پزشکیان انتخاب میشود اگر...
احمد مازنی
تاریخ سرشار است از اگرها است. اگر بسیاری از اتفاقها میافتاد و یا نمیافتاد، نتایج دیگری حاصل میشد و مسیر تاریخ متفاوت بود. و چه آسیبهایی متوجه زندگی و سرنوشت انسان از رهگذر بیتوجهی به اگرها شد! انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری ایران در شرایط فوقالعاده برگزار میشود. از ویژگیهای این دوره تایید یک نامزد اصلاحطلب در کنار ۵ نامزد اصولگراست. این در شرایطی است که جبهه اصلاحات در انتخاباتهای چند سال اخیر نتوانست مشارکت فعالی داشته باشد. این جبهه در این دوره، همان راهبردهای چند سال اخیر را تکرار و اعلام کرد که در صورت تایید صلاحیت یکی از سه نامزد پیشنهادیاش توسط شورای نگهبان، در انتخابات مشارکت خواهد کرد. سیدمحمد خاتمی نیز با تاکید بر همین راهبرد، مشارکت خویش را مشروط بر تحقق این راهبرد اعلام کرد. از قضا شورای محترم نگهبان برخلاف انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم که هر ۹ نامزد پیشنهادی جبهه اصلاحات ازجمله مسعود پزشکیان را ردصلاحیت کرده بود، در این دوره از میان آقایان جهانگیری، آخوندی و پزشکیان، آقای دکتر پزشکیان را به عنوان یکی از نامزدهای تایید صلاحیت شده معرفی کرد. بنابراین جبهه اصلاحات و در پی آن آقای خاتمی از آقای دکتر پزشکیان به عنوان نامزد جبهه اصلاحات حمایت کردند. در نتیجه دکتر مسعود پزشکیان به عنوان تنها نامزد جریان اصلاحات و به عبارت دیگر تنها نامزد غیر جریان انقلابی در این دوره حضور دارد. تا اینجای کار به نظر میرسد آقای پزشکیان که تنها کاندیدای اصلاحطلبان و تحولخواهان است باید با آرای بالا به پیروزی برسد و این پیروزی دور از دسترس نیست اگر...
در مورد این اگر باید توضیح بدهم:
اولا جبهه اصلاحات به دلیل ردصلاحیتهای چند دوره اخیر مجلس و ریاست جمهوری سیزدهم آمادگی لازم را برای حضور منسجم در انتخابات نداشت و تا خود را پیدا کند به زمان نیاز دارد. بنابراین ایجاد انسجام و هماهنگی بین عناصر این جریان اعم از احزاب و شخصیتهای حقیقی در سطح خرد و کلان بسیار ضروری است و هرگونه بیبرنامگی و ناهماهنگی میتواند بازی برده را به شکست منجر کند...
از طرف دیگر بسیاری از اشخاص و احزاب اصلاحطلب که دارای کاندیدای دیگری غیر از آقای پزشکیان بودهاند هم به ستاد آقای پزشکیان پیوستند. اما در چنین شرایطی رقابتهای درون جریانی میتواند سم مهلک باشد. به ویژه آنکه کیش شخصیت بعضی اشخاص مانع استفاده از همه ظرفیتها شده و این افراد نقش ترمز را در حرکت جریان اصلاحات بازی میکنند. از سوی دیگر برخی از هواداران و فعالان اصلاحطلب و تحولخواه هم چنان در اصل حضور و مشارکت دچار تردید هستند که اگر این دوستان بر تردید خود غلبه کنند، میتوانند بر مشارکت مردم و انتخاب دکتر پزشکیان مؤثر باشند. مورد دیگر حضور احزاب و شخصیتهای جریان اصولگرای معتدل و اعتدالی در مجموعه حامیان آقای پزشکیان فضا را برای جلب مشارکت حامیان آقای دکتر لاریجانی و سایر شخصیتها و احزاب همسو فراهم کرده است. ستاد آقای پزشکیان باید بتواند به نحوی برنامهریزی و مدیریت کند که این مجموعه تاثیرگذار به شایستگی در عرصه کارزار انتخاباتی حضور یافته و زمینه مشارکت بیشتر مردم در انتخابات و اعلام رای به آقای پزشکیان را فراهم کند. برخی از راهحلهایی که برای انسجام و مدیریت این وضعیت به نظر میرسید در مواردی مطرح و خوشبختانه برای هر کدام تدبیر شد. ازجمله تشکیل ستادهای مردمی در کنار ستاد اصلی و نیز ستاد اصولگرایان حامی آقای پزشکیان و بالاخره دیده شدن برخی اقوام ایرانی در مجموعه ستاد به صورت مستقل از اتفاقات مثبتی بود که توانست همه مجموعهها را وارد فضای مشارکت کند. بنابراین مسوولیت مدیریت ستاد آقای پزشکیان در ساماندهی جریانهای همسو و مراقبت بر سازهای ناکوک بسیار سنگین است و خلاصه اینکه پزشکیان می تواند پیروز شود اگر همه اشخاص و احزاب حامی به صورت همافزا عمل کنند. اگر فضا را برای مشارکت همه اقشار مردم باز کنند، اگر هنرمندان، ورزشکاران، ایثارگران، دانشجویان، زنان و دختران، کارگران، طلاب و فضلای نواندیش حوزههای علمیه، فعالان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیایند.
همه بیایند:
برای ایران/ برای اسلام/ برای اصلاح رويه های نادرست/
برای آزادی/ برای پاسداری از خون شهیدان/ برای پاکدستی/ برای نسل z / برای معیشت/ برای یک زندگی شرافتمندانه هر ایرانی/ و این پیروزی دور از دسترس نیست.