• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5793 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲ تير

بررسی کارنامه سه ساله سازمان سینمایی در گفت و گو با محمد طباطبایی نژاد ، مهدی کوهیان و مهدی صباغ‌زاده

نزول کیفی فیلم‌ها و ادعای نجات سینما

تینا جلالی

روزهای پرهیجان و شلوغ انتخابات دولت چهاردهم را سپری می کنیم ، ماموریت مسوولان در دولت سیزدهم به زودی به پایان می رسد و به طبع افراد دیگر بر مسند امور قرار می‌گیرند و برای برنامه‌ریزی امور تصمیم می‌گیرند. سینما هم از این قاعده مستثنی نیست ؛ محمد خزاعی که سه سال ريیس سازمان سینمایی بود به زودی مسوولیت را به شخص دیگری واگذار می کند.

اما نکته مهمی که در جریان این تغییر و تحولات وجود دارد کارنامه‌ای است که مدیران از خود به جای می‌گذارند، آیا محمد خزاعی توانست در عمر سه‌ساله خود در سینما ، توقع اکثریت اهالی سینما را برآورده کند ؟ آیا توانست برای سینمای ایران مفید باشد؟ دوران مدیریت محمد خزاعی بر سینما چه گذشت؟

بی انصافی است اگر بگوییم خزاعی در دوران مدیریتش نتوانست برای سینما کاری کند یا هیچ کاری نکرد؛ چرا که قطعا قدم‌های موثری برداشته کما اینکه مدیران پیش از او هم برای سینما اقدامات قابل‌توجهی داشتند. اما آنچه مشخص است اینکه انتقادها به نحوه مدیریت خزاعی کم نیست و در عملکرد او بیشتر به چشم می آید.

در این گزارش طی گفت وگویی با سیدمحمد طباطبایی‌نژاد مدیر اسبق نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی ، مهدی صباغ زاده سینماگر و مهدی کوهیان مشاور حقوقی به بررسی عملکرد سه‌ساله سازمان سینمایی می‌پردازیم.

 

کرونا و تعطیلی‌های جهانی

در هفته‌های اخیر در برنامه سینمایی «هفت » با اجرای بهروز افخمی ،‌فعالیت های سه‌ساله سازمان سینمایی با مدیریت محمد خزاعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در این برنامه روح‌الله سهرابی مدیرکل نظارت بر عرضه نمایش حضور داشت و در دفاع از عملکرد مدیریت سینما ، صحبت‌هایی مطرح کرد که با انتقاد زیادی همراه شد. مواردی همچون «سینمای ورشکسته تحویل گرفتیم»، « با افتخار می‌گویم حتی یک‌فیلم توقیفی نداریم » و... که به نظر می‌رسد درباره این صحبت‌ها ذکر چند نکته لازم باشد.

به عنوان مثال سهرابی در ابتدای صحبت خود گفت: «ما از روزهای اول مدیریت‌مان یک سینمای ورشکسته تحویل گرفتیم. به شکلی که هر هفته با عده‌ای مواجه بودیم که می‌خواستند سینمای‌شان را تغییر کاربری بدهند.»

درباره این صحبت روح الله سهرابی به این نکته می‌توان اشاره کرد که ورشکستگی سینما در دوران کرونا ، آن هم در انتهای دولت گذشته نکته‌ای است که بارها و بارها از زبان مدیران دولت سیزدهم شنیدیم ، ولی هیچ کدام مسوولان به این نکته اشاره نمی‌کنند که ورشکستگی در دوران کرونا مقوله جهانی بوده ، نه تنها سینما که بسیاری از مشاغل دچار آسیب جدی شدند. سینما در دنیا ریزش مخاطب داشت و این موضوع با نگرانی فیلمسازان و سینماگران بزرگ جهانی همراه بود. مسوولان سینمای ایران به این نکته اشاره نمی‌کنند که در همین دوره کرونا، اگر سینماها فروش نداشتند پلتفرم‌های نمایشی رشد و گستردگی بی‌شماری پیدا کردند طوری‌که امروز تمایل مردم به پلتفرم‌ها بیشتر است تا سالن سینماها. فراموش نکنیم فیلم «هزار‌پا »به کارگردانی ابوالحسن داوودی در دوران پیشاکرونا رکورد فروش بالایی را برای سینما ثبت کرده بود و مخاطبان زیادی را به سالن دعوت کرده بود. اما نکته مهم تر که آقای سهرابی به آن اشاره نکرد این است که اگر بر فرض مثال خودشان ( تیم مدیریت خزاعی ) در دوران کرونا مدیریت سینما را بر عهده داشتند راهکار مهمی برای جذب مخاطب داشتند؟ آیا می‌توانستند راه نجاتی برای سینما طراحی کنندکه اگر برنامه‌ای داشتند به اذعان خودشان در اوج زمان اعتراضات و بی‌میلی مردم به سینما (مهر 1401) سینمای رو به تعطیلی را نجات می دادند!

 

فروش بالای فیلم با تبلیغات ماهواره

نکته دیگر ، بارها و بارها در صحبت مدیران دولت سیزدهم شنیدیم که می‌گویند فروش تاریخی فیلم‌ها در دولت سیزدهم ثبت شده است ؛ رکورد فروش داشتیم و صحبت‌هایی از این دست. قطعا این صحبت آنها درست است و اتفاق مبارکی برای سینما ؛ اما هیچ یک از مسوولان به این نکته اشاره نمی‌کنند که گیشه پر رونق سینما به لطف تبلیغات فیلم ها د‌ر شبکه‌های ماهواره‌ای حاصل شده است ، مسئولان سینما به همان میزان که رشد فروش فیلم را برای دوران خود ثبت کردند به همان میزان با سوق دادن منابع مالی داخلی به خارج از کشور باعث سودآوری و پرمخاطب شدن شبکه های ماهواره ای شدند . این نکات را می بینند؟

سهرابی در بخشی از صحبت هایش در برنامه هفت گفت:« به سینما باید ملی نگاه کرد.» آقای سهرابی این نکته را در حالی بیان می‌کند که به اذعان بسیاری از کارشناسان و سینماگران در دولت سیزدهم، تولید فیلم بیشتر در دو نوع خلاصه می‌شود ، یا فیلم‌های ارگانی و یا فیلم‌های کمدی. فیلم‌های روی پرده در یک سال اخیر دلیل مشخصی بر این ادعاست ، اگر هم گفته شود د‌ر حال حاضر فیلم تاریخی «مست عشق» فروش بالایی دارد باید گفت این فیلم اگرچه پروانه ساخت هنگام تولید نداشته اما محصول مدیریت قبل است.

سهرابی در ادامه صحبتش به این نکته تاکید کرد « با افتخار می‌گویم حتی یک ‌فیلم توقیفی نداریم.» دراین باره هم باید توضیح داد فیلم «کیک محبوب من» به کارگردانی بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم در دوران ریاست محمد خزاعی پروانه ساخت گرفته که سرانجام آن اصلا مشخص نیست ، ضمن اینکه فیلم« مسیح پسر مریم »به کارگردانی علی جعفرآبادی و با سرمایه‌گذاری اوج بعد از مدت‌ها ساخته شدن، هنوز نتوانسته پروانه نمایش بگیرد.

 

برای آگاهی و روشن شدن

سیدمحمد طباطبایی نژاد معاون اسبق نظارت سازمان سینمایی درباره صحبت‌های اخیر سهرابی به «اعتماد» گفت: اول بگویم که شکستن رکورد فروش و خارج کردن سینما از رکود بعد از کرونا با فیلم‌هایی اتفاق افتاد که در دولت قبل مجوز گرفته بودند مثل فسیل ، سگ بند، بخارست، انفرادی، مست عشق و ...

روح‌الله سهرابی در این جلسه در ادامه صحبت‌های خود گفت: روزی که اداره کل نمایش را تحویل گرفتم بیش از ۵۰ فیلم سینمایی توقیفی یا بلاتکلیف داشتیم. 

طباطبایی درباره این صحبت‌ها افزود: در طول 46 سال از عمر جمهوری انقلاب ، 46فیلم توقیفی نداریم؛ آقای سهرابی این عدد را ازکجا آورده؟( البته فیلم زیر‌زمینی بحثش جداست) اما کاش لیست فیلم‌های توقیفی و بلا‌تکلیف را اعلام کنند تا همه از اوضاع با خبر شویم.

این مدیر اسبق سینمایی در ادامه توضیح داد: متاسفانه آقای سهرابی و امثال او ، در دولت سیزدهم تصویر یک جمهوری سانسورچی را به جهان مخابره کردند و برای خودشان تصویر سانسورچی به جا گذاشتند. کیلویی که نمی‌توان درباره فیلم‌ها حرف زد و عدد و رقم داد. اصلا موضوع توقیف فیلم در بعضی موارد به وزارت ارشاد مربوط نمی‌شود ، به عنوان مثال می گویم: فیلم «قصیده گاوسفید »علی‌رغم اینکه با نامه موافقت قوه قضايیه پروانه ساخت گرفته بود با مخالفت قوه قضايیه توقیف شد یا فیلم 2888 به کارگردانی کیوان علیمحمدی مورد تایید ارتش نبود اما به هر حال توانست مجوز نمایش بگیرد. یا فیلم «نظام از راست» آقای محمدرضا ورزی مورد تایید نیروی انتظامی نبود چون می‌گفتند این فیلم تحقیر نظام وظیفه است و اصلا از نیمه کار ، جلوی ساخته شدن فیلم گرفته شد. یا فیلم «ضد» و« مصلحت» که نیروی امنیت موافق اکران این فیلم ها نبود ولی اکران شدند. این نکات فقط مثال از چند فیلم بود. می‌خواهم بگویم مسوولیت پروانه نمایش در بعضی مواقع با وزارت ارشاد نیست. دوستان طوری صحبت می‌کنند که انگار در جریان ماجرا قرار ندارند.

 طباطبایی‌نژاد درباره بخش دیگری از صحبت سهرابی که گفته بود: «ما باری روی دست مدیران بعدی نگذاشته‌ایم» توضیح داد: چون آقای سهرابی سابقه خدمت و پیشینه کارشناسی در سازمان سینمایی ندارد به بعضی نکات آگاه نیستند ، این ر‌ا برای روشن شدن ایشان می‌گویم ، وقتی قرار است دولتی جابه‌جا شود به صورت اخلاقی مدیران دولت قبل ،‌ دو‌ماه مانده به انتهای کار ، پروانه ساخت صادر نمی‌کنند و یا از تصمیم‌گیر‌ی درباره فیلم‌ها خودداری می‌کنند تا مدیران بعدی بیایند و خودشان تصمیم گیرنده امور باشند ، این یعنی ادای احترام به مدیران بعدی نه اینکه خدای ناکرده از مسوولیت کوتاهی کنند. اگر هم مدیران پرونده بعضی فیلم‌ها را باز گذاشتند برای احترام به تصمیم‌گیری مدیران بعدی بوده و نه چیز دیگر. این صحبت‌های آقای سهرابی در تخریب مدیران گذشته بیشتر به شلیک به همسنگر می‌‌ماند نه دفاع از عملکرد خودشان.

 

وقتی آبروی سینمای ایران رفت

مهدی صباغ زاده، کارگردان قدیمی وشناخته شده سینمای ایران گفت: 42 سال از فعالیتم در سینمای بعد از انقلاب می‌گذرد ، با مراکز مختلف کار کردم و فیلم ساختم اما چنین وضعیت آشفته‌ای را در سینمای ایران ندیده بودم.

او افزود: آقایان می‌گویند ما توانستیم سینمای ورشکسته را نجات بدهیم و فروش فیلم‌ها بالا رفت ، بله، دست‌شان درد نکند اما از چه طریقی و با چه فیلم‌هایی؟ یک‌سری فیلم‌ها ساخته شد که نه تنها در شان سینمای ایران نبود که در شأن جمهوری اسلامی هم نبود ، در حالی‌که سینمای ایران در 40 سال گذشته در جهان نام و آوازه داشت ما فیلمسازان جهانی برجسته‌ای داشتیم.

صباغ زاده افزود: ما که نفهمیدیم مردم از چه چیز این فیلم‌های کمدی خوش‌شان آمده کجای این فیلم‌ها خنده دار است اما خستگی مردم و اینکه می خواهند بخندند را دلیل فروش فیلم اعلام می‌کنند.

او گفت: ما که نمی‌توانیم به مردم بگوییم به این فیلم ها نخندند اما در چرایی این موضوع با عذرخواهی فراوان می گویم یا سوادمان پایین آمده یا ذهن‌مان از محتوا خالی شده که فقط به خندیدن فکر می‌کنیم و جالب اینکه لذت این خندیدن‌ها برای مسوولان می‌ماند. من نمی‌دانم واقعا این چه سیاستی است که فقط فیلم بسازیم که مردم بخندند.

او گفت: زمانی که فیلم« ایتالیا ایتالیا»ی کاوه صباغ زاده اکران شد در قرادادش آمده بود اگر فیلم در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ شوند فیلم توقیف می شود یا در قراداد فیلم رمانتیسم عماد و طوبی هم همین طور.

اما پرسش من این است این هشدارها فقط برای فیلم کاوه بود؟ خب اجازه می دادید فیلم پسر من هم در ماهواره تبلیغ شود و فیلم او را هم مردم ببینند.

در حال حاضر فیلم‌های فیلمسازان از صبح تا خود آخر شب در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شود نه کسی جریمه می‌شود نه کسی زندان می رود. باور کنید اگر این جور تبلیغ را برای شخص من در ماهواره می کردند من الان ريیس جمهور می‌شدم (می‌خندد).س

این فیلمساز در بخش دیگری از صحبت خود گفت: مثالی دیگر برای شما بزنم؛ فارابی 50 میلیون به کاوه برای تولید فیلم رمانتیسم عماد و طوبی داد صد بار مرا بردند و آوردند ، اما ۳۰۰میلیارد تومان پول به فارابی برای تولید فیلم انقلابی دادند فیلم‌ها هم ساخته شد ، این فیلم‌ها نه تنها هیچ آورده‌ای نداشت که هیچ کس هم بازخواست نشد. از پارسال پروانه ساخت فیلم انقلابی را گرفتم اما هیچ ارگانی از فیلمنامه من حمایت نمی کند کاملا معلوم است که پشت پرده زد و بند دارند و تولید فیلم برای خودشان است.

صباغ زاده توضیح داد: ما ۴۲ سال برای این سینما زحمت کشیدیم نتیجه برخورد با ما بی‌احترامی و بی‌توجهی است وای به حال جوانان.

وقتی کاوه فیلم هایش را ساخت از او تعریف کردند که جوانی و خوش فکری و… . الان سه سال است که بچه‌ام خانه‌نشین است. من ولی به کاوه توضیح دادم کار در سینما سختی‌هایی دارد ، او در جواب به من گفت: هرچه فیلمنامه می‌نویسم و برای‌شان می‌برم برای ساخت، قبول نمی‌کنند. در سایت به او گفتند ظرف یک‌ماه آینده جواب درخواست شما را می‌دهیم؛ الان 8 ‌ماه است که هیچ پاسخی به او داده نشده. باز در دوره‌های قبل تا حدودی احترام و توجه به هنرمندان از مسوولان می‌دیدیم اما در حال حاضر هیچ احترامی از مدیران نمی‌بینیم، اصلا معتقدم بخش مدیریتی فارابی فسیل شدند و اصلا به لحاظ تفکری به روز نیستند. باید فکری به حال‌شان کرد.

 

پولی که از بیت‌المال برای فیلم‌ها هزینه شد در ادامه بد ندیدیم با مهدی کوهیان فیلمساز، مشاور کسب و کارهای فرهنگی، هنری و رسانه‌ای هم صحبت کنیم . او به «اعتماد» گفت: ادعایی مطرح شده در این باره که تعداد فیلم توقیفی و بلاتکلیف در دولت قبل ۵۰ فیلم بوده است. درباره صحت و سقم این گفته ها من واقعا حرفی ندارم، چون اطلاعی ندارم. اما خودم به شخصه فیلمی در دولت قبل تهیه کرده‌ام که توقیف شده و در دولت فعلی هم فیلم دارم که با تیغ سانسور مواجه شده و پروانه نمایش نگرفته، می‌توانم بگویم به نوعی فیلمم توقیف است. پس در مساله توقیف فیلم ها دولت ها با هم فرقی ندارند تنها در این مورد که کدام دولت بیشتر سانسور کند و برای سینماگران محدودیت ایجاد کند با هم رقابت دارند.

او افزود: نکته دیگر درباره ورشکستگی سینما و اینکه این ورشکستکی تحویل به دولت سیزدهم شده می‌توان گفت که ورشکستگی سینما در دوران کرونا بوده و از این بابت تنها مشاغلی که تا اواخرشیوع کرونا دچار محدودیت بودند و مشکلات فراوانی در ارتباط با مخاطب داشتند و از همان ابتدا تعطیل شدند سینما و هنرهای نمایشی و موسیقی بود.

کسی که ادعا می‌کند سینما را ورشکسته تحویل گرفته درست گفته است؛ اما این ورشکستگی نه به واسطه مسائل اقتصادی یا نوع فیلم‌های تولیدی و عدم اقبال مردم بوده بلکه به علت شرایط ویژه‌ای که کرونا ایجاد کرد و قرنطینه‌های پی در پی داشت به وجود آمد ، شما دقت کنید حتی در دولت آقای ريیسی هم کرونا بود و حتی واکسیناسیون در دولت جناب ريیسی آمد.

کوهیان گفت: من فکر نمی‌کنم دولت سیزدهم کار خاصی برای سینما کرده باشد اگر سرمایه‌گذاری خاصی کرده باشند و روی فروش فیلم‌ها تضمین کرده‌اند، بیایند توضیح بدهند ، چون به نظرم این بخش خصوصی بود که تولید فیلم کرد و سرمایه خود را بدون افق روشن و با ریسک بالا به سینمای ورشکسته آورد. به نظرم این بخش خصوصی بود که برای سینما آورده داشت. اگر دولت هزینه‌ای کرده بیاید توضیح بدهد و بگوید که چقدر تضمین کرده است .

دولت فعلی ممکن است سینمای عامه‌پسند را پروانه ساخت داده باشد که تولید فیلم عامه‌پسند در همه دولت‌ها بوده و در این مورد دولت ها از هم سبقت می‌گیرند .

او افزود: من فکر می‌کنم استدلال اینکه دولت فعلی کاری برای رونق دوباره سینما کرده ادعای مقرون به صحت نیست چرا که شواهد کاملا مشخص است که سینما در گونه‌های دیگر با محدودیت و سانسور مواجه بود و دیدیم که فیلم‌هایي در سطح جهانی با اقبال مواجه شدند ولي در داخل ایران نتوانستند پروانه نمایش بگیرند؛ درصورتی که اگر این فیلم‌ها اجازه نمایش داشتند از فیلم‌های عامه‌پسند فروش بیشتری می‌داشتند.

این وکیل در ادامه گفت: من تردید دارم دولت فعلی کاری برای رونق بخشی سینما کرده باشد. شما مقایسه کنید فیلم‌هایی که دولت از آنها حمایت کرده؛ از فارابی، اوج و دیگر سازمان‌ها و نهادهای دولتی که سرمایه‌گذاری کردند فروش‌شان را با سینمای بخش خصوصی (هرچند عامه‌پسند )مقایسه کنید ببینید کدام فروش بیشتری داشته ؟ بنابراین پولی که حکومت و دولت برای سینمای دولتی هزینه کرده نه تنها کمکی به رونق سینما نکرده که از منابع بیت‌المال مصرف شده که متاسفانه اقبال مناسبی هم برای آنها صورت نگرفته است.

 

در انتها

اما در بررسی عملکرد مدیران سینمایی در دولت سیزدهم ، به ادغان بسیاری از کارشناسان و صاجب‌نظران سینمایی به این نکته می‌توان اشاره کرد که انتشار نسخه غیرقانونی فیلم و تولید فیلم‌های زیر‌زمینی بی‌سابقه بوده است ، اصلا نیاز نیست که گفته شود لیست هنرمندان ممنوع‌الکار در این دوره چقدر بلند بالا و زیاد بوده است .

به عنوان مثال به دو پرسش انجمن تهیه‌کنندگان مستقل سینمای ایران از نامزدهای ریاست جمهوری توجه کنید:

1- با توجه به ممنوع‌الکاری بخش قابل توجهی از سینماگران در دولت کنونی، لطفا صراحتا نظرتان را درباره ممنوع الکاری و ممنوع الخروجی هنرمندان اعلام بفرمایید؟ آیا در دولت شما با هنرمندان اینگونه برخورد خواهد شد؟
2- بخش عمده‌ای از بودجه فرهنگی هنری کشور صرفا در اختیار یک نگاه، یک تفکر و یک جریان بود و عملا تبدیل به رانت شد. از سوی دیگر عملا وام عام برای اهالی سینما حذف شده . آیا حضرتعالی به ایجاد فضای کار برای اهالی سینما اعتقاد دارید یا معتقدید تنها گروه‌های خاصی می‌توانند از امکانات ملی استفاده کنند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها