• ۱۴۰۳ جمعه ۱۵ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5788 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ خرداد

عبور از مديريت جناحي فرهنگ

رضا صديق

در دهه‌هاي اخير، مساله فرهنگ محل نزاع‌هاي جناحي فراواني بوده كه همين امر نيز سبب مستهلك شدن موضوع مديريت فرهنگي و تدبير عقلاني و هدفمند در سامان دادن به صنعت فرهنگ در ايران شده است. هر دولتي كه در اين دهه‌ها به روي كار آمده، فرهنگ را قرباني مقاصد سياسي، جناحي خويش كرده و گاهي چنان بر طبل موضوعات واهي در مساله فرهنگ كوبيده‌اند كه بحران‌هاي اقتصادي يا اجتماعي، ذيل هياهويي براي هيچ از دل اين موضوعات گم شود و پس از آن، تنها تن تكه پاره‌اي از فرهنگ و هنر باقي مانده كه حتي عزمي براي ترميم آن گويي نيست.
به سبب اين سابقه نامبارك، شايد بتوان مهم‌ترين مساله پيش روي كانديداهاي موجود در انتخابات رياست‌جمهوري پيش‌رو را، سياست فرهنگ‌ورزي‌شان دانست. سياست فرهنگ‌ورزي بدين معنا كه براي رسيدن به صنعتي شدن در حوزه‌هاي مختلف فرهنگي هنري، چه تدبير و برنامه‌اي در دست‌شان است؟ صنعت نشر، صنعت سينما، صنعت تئاتر، صنعت هنرهاي تجسمي، صنعت هنر موسيقي و اقسام تشكيل دهنده حوزه فرهنگ و هنر، در دهه گذشته به دليل نبود ساختاري مشخص در دولت‌هاي پيشين از هر جناح، دچار بحران‌هاي جدي‌اي شده‌اند و مهم‌ترين بحران‌شان نيز مساله اقتصاد هنر است.
براي تشريح وضعيت، به دو مثال مي‌توان اشاره كرد و از دل اين دو مثال، مشخص‌تر نسبت به اهميت اين بحران انذار داد.  صنعت نشر در سال‌هاي اخير به دليل افزايش قيمت كاغذ و كم بضاعتي ناشران در ايجاد بازار مناسب براي فروش كتاب، دچار استيصالي جدي شده است. استيصالي كه سبب شده تا ناشران براي به چرخش درآمدن اقتصادشان، به سمت نشر محتواهايي بروند كه بيشتر از آنكه به اصالت كتاب به عنوان يك كالاي فرهنگي مهم متعهد باشد، به سطحيات دچار است و از دل آن طبيعتا جامعه اهل كتاب نيز بسته به عرضه دچار همين سطحيات شده‌اند. از سويي نيز ناشراني كه تن به نشر چنين سطحياتي نداده‌اند، به همان دليل مشخص اقتصادي، تنها به چاپ كتب ترجمه بسنده كرده‌اند. كتبي كه انتخاب متون فرنگي و ارايه‌اش، با هزاران اما و اگر همراه است و به قطع، خود بخشي از پروژه غرب‌زدگي را در جامعه- خواسته يا ناخواسته، ترويج كرده است. اينكه يك كتاب فرنگي براي ترجمه چگونه از دل ناشران انتخاب مي‌شود، بحثي جداست اما دليل قابل روي آوردن و پررنگ شدن اين تصميم، به موضوع ناتواني ناشر در پيدا كردن بازار فروش باز مي‌گردد. از دل اين فرآيند نيز نويسندگان جوان در هر حوزه‌اي، از داستان تا حوزه انديشه، به دليل بالا بودن ريسك چاپ كتاب‌هايشان از سوي ناشران، به حاشيه رانده شده‌اند و نسلي از نويسندگان به همين سادگي، از چرخه توليد حذف شده‌اند، چون ناشر حاضر نيست با اين قيمت كاغذ و عدم حمايت ارشاد تن به چاپ كتاب‌هاي‌شان بدهد. سال‌هاي نه چندان دور در دهه‌هاي گذشته، ارشاد تسهيلاتي براي ناشران گذاشته بود كه هر ناشري كه از يك نويسنده اولي كتابي چاپ مي‌كرد، خود ارشاد بخشي از تيراژ را مي‌خريد و به ناشر كمك مي‌كرد و ناشر نيز انگيزه چاپ كتاب جوانان را داشت اما سال‌هاست كه ديگر خبري از اين نوع مديريت در ارشاد نيست و نشر دچار پيچ و خم‌هاي فراواني شده كه نكات ذكر شده، بخشي از آسيب‌شناسي مديريت فرهنگي در حوزه نشر است. آسيب‌هايي كه مستقيما بر حوزه فرهنگ‌سازي در جامعه نقش دارد.
برنامه هفتم توسعه در بند 15 و ا6ام، به فرهنگ‌سازي و رسانه اشاره دارد و دولت بعد، براي اجرايي شدن اين بندها در برنامه هفتم توسعه در حوزه ارشاد، چه تدابيري انديشه است؟ 
سوال از كانديداهاي موجود كه عزم رياست دولت را دارند، بايد بر اساس اين معضلات باشد و پاسخ دقيق مطالبه شود.
مثال ديگر و مشهود نيز، حوزه صنعت سينماست. صنعتي كه مهم‌ترين بخش فرهنگ‌سازي در جامعه را بر دوش دارد. پس از كرونا و سقوط اقتصاد سينما، اين صنعت با چالش‌ها و معضلات بسياري دست و پنجه نرم مي‌كند. مشكلاتي كه مستقيما بر موضوع اقتصاد اين صنعت متمركز است. سينماي ارگاني در اين سال‌ها توانسته خود را به كمپاني شدن و توليد انبوه برساند و اين موضوع براي صنعت سينما اتفاق مباركي ست اما هر صنعتي از دل رقابت است كه پويا خواهد شد. بدون بخش خصوصي و يا نيمه خصوصي كه در دهه‌هاي گذشته حضوري كم رنگ داشت، صنعت سينماي ارگاني نيز نمي‌تواند در ارايه خود رو به جلو حركت كند. اين دو، تز و آنتي‌تزي هستند كه سبب سنتز فرهنگ خواهند شد. ارشاد به عنوان متصدي فرهنگ در دولت‌هاي قبل با تشكيل شوراي عالي سينما كه با حضور رييس دولت برگزار مي‌شد، تلاش كرد تا صنعت سينما را به عنوان يك امر ملي معرفي كند اما با هر دولت پس از دولت بعد كه از راه آمد، هيچ قدم موثري در تحقق اين ايده بر نداشت. صنعت سينماي امروز ايران، دچار ناكارآمدي شده است و بخش دولتي با تصدي ارشاد وظيفه دارد كه از جايگاهي پدرانه به حل اين مشكل قدم بردارد. مطالبه اصلي در  حوزه صنعت فرهنگ و هنر بايد متمركز بر اين موضوعات باشد و نبايد مانند گذشته، مساله فرهنگ و هنر آلوده به موضوعات سياسي و جناحي شود.
حل اين موضوعات و دميدن نفس تازه در تن فرهنگ و هنر ايران، نيازمند نگاهي علمي و كاربردي است. نگاهي كه بنا بر كلان ايده مديريتي در فرهنگ باشد تا مانند دوي امدادي هر دولتي به دست دولت بعد برساند تا محقق شود.
در روزهاي اخير، خانه سينما سوالاتي از كانديداهاي رياست‌جمهوري پرسيده و برخي  اهالي فرهنگ و هنر و يا سينماداران نيز نكاتي گفته‌اند. همه اين سخنان اما هنوز بر پايه همان مسير پيشين و جناحي ديدن موضوع فرهنگ و هنر است.  راه‌حل موضوع، مطالبه مشخص و آن هم ايجاد مسير مشخص براي تنومند شدن صنعت هنر در كشور است. صنعتي كه تمام اجزاي آن به هم مرتبطند و بايد با هم رشد كنند. موضوع اصلي، فراجناحي ديدن اين صنعت است و تلاش دولت بعد براي مديريتي پدرانه براي به  چرخه درآمدن اقتصاد در اجزای هنر و پس از آن، ايجاد مسير براي رقابتي شدن بخش خصوصي با بخش دولتي. در سال توليد با مشاركت مردم، تنها راه برون‌رفت از وضعيت فعلي كساد در فرهنگ و هنر كشور، به مشاركت طلبيدن مردم- اهالي هنر است در چارچوبي كه به تحقق برنامه توسعه هفتم بيانجامد. مطالبه اصلي، در دولت بعد غير از اين نيست.  تحليلگر فرهنگ

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون