مردم براي مشاركت منتظر افقهاي نو در انتخاباتند
احمد زيدآبادي
شرايط سالهاي اخير جامعه و اينكه چقدر جامعه آمادگي ورود به يك انتخابات رقابتي را دارد، همچنين رخدادهاي غير مترقبهاي كه شكل گرفته و برانگيختگي عمومي ايجاد كرده و مسائلي از اين دست در ايجاد موجهاي انتخاباتي موثر است. در يك چنين شرايطي اگر زمينههاي مشاركت فراهم باشد، دوقطبيهاي احتمالي ايجاد ميشوند، رقابت اوج ميگيرد و افراد بسياري پاي صندوقهاي راي ميآيند. به خصوص وقتي ديدگاههاي كانديداها از هم متفاوت باشد، طرفدارانشان بر سر گفتمان و قرائت مدنظرشان بحث و تبادل نظر كرده، يكديگر را نقد ميكنند و از رهاورد اين فضا، شور و نشاط و رقابت شكل ميگيرد. در غير اين صورت وقتي در اين فضا، ضرورتها و الزامات مورد توجه نباشند، موجي هم در انتخابات ايجاد نشده و رقابتهاي سياسي بدون شور و حال خاصي برگزار ميشود.
اقشاري و طبقاتي كه به دليل تجربههاي تلخ قبلي كشور، هنوز تصميم خود را براي حضور در انتخابات نگرفتهاند يا اساسا قصد حضور در انتخابات را ندارند، براي اينكه انگيزهاي براي مشاركت در انتخابات پيدا كنند بايد يكي از كانديداها را نسبت به شرايط موجود به عنوان سمبل تغيير ببينند. محتواي اين تغيير هم بايد به اندازهاي برايشان داراي اهميت باشد كه شال و كلاه كرده و براي راي دادن راهي حوزههاي اخذ رأي شوند. اگر حاكميت سيگنالهايي در اين زمينه بفرستد كه براي ايجاد تغيير و تحول در اداره امور كشور آمادگي دارد، مردم پيام را دريافت كرده و كنشگريها آغاز ميشوند. در غير اين صورت حتي اگر نامزدها شعارهاي تندي هم بدهند، مردم باور نميكنند، چرا كه سيستم، ارادهاي براي تغيير ندارد. اما اگر نشانهاي از تغيير از سوي سيستم هويدا شود، شور و نشاطي در اقشار مختلف ايجاد ميكند.
اينكه برخي انتظار داشته باشند، شور و نشاط در انتخابات 1403 مانند انتخابات سالهاي ۷۶، ۹۲ و ۹۶ باشد، معقول نيست، به دليل اينكه اولا نامزدهايي كه تاييد صلاحيت شدهاند، دايره شعارهاي انتخاب شده و رويكردي را در پيش گرفتهاند كه مشخص است . به عبارت روشنتر، نامزدها قصدي براي وارد شدن به منازعات ندارند، البته اين نوع تنازعات به خودي خود، تجربه خوبي هم نيست، چرا كه هرچند در ظاهر نامزدها آرايي را جلب ميكنند، اما نهايتا ناكامي به دنبال دارد. عليرغم همه اين شرايط به نظر ميرسد، انتخابات دو مرحلهاي ميشود. بين ۴۰تا ۵۰ درصد هم با دادههاي فعلي در انتخابات شركت ميكنند. معتقدم ظرفيت مشاركت بيش از ۵۰درصد وجود ندارد، چرا كه ظرفيت آن نوع بسيجگريها از ميان رفته است. مگر اينكه، يك افق جديد گشوده شود كه تغييرات جديدي قرار است ايجاد شود. در اين ميان نامزدي قادر به شكلدهي به اين افقها است و نامزد ديگري مانع عملي شدن اين تحولات است. از دل يك چنين تضادهايي است كه جذابيت براي مردم به وجود ميآيد و رقابتهاي انتخاباتي شكل ميگيرد. متاسفانه يك چنين تحولاتي هم فعلا در افق چشماندازهاي ارايه شده توسط نامزدها وجود ندارد.