دانشجويان از دسترسي به منابع مطالعاتي بزرگترين مركز فرهنگي و پژوهشي كشور محروم شدند
دردسرهاي جديد براي 260 هزار عضو كتابخانه ملي
گروه اجتماعي
مسوولان كتابخانه ملي در اساسنامه جديدي كه از فروردين امسال لازم الاجراشده، محدوديتهاي بيشتري براي 260 هزار عضو اين مركز فرهنگي و پژوهشي ايجاد كردهاند.
در اين اساسنامه علاوه بر اينكه تمام دانشجويان يا فارغالتحصيلان مقطع كارشناسي و دانشجویان کارشناسی ارشد مگر آن تعدادي كه در حال تقرير پایاننامه هستند، از عضويت در كتابخانه ملي محروم شدهاند، تمديد عضويت هم مشروط به تاييد كميته عضويت و پذيرش است و عضويت هيچ يك از اعضاي عادي هم بعد از پايان عضويت يك ساله، تمديد نخواهد شد.
در اساسنامه جديد، سه نوع عضويت تعريف شده؛ اولين نوع، «عضويت افتخاري» و مخصوص نمايندگان مجلس و اعضاي شوراي نگهبان و نمايندگان مجلس خبرگان رهبري و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي و هيات دولت و روساي قواي سه گانه است و اين نوع عضويت هيچ محدوديت زماني ندارد. نوع ديگر، «عضويت پژوهشي» است كه پژوهشگران، برگزيدگان جشنواره هاي ملي و بينالمللي معتبر، دارندگان مدرك درجه يك هنري، طلاب سطح 4 و بالاتر حوزه علميه، فارغالتحصيلان و دانشجويان مقطع دكتراي تخصصي و حرفه اي و اعضاي هيات علمي مي توانند از اين نوع عضويت استفاده كنند اما در اساسنامه جديد قيد شده كه مدت اعتبار عضويت پژوهشي فقط يك سال است و تمديد عضويت بيش از يك سال، منوط به تاييد كميته عضويت و پذيرش است. سومين نوع عضويت كه تعداد بسيار زيادي از كاربران كتابخانه ملي را در ليست سياه و محروميت قرار مي دهد، «عضويت عادي» است. طبق اساسنامه جديد، 10 گروه مشمول اين نوع عضويت مي شوند، اما از جامعه دانشجويي كشور، فقط فارغالتحصيلان مقطع كارشناسي ارشد و آن تعداد از دانشجويان كارشناسي ارشد كه مشغول تدوين پايان نامه باشند يا پيشنهاد پايان نامه خود را به تصويب رسانده باشند، مي توانند از اين نوع عضويت استفاده كنند كه البته اعتبار «عضويت عادي» هم يك سال است و تمديد عضويت مشروط به تاييد كميته بررسي عضويت و پذيرش خواهد بود و طبق اساسنامه جديد البته حتي در صورت پذيرش اين كميته هم، اعضاي عادي امكان عضويت بيش از 4 سال را نخواهند داشت علاوه بر اينكه در تبصره اين اساسنامه قيد شده كه عضويت آن دسته از دانشجويان كارشناسي ارشد كه در زمان ابلاغ اين شيوه نامه، عضو كتابخانه ملي هستند، فقط تا پايان دوره جاري برقرار است و تمديد عضويت به شرط ارائه پيشنهاد پايان نامه خواهد بود.
انتشار اين اساسنامه، طي روزهاي اخير واكنش هاي تند اعضاي اين مركز فرهنگي و پژوهشي را به دنبال داشته درحالي كه مضمون مشترك واكنشها، انتقاد به محدود كردن فرصت مطالعه و دسترسي به منابع مطالعاتي با هدف غربالگري اعضا و تحميل رويكرد گزينشي است. كاربران كتابخانه ملي، تصويري براي «اعتماد» فرستادهاند و ميگويند مسوولان كتابخانه ملي در روزهاي اخير حتي امكان استفاده از فضاي بيروني سالن هاي مطالعه را محدود كردهاند چنانكه در تصوير ارسالي براي «اعتماد» هم مشخص است كه ورود به بخشي از فضاي بيروني، با نردههاي تاشو غيرممكن شده است. منتقدان اساسنامه جديد كتابخانه ملي كه همگي از قشر تحصيلكرده و دانشگاهي هستند، ميگويند به نظر ميرسد در روزهاي پاياني فعاليت دولت سيزدهم، مسوولان كتابخانه ملي ميخواهند تمام تلاش خود را براي «خالصسازيهاي گزينشي» انجام دهند، چون حتما مسوولان جديد در دولت چهاردهم تا مدتي دستشان براي رفع آسيب هايي كه در دولت سيزدهم به ساحت ادب و فرهنگ و پژوهش و انديشه و علم آموزي وارد شده، بسته خواهد بود و قطعا حجم مشكلاتي كه مديران دولت سيزدهم در حوزه فرهنگ و ادب ايجاد كردند چنان حجيم است كه رفع اين حجم گسترده نيازمند اولويتبندي است و بنابراين، تسهيل عضويت 260 هزار عضو كتابخانه ملي، اولويت اول مديران فرهنگي دولت جديد نخواهد بود .
يكي از كاربران كتابخانه ملي به «اعتماد» ميگويد: «بنده عضو کتابخانه ملی هستم و لیسانس دارم و با وجود سه مقاله ISI ، چند روز قبل برای تمدید عضويت متوجه شدم كه حتي با وجود مقالات تحقيقاتي، امكان عضويت در كتابخانه را ندارم. من کار پژوهشی و تحقیقاتی انجام ميدهم و نیازمند منابع اطلاعاتي موجود در كتابخانه ملي هستم به خصوص كه كتابخانه ملي به محل كار من هم بسيار نزديك است. نمی دانم این سختگيريها به چه دليل ايجاد شده. اگر هدف از اين سختگيريهاي جديد، کاهش تعداد اعضاست، باید برای ثبتنام جدیدالورود اعمال شود نه اينكه تمديد عضويت اعضاي قديمي را مشروط و غيرممكن كنند.»
يكي ديگر از كاربران كتابخانه ملي در واكنش به محدوديتهاي ايجاد شده در اساسنامه جديد به «اعتماد» ميگويد: «با اين محدوديتها، عضویت تمام دانشجویان ارشدي كه پروپوزال ندارند، عضویت مخترعان، عضویت نويسندگان و حتي عضويت نویسندگان مقالات ISI لغو شده و واقعا باعث تاسف است كه نويسندگان اين كشور حق عضويت در كتابخانه ملي را نداشته باشند. با اين اساسنامه جديد، طیف عظیمی از دانشجویان و نخبگان از حق برخورداری از امکانات کتابخانه برای تحقیق، پژوهش و مطالعه محروم شدهاند كه قطعا چنين محروميتي با تمامی موازین و اصول قانونی و فرهنگی در تقابل بوده و حرکتی در راستای ابطال فرهنگ کتابخوانی و توسعه دانش در سطح کشور است.»
يكي ديگر از اعضاي كتابخانه ملي به «اعتماد» ميگويد: «از يك سال قبل، شاهد برخورد سليقهاي با لغو و تعليق عضويت كاربران بوديم و حالا با انتشار اساسنامه جديد، اين برخوردهاي سليقهاي رسميت پيدا كرده است. در شیوهنامه قبلی، عضو كتابخانه ملي در صورت تخلف مشمول تذكر، تعليق و سپس ابطال عضويت مي شد و البته نحوه پوشش و حجاب اعضاي كتابخانه به هيچوجه تخلف محسوب نميشد ولی در شیوهنامه جدید، نه تنها قواعد بسيار سختگيرانه و عجيبي براي پوشش و حجاب كاربران كتابخانه درنظر گرفتهاند، دست حراست را برای اعمال سلیقهای تنبیه باز گذاشتهاند در حالي كه نقش کمیته عضویت در تعیین تکلیف فرد متخلف مبهمتر شده علاوه بر اينكه حق اعضا برای دفاع از خود را هم ناديده گرفتهاند. در اين اساسنامه حتي معلوم نيست اعضاي كميته عضويت چه كساني هستند و چطور و چه زمانهايي جلسه دارند، اما همين كميته با هويت نامعلوم و مبهم مجاز است كه به دلخواه، از تمدید عضویت یک كاربر جلوگيري كند آنهم درحالی که بسیاری از اعضای كتابخانه ملی، پژوهشگران و مترجمان و نويسندگاني هستند كه منابع مورد نيازشان را فقط در كتابخانه ملي مي توانند پيدا كنند.»
يكي ديگر از اعضاي كتابخانه ملي، متن نوشتههاي دوستانش در فضاي مجازي را دراختيار «اعتماد» قرار ميدهد. در يكي از اين نوشتهها، يكي از دوستانش اشارهاي دارد به سفر اخير خود به واشنگتن و ميگويد كه به صورت رايگان از تمام فضاي كتابخانه نمايندگان كنگره امريكا، آن هم در كسوت يك توريست بازديد كرده و در ادامه متنش نوشته است: «از آنجا که ورود به فضای قرائت خانه محدود به اعضا بود، در همانجا تقاضای عضویت کردم که باز به عنوان یک شهروند عادی پذیرفته شدم و از سرسرای باشکوه کتابخانه بازدید کردم و امکان قدم زدن در میان قفسهها و لمس کتابهای ارزشمند آن را یافتم. کارمندان کتابخانه آماده پذیرش بازدیدکنندگان در فضاهای اداری، کاری و نمایشگاهی و پاسخ به پرسشهای ایشان در زمینه کارهای در دست اقدامشان بودند. همه اینها به این دلیل ساده ممکن بود که کتابخانه، فضایی عمومی است که با مالیات شهروندان اداره می شود و بنابراین درهای آن به روی همه شهروندان باز است. مشکل کتابخانه ملی ایران اين است که دریافتکنندگان مالیات شهروندی -و درآمدهای برگرفته از منابع ملی شهروندان- خود را صاحب آن درآمدها و مالیاتها میدانند و احساس مسوولیتی برابر شهروندان پردازنده مالیات و صاحبان اصلی منابع ملی ندارند.»
دوستان ديگرش هم در متنهاي مجزايي در واكنش به اساسنامه جديد اين مركز پژوهشي و فرهنگي و تشديد سختگيري براي عضويت پژوهشگران و تحصيلكردگان كشور نوشتهاند: «...این اقدام، هم مغایر با ماهیت کتابخانه و هم مغاير با ماهیت کتابخوانی است و همچنین مغایر با نام کتابخانه «ملی» است. ملی، یعنی دراختیار همگان .... من فکر میکنم مدیران بیتالحکمه بغداد در دوره خلفای عباسی و آن زمان كه کپیبرداری از آکادمی گندیشاپور و کتابخانه اسکندریه باب بود، روادارتر از مدیران گماشته کنونی بر کتابخانه ملی بودند. ....والله رودربایستی و نجابتشان اجازه نمی دهد و اگر نه، اراضی کتابخانه ملی در گرانترین جای تهران است و دوست داشتند محوطه را بفروشند و سالنها را هم پیتزافروشی کنند. باغ کتاب هم که جان میدهد برای شهر بازی و بازار میوه و تربار. کتاب پدیده مضر و دردسرسازی است ...یکی از بزرگترین شوکهای فرهنگی برای ما دانشجوها وقتی براي تحصيل به خارج از ایران میرویم، باز بودن کتابخانههای دانشگاهها به روی عموم مردم است. یعنی شما به صرف شهروند بودن، حق استفاده رایگان از فضای عمومی کتابخانهها و سالنهای مطالعه، استفاده از اینترنت رایگان و مجلات و جراید را دارید. براي وارد شدن هيچ مرزی وجود ندارد، مگر طبقه مخصوص دانشجويان تحصیلات تکمیلی... ظاهرا پاسخ به مشکلات و نگرانیهای نخبگان، پژوهشگران و آیندهسازان این کشور تا امروز اولویت مدیران این کشور نبوده و ریاست کتابخانه ملی بابت تصمیمهای خود حتی به قیمت مختل شدن برنامه مطالعه و پژوهش جوانان این کشور هيچ نگراني ندارد.»
كاربر ديگري از اعضاي كتابخانه ملي كه قرآنپژوه و نويسنده و مترجم است به «اعتماد» ميگويد: «متاسفانه با انتشار آيیننامه جدید عضویت متوجه شدم که بعد از دو سال عضویت پژوهشی، دیگر امکان عضو شدن در کتابخانه ملی ولو به صورت عضویت عادی را نیز ندارم آنهم به اين دليل كه تحصیلات بنده تا مقطع کارشناسی بوده و مدرك کارشناسی ارشد ندارم و بنابراين، امکان استفاده از امکانات کتابخانه ملی را نیز از این پس نخواهم داشت! حال سوال اینجاست اگر بنده که سالهاست به صورت آزاد به کار قرآنپژوهی مشغولم، امکان استفاده از کتابخانه ملی را نداشته باشم، باید کجا بروم؟ بنده نه از جایی بودجه میگیرم و نه تا به الان از کار قرآنپژوهی ریالی دریافت کردم؛ شغلم هم چیز دیگری است و کار کردن و تحقیق بر قرآن و تفسیر را وظیفه اخلاقی و دینیِ خود میدانم و نهایتا يكمرتبه در هفته یا روزهاي پنجشنبه یا جمعه به کتابخانه ملی مراجعه و از امکاناتش استفاده میکنم. سوال صریح بنده از دستاندرکاران تصویب آيیننامه جدید عضویت این است: اگر در كار پژوهشگری مثل بنده بر اثر محروميت از امکانات کتابخانه ملی وقفه بیفتد، این بزرگواران چه جوابی در این دنیا و در روزی که رازها آشکار میشود، خواهند داشت؟»
اين اساسنامه درحالي محدوديت و شرايط عضويت كاربران كتابخانه ملي را تشديد كرده كه از 27 آذر 1401 هم مسوولان كتابخانه ملي به بهانه صرفهجويي در مصرف انرژي، شيفت شب كتابخانه ملي را تعطيل كردند، اما با گذر زمان و گرم شدن هوا، اين محدوديت لغو نشد و تعدادي از اعضاي كتابخانه ملي در مكاتبات متعدد با نهاد رياستجمهوري و دفتر رهبري و دفتر رياست مجلس يازدهم خواستار لغو اين محدوديت شدند و اواخر تابستان پارسال در يكي از نامهها براي نهاد رياستجمهوري نوشتند: «اختصاص فضا و چند لامپ برای مطالعه در شب، حداقل خواسته پژوهشگران برای انجام پژوهش و مطالعه است. خدمات ۲۴ ساعته کتابخانه ملی در ۱۲ سال گذشته، حق این اعضا بوده. پس لطفا بعد از ۷ ماه تعطیلی، دوباره شیفت شب کتابخانه ملی را برقرار کنید. ما حق انتخاب دیگری برای استفاده از فضای مطالعه در ساعات شب را نداریم و کتابخانه ملی تنها فضای موجود است که قبلا برای ساختن آن میلیاردها تومان هزینه شده و بخشی از فضای آن شبها در تاریکی و بدون حضور اعضا، بدون استفاده مانده است. دانشجویان یا فارغالتحصیلان دکترا یا تخصص پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی یا پژوهشگرانی که مقاله ISI دارند، اعضای شیفت شب کتابخانه ملی هستند و این افراد به واسطه برنامههای فشرده روزانه خود، سکوت شب را برای مطالعه انتخاب میكنند. خواسته ما بینهایت ساده، بسیار کمهزینه و کاملا قانونی است؛ ما همانند ۱۲ سال قبل خدمات ۲۴ ساعته و فضای مطالعه برای شیفت شب را برای همه اعضا میخواهیم.»
نوبت شبانه مطالعه در كتابخانه ملي درحالي به بهانه «صرفهجويي در انرژي» تعطيل شد كه همان زمان طبق اطلاع «اعتماد» عضويت 12 نفر از اعضاي كتابخانه ملي به بهانه بدحجابي معلق شده بود و تعطيلي نوبت شبانه مطالعه كتابخانه هم بعد از تعليق عضويت اين 12 نفر صورت گرفت و البته انتظار صدها كاربر شيفت شب براي فعال شدن اين نوبت مطالعاتي حتي در فصول گرم سال هم بينتيجه بود كه درنهايت، بعد از چند نوبت نامهنگاري و بيجواب ماندن نامهها، عطاي استفاده از اين امكان مطالعاتي را به لقايش بخشيدند.