‌هاي فيلمسازان را روايت مي‌كند و به صورت تخصصي به بطن سينما مي‌پردازد و مصايب اين حرفه را براي مخاطب روايت مي‌كند، در ضمن از فضاي پشت صحنه و ميزان تعامل و ارتباطات عوامل با هم ترسيم جذابي دارد. حالا ‌آنچه در تصوير از سختي‌هاي فيلمسازان مي‌بينيم بيشتر قابل درك است تا آنچه صرفا شنونده هستيم.

البته كه پرداختن به مناسبات دروني سينما آن‌هم به صورت تخصصي براي مخاطب عام جذاب نباشد، به عنوان مثال اينكه از بالا دستور مي‌دهند اين صحنه را بگيرند و دو ساعت بعد دوباره دستور مي‌دهند نگيرند يا وسط فيلمبرداري دوربين را جمع مي‌كنند و مي‌برند صرفا براي سينماگران و افرادي كه در اين حرفه هستند ملموس و قابل درك است وگرنه براي تماشاگر عادي اصل قصه است كه تماشايي است. با اين حال تنيده شدن اتفاقات سينما در دل يك داستان با موضوع قتل نكته قابل‌توجهي است.

 

تغييرات آدم‌ها

آرمان بياني شخصيتي است كه در كودكي توسط پدر و مادر خود آسيب مي‌بيند و اين آسيب‌ديدگي در بزرگسالي او نمود بدي پيدا مي‌كند، اما آن چيزي كه درباره بياني اهميت دارد تغيير چهره است. در اين سريال ما با آدمي مواجه هستيم كه ظاهرش با باطنش بسيار متفاوت است، آرمان بياني بسيار مهربان، ‌متين، خوش‌پوش و مبادي آداب است و با عوامل و دوستانش هم درنهايت لطف و ادب كار مي‌كند. آدم صبور و باگذشتي كه حتي به پيرمرد همسايه هم توجه مي‌كند، اما همين آدم چهره ديگري هم دارد؛ او وقتي نقاب از صورت برمي‌دارد چنان خطرناك مي‌شود كه تصورش به ذهن خطور نمي‌كند. از اين حيث تغييرات شخصيتي آدم‌ها در موقعيت‌هاي مختلف از نكاتي است كه در سريال افعي تهران مي‌توان به آن اشاره كرد.

درباره كودكان

سال‌هاست صاحب‌نظران از ضعف جدي سينماي كودك گلايه دارند و معتقدند كه فيلم‌هاي خوب با موضوع كودكان و درباره آنها ساخته نمي‌شود و اساسا سينماي كودك ايران نسبت به دهه شصت نه تنها تاثيرگذاري لازم را ندارد كه از ذات اصلي خود دور شده است، خصوصا در يك دهه اخير كه نه جشنواره كودك و نه فيلم‌هاي كودك و نه سازندگان اين نوع فيلم‌ها انگار شناخت لازم از كودكان را ندارند، ‌تو گويي فرسنگ‌ها با دنياي كودكان فاصله دارند. يكي از نكات مهمي كه در سريال افعي وجود دارد این است که به دنياي كودكان تا حدودي نزديك مي‌شود. اين سريال براي بچه‌ها نيست اما درباره آنها و دوراني كه سپري مي‌كنند، ساخته شده و از آن نمونه كارهايي كه به خواسته‌ها، تمايلات و روحيات بچه‌ها توجه خاص دارد. البته كه ميزان پرداخت درباره كودكان در افعي تهران كم است و كامل نيست، اما تاثيرگذار است.

 

حس خوب

سريال «افعي تهران» دربرگيرنده دغدغه‌هاي مهمي است، اما حرفش را بدون عربده و فرياد و هياهو براي مخاطب بيان مي‌كند، بدون اينكه سوزناك باشد، بدون اينكه اعصاب مخاطب را خرد كند، از غصه‌ها مي‌گويد، از بي‌مهري پدر به كودك مي‌گويد، از قتل‌هاي زنجيره‌اي وحشتناك حرف مي‌زند، اما نه تنها مخاطب را خسته و دلزده نمي‌كند كه به تماشاي قسمت‌هاي بعد هم دعوت مي‌كند.

 

در ستايش كار تيمي

يكي از شاخصه‌هاي خوب سريال افعي بازي‌هاي پيمان معادي، سحر دولتشاهي و آزاده صمدي است. در فضاي مجازي هم با استناد به حضور اين بازيگران درباره سريال بحث و بررسي مي‌شود اما مگر مي‌شود از بازي خوب تورج اصلاني و نيلوفر كوخاني، ماهور نعمتي، بهادر مالكي و... نگفت. سكانس‌هاي تست بازيگري را به ياد بياوريم، اصلا مگر مي‌شود از لحظه‌هايي كه تهيه‌كننده به ناگاه بر سر كارگردان فرود مي‌آيد و دستور از بالا را تاكيد مي‌كند به سادگي گذشت؟ ماهور نعمتي و بازي قابل باورش بخش جدايي‌ناپذير اين سريال است. در نتيجه بايد گفت مجموعه بازي‌هاي بازيگران سريال افعي تهران خوب بود، بازي‌هاي روان و قابل‌باوري كه به ديده شدن بازي بازيگران اصلي كمك زيادي مي‌كرد.

 

كم‌لطفي به منتقدان

با تمام اين صحبت‌ها و بيان حسن‌هاي سريال، از پيمان معادي و سامان مقدم اين انتظار مي‌رفت كه به همان اندازه كه منتقدان سينما را چهره تيپيكال و تك‌بعدي نشان دادند، صورت ديگر آنها كه آگاهي و علم و اشراف به مباحث سينماست هم نشان بدهند.

شايد گفته شود آرمان بياني خودش منتقد است اما او هم بار اصلي داستان (افعي) را به دوش مي‌كشد. البته كه بايد نقد‌پذير بود و آستانه تحمل را بالا برد و صدالبته كه نقدهاي وارد شده در اين سريال به منتقدان پذيرفتني است اما فراموش نكنيم سينماي ايران طي حياتش منتقدان باسواد و خوشنامي به خود ديده؛ از پرويز دوايي تا مازيار اسلامي، مهرزاد دانش، شادمهر راستين، سعيد عقيقي و... كه اصولي و كارشناسي فيلم‌ها را نقد مي‌كنند و آدم‌هاي بسيار محترم هستند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون