مطهره واعظیپور
شاید به جرات بتوان گفت انتخابات این دوره یادآور دور دوم انتخابات 1384 است، انتخاباتی که همه به خوبی یادشان است در کمال ناباوری محمود احمدینژاد در رقابت با آیتالله هاشمی رفسنجانی پیروز شد. همان سالها مردم اتفاقاتی را تجربه کردند که هرگز تصورش را هم نمیکردند. حالا انتخابات 1403 به دور دوم کشیده شده است، انتخاباتی که مشارکت کم مردم و پایین زنان آن را به دور دوم کشیده است. حالا اما بعد از سه دهه اصلاحطلبان توانستهاند با کاندیدای اختصاصی خود وارد انتخابات شوند. «معصومه ابتکار»، معاون اسبق ريیسجمهور در معاونت زنان و خانواده و ريیس اسبق سازمان حفاظت محیطزیست در مورد این دور از انتخابات به «اعتماد» گفت: «مردم بدانند رای ندادن در این دوره یعنی رای دادن به جریان افراطی و تندرویی که هیچ جایگاهی برای زنان قائل نیست. همچنین رای دادن به شرایطی است که محیطزیستی برای ایران باقی نمی گذارد.»
آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگوست.
از نگاه شما چرا باید به دکتر پزشکیان رای دهیم؟
برای ایران باید به دکتر پزشکیان رای دهیم، چراكه ايران و تمدن ايران از جوانب مختلف در معرض خطر است. اولين جنبه بسيار مهم مساله محيطزيست است. تمام كارشناسان محيطزيست معتقد هستند كه فرصتی برای تعلل و بیخردي و ناكارآمدي در مديريت عرصه سرزميني و در سطح توسعه پايدار در اين راه باقی نمانده است. يعنی فرصتی نداريم كه تا 4 سال ديگر به هر دليل و بهانهاي بخواهيم تعللي داشته باشيم. باید مجموعه خردمندي در مديريت عرصه سرزمين قرار گيرد تا حداقل این روند را کُند كند. شايد نتوانند روندهاي تخريبي را برگردانند، اما حداقل ميتوانند آن را كند كنند و مانع سقوط آزاد محيطزيست ايران شوند. شرایط محیطزیست به گونهای است که هر لحظه ممکن است نتوانیم دیگر کاری برای قسمتهایی از آن انجام دهیم. برای همین است که میگوییم برای ایران به دکتر پزشکیان رای دهید. در عرصه اجتماعي هم به همين شكل است. یعنی در این سالهای اخیر وضعیت اعتیاد، فقر، زنان و... بدتر اگر نشده باشد بهتر هم نشده است؛ پس باید بگوییم برای بهتر شدن بدنه جامعه، برای ایران باید رای بدهیم. ما نميتوانيم 4 سال صبر كنيم و بگوييم قهر ميكنيم و راي نميدهيم و 4 سال ديگر اوضاع يا بهتر ميشود يا كلا ميپاشد. يعني از نظر اجتماعي، شرايط اجتماعي، گسترش نااميدي و انواع آسيبهاي اجتماعي ناشي از اين نااميدي، براي جامعه ايران بسيار مخاطرهآميز است و جوانان از اينكه هستند، نااميدتر میشوند. آنكه ميخواهد مهاجرت كند، ميرود و مهاجرت بيشتر ميشود، اما آن كسي كه راهي براي رفتن ندارد افسردهتر ميشود. اعتياد افزايش پيدا ميكند؛ طلاق افزايش پيدا ميكند؛ فروپاشي خانواده ايراني اتفاق ميافتد. ما اگر بخواهيم چه از جنبه امنيت اجتماعي و اقتصادي به خانواده ايراني فكر كنيم، خانواده ايراني را بخواهيم، باید خردمندان را بر سر كار بياوريم كه بتوانند آسيبهاي اجتماعي را مديريت كنند و اميد را به ايران برگردانند. تمام شاخصهاي اقتصادی و شاخص فلاكت كه مشخصترين بحث فقر و گرفتاري و مشكلات مردم است، نشان ميدهد كه چقدر وضعيت حساس و شكننده است و ما ديگر فرصتي نداريم. اينكه عدهاي فكر كنند با راي ندادن ميتوانند اعتراض خود را نشان دهند و در دور اول هم نشان دادند، اما الان بحث اين است كه اگر قرار باشد 4 سال كشور دست افرادي بيفتد كه اصلا براي اين مسائل نه برنامه و راهحل دارند و نه افقگشايي ميتوانند داشته باشند و از آن بدتر؛ نهتنها مردم پشتشان نيستند، بلکه محيطزيست، روان جامعه و اقتصاد هم تحمل آن را ندارد که صبر كند تا شما مشاركت نكنيد و ببينيم چه ميشود، پر مخاطره هست. تجربه و مطالعات جهاني نشان ميدهد هيچ اتفاقي نميافتد، جز بدتر شدن شرايط براي مردم، بيكاري بيشتر جوانها، نااميدي بيشتر، اعتياد و فرو رفتن در آسيبهاي اقتصادي و اجتماعي بيشتر و شكست تمدني محيطزيست. اينها دلايلي است كه ما بايد راي بدهيم و بسيار روشن است.
از نگاه شما اوضاع محیطزیست چه خواهد شد؟
وضعیت محیطزیست در سه سال گذشته افت فراوانی داشته است، اتفاقاتی که اخیرا شاهد آن هستیم مانند سیل، رانش زمین و... نشاندهنده وضعیت نابسامان محیطزیستی است؛ البته از يك بعدي ربط به وقايع و رخدادهاي جهاني نیز دارد مثلا تغيير اقليمي وقايع شديد آب و هوايي را افزايش ميدهد و اينها به افزايش سيل و رانش زمين و... در دنيا منجر ميشود. در ایران هم به دليل اينكه اين مسائل مديريت نميشود، پيشبينيها درست نيست و مورد توجه قرار نميگيرد. مثلا دولت در پايان دوره دكتر روحاني در 1400، برنامه «آمايش سرزميني ايران» را بالاخره تدوين کرد، اما این برنامه در 3 سال گذشته مورد بیتوجهی قرار گرفت و باعث بدتر شدن شرايط از هر جهت شد.
اگر دکتر پزشکیان رای بیاورند دولتی شبیه دولت خاتمی خواهیم داشت یا خیر؟
اولا من فكر ميكنم موجي از اميد قطعا در بين جوانان ايجاد خواهد شد. براي اينكه دكتر پزشكيان مثل آقاي خاتمي صداي معترضين را ميشنود. الان هم به خاطر انتخابات اين حرفها را نميزند. دكتر پزشکیان سالهاست كه سخنگوي مردم آسيبديده و معترض در مجلس بوده؛ يعني صداي مردمي بوده كه جاي ديگر صدايشان شنيده نمیشده و در واقع ادامهدهنده شعار «زندهباد مخالف من» خاتمي است كه به مخالفين خودش ميدان ميداد. دکتر پزشكيان هم همين خواهد بود؛ نگاه ايشان همدلانه است و نميخواهد مخالفين و منتقدين خود را براند، بلکه به دنبال يك اعتماد ملي است. دکتر پزشكيان میگوید اختلافات را كنار بگذاريم براي حل مشكلات. متاسفانه شاهد جریانی بودهایم که در دولت احمدینژاد بعد از دولت خاتمی جریان یافت. به دلیل اختلافنظرهایی که داشتند تمام كارهاي دولت دکتر خاتمي خنثي شد و دستاوردهايش از دست رفت. در دوره آقاي رييسي هم به همين ترتيب ميبينيم چه اتفاقاتي ميافتد و تكتك برنامهها و پيشرفتهايي كه دوران دولت يازدهم و دوازدهم خنثيسازي می شود. دكتر پزشكيان ميگويد اين روند، توسعه كشور را متوقف ميكند. ما بايد به يك همگرايي برسيم. ما بايد به اين مناقشه پايان دهيم. این نوعی فداكاري است كه ميگويد من آمادگي دارم بنشينم و گفتوگو كنم و مناسبات را حل و فصل كنم. نميخواهم بر نظر و راي خودم شخصا پافشاري كنم. اولا نظر و راي كارشناسي را ببينم و ثانيا سعي كنم با گفتوگو مسائلرا حل كنم. مردم از مناقشه خسته هستند و اين ميتواند اميد ايجاد و راه را باز كند.
چطور آقای پزشکیان را با آقای جلیلی مقایسه میکنید؟
مقايسهاش ساده است. دكتر جليلي فرد محترمي است. ما كه اهل تهمت و دروغ و افترا و اين مسائل نيستيم و طيف فكري ما نه روشش این است و نه كارش؛ اما دكتر جليلي يك روز كار اجرايي نكرده است. ايشان حداكثر دبيرخانه شوراي امنيت ملي را اداره كرده و هرگز مسووليت جدي اجرايي در هيچ دستگاهي نداشته و هيچ زماني يك جمع بزرگ و مجموعه بزرگي از مديران زيرنظرشان فعاليت نكردند و تجربه كار اجرايي در سطح عالي دولت نداشته و یک روز در دولت نبوده است. درحالي كه دكتر پزشكيان از سطح رييس دانشگاه علومپزشكي يك استان بزرگ مثل آذربايجان شرقي آمده و معاون وزير شده و آنجا يك مجموعه بزرگي را اداره كرده و تجربه دارد و براساس آن تجربه مجموعه بزرگتري را در معاونت وزارت بهداشت 4 سال اول دوره خاتمي اداره و مديريت كرد و نشان داد مدیر موفقی است. او 4 سال عضو دولت بوده و 12 سال در مجلس بوده، چند سال نايب رييس مجلس بوده و مجلس را اداره کرده و همه ميگويند فرد مديري است. تدبير مديريت دارد؛ مديريت راهبردي بلد است. اين بحث مهمي است. ما چطور ميخواهيم كشور را به دست فردي بسپاريم كه اين تجربه مديريتي را ندارد و اصلا نميدانيم در موقعيت مديريت عالي قرار بگيرد چطور به تصميمسازي و تصميمگيري و اجماعسازي و جلب نظر كارشناسان و كارگزاران ميتواند برسد؟ فكر ميكنم افراد با توجه به اين نکات خيلي خوب ميتوانند انتخاب درست داشته باشند؛ حتي آنهايي كه نميخواهند نگاه سياسي داشته باشند، براساس تجربه و درايت در مسائل مديريتي مشخص است كه دکتر پزشكيان به مراتب امتياز بالاتري دارد. او در دوران مختلف و بارها و بارها از مشكلات معيشتي مردم در مجلس گفته، مخالف طرحهايي بوده كه مردم را دچار مشكل ميكند. الان هم براي اينكه ايشان را تخريب كنند، مسائلی را مطرح ميکنند که واقعیت ندارد. مثلا اخیرا موضوع گران شدن بنزین توسط ایشان را مطرح کردهاند يا تحليلي گذاشته بودند كه مجبورش ميكنند اين كار را انجام دهد يا اصلا خودش ميخواهد اين كار را انجام دهد. براي تخريب دکتر پزشکیان، براي اينكه اگر ريیس جمهور شود با درايت اين مسائل را حل خواهد كرد و اجازه نمیدهد مسالهاي مثل قيمت بنزين که اثر تورمي بر تمام بخشهاي سبد كالا و معيشت مردم و خدمات دارد، بیدرایت جلو برود، دست به اقدامات تخريبي می زنند. وقتی نقد واقعي وجود نداشته باشد و نقطهضعفي پيدا نكنند، به سراغ تخريب میروند و موجسواري میكنند. خيلي مهم است كه مردم نسبت به اين مطالب حساس و آگاه باشند. معتقدم بهتر است با مردم صادق باشند و اگر کسی مخالفشان است بپذیرند و برخوردهای حذفی نکنند. پیشنهاد میکنم با مردم مثل دكتر پزشكيان صادق و روراست باشند.
دیدگاهتان درخصوص رفع مشکلات در حوزه زنان چیست؟
در ارتباط با مسائل زنان از ابتدای انقلاب با نوعی دوگانگي در ديدگاهها مواجه بودهايم. جرياني كه امروز حامي طرحهاي نور و گشت ارشاد است و نقش زن را عمدتا در قالب خانواده و بين همسر و پدر ميبيند، همواره وجود داشته و اکنون مواضع مشترک با جريان منتسب به دكتر جليلي دارد. اين تفكر زن را به حاشيه میراند، میخواهند در دانشگاهها ديوار بكشند و زنان را محدود كنند. امامخمینی (ره) در آن دوران با اين مسائل مقابله كردند؛ بحث جدیدی نیست و متاسفانه بسيار صدمه زده است. در دولتهاي مختلف شاهد اين بودهايم كه دستاوردهای مثبت حوزه زنان توسط دولت بعدی خنثي شده است. با حذف گزارشها و تكنگاشتها و عملكرد معاونت زنان در دولت يازدهم و دوازدهم از روي پرتابل معاونت دسترسی مردم از اطلاعات لازم قطع شد و امکان مقایسه از میان رفت. البته که زنان ايراني با زمينههايي كه در طول اين سالها فراهم شد، در عرصههايي مثل آموزش، آموزش عالي، بهداشت، ورزش، فرهنگ و هنر درخشيدند که بخش عمده آن همت خودشان بوده است. در دولتهایی مثل دولت آقایان خاتمی و روحانی زنان بیشترین مشارکت را داشتند. اين دولتها هم بيشترين تلاش خود را انجام دادند كه خانمها به جايگاه حقه خودشان برسند. طرح تعيين سهميه 30 درصدي براي مديريت مياني و عالي زنان در دولت آقای روحانی كه از دولت يازدهم شروع و در دولت دوازدهم اجرايي شد، اقدام مهمي بود؛ اينكه زنان شايسته هستند و باید در مديريت عالي كشور نقش داشته باشند. زنان نشان دادند كه توانمندي زیادی دارند. در آن دوران حدود 8 هزار و 400 زن مدير وارد چرخه مديريتي كشور شدند که نزديك 100 نفر آنان معاون وزير یا همتراز معاون وزير بودند و 5 زن براي اولينبار به عنوان سفير جمهوري اسلامي ايران به كشورهاي مختلف اعزام شدند. پیش از آن زنان را به عنوان معاون استاندار نداشتيم که با تکیه بر این عزم دولت 17 زن به عنوان معاون استاندار در استانهای مختلف منصوب شدند. دهها فرماندار و بخشدار موفق زن هم داشتیم. آخرين كارنامهاي كه در دولت ارائه داديم 25درصد از مديران دولت دوم دکتر روحاني خانمها بودند، اما متاسفانه در دولت سيزدهم اين موضوع به حدود 10درصد افت پیدا كرد.
نظرتان درخصوص مشارکت پایین زنان در انتخابات اخیر چیست؟
اينكه خانمها در اين دوره نيامدند به اصل كلي نارضايتي عمومي و دلخوري كه مردم به خصوص بعد از حوادث 1401 دارند، بازمیگردد. با حوادث مرتبط ديگري كه رخ داد، نوك تيز پيكان حملات به سمت زنان بود و آنان از نظر روحي و رواني آسيب ديدند. مردم معترض، نگران و ناراحت از شرایط، حق دارند و اين نشان ميدهد جامعه ما يك جامعه زنده است. در دور اول هم واقعا نشان دادند. با تاريخ و پيشينه درخشان کشور و موفقيتهايي كه در همين سختيها مردم خلق کردهاند بازهم با حضورشان میتوانند شاهکار بزرگی به وجود آورند. همين الان در اين سختيها دختران ایرانی در بازيهاي آسيايي قهرمان و نايب قهرمان ميشوند. در همين شرايط اساتيد دانشگاه عاليترين رتبهها و جايگاهها را در علم و دانش كسب ميكنند.
چرا باید رای بدهیم؟
در اين مرحله عدم مشاركت در انتخابات، راي به جرياني است كه هيچ اعتقادي به حضور اجتماعي و مديريتي در سطوح عالي زنان ندارد. یعني راي ندادن ضربهاي به حاكميت نميزند چون حرفخودشان را در دور اول اعلام كردند، در دور دوم رای ندادن ضربه به جرياني است كه تلاش ميكند حقوق زنان را ببيند. ضربه به كسي است كه صداي زنان را در ماجراي مرحوم مهسا اميني در سال 1401 شنيد؛ دكتر پزشكياني كه فرياد زد و فريادش را همه شنيديم. مشارکت نکردن، ضربه به دكتر ظريف است كه پاي حقوق ملت در دوران برجام ايستاد. اين را درنظر بگيريد كه راي ندادن در اين دوره، راي دادن به جريان افراطي و تندرويي است كه هيچ جايگاه اجتماعي براي زنان قائل نيست و سختگيريها را گستردهتر خواهد كرد. طرحهايي مثل گشت ارشاد و نور پيچيدهتر و جديتر ادامه پيدا خواهد كرد و آسيبهايي كه براي زنان در اين مرحله وارد ميشود بسيار گستردهتر خواهد بود. اما فكر نكنند آسيبي به حكمراني و حاكميت وارد خواهند كرد. آن حكمراني چارچوبهاي خودش را دارد و كار خودش را انجام خواهد داد. صحبت من با زنان ناراضي است كه دلشان نميآيد الان راي بدهند و فكر ميكنند اين راي ناديده گرفتن آن آسيبهاست. بدانند كه راي ندادن آسيبهاي زيادتري را در آينده به دنبال خواهد داشت. جوانهاي سرخورده، خانوادههاي از هم پاشيده، مشكلات اقتصادي افسارگسيختهاي كه در اين سالها ديديم. اينها قطع به يقين بيشتر و بيشتر خواهد شد. هر ايراني يك راي دارد كه ساده به دست نيامده است. حق رايش حاصل مجاهدتها، خون شهدا و زحمات و تلاشهايي است كه مردم و جوانها پاي اين كشور كشيدند، يك حق راي به هر ايراني داده شده است و اين را دستكم نگيريد. اين موضوع ميتواند سرنوشت ايران را تعيين كند. ميتواند سرنوشت زنان ايران را تغيير دهد. ميخواهم بگويم جبهه اصلاحات كه پاي اين كار آمده است، دهها سال است كه شاهد حبس و حصر و زنداني شدن هواداران و اعضایش است. گزارههايي كه اينها به دنبال قدرت هستند و غیره اشتباه است، چراکه اگر اينها به دنبال قدرت يا كسب مناصب بودند، دچار اين فشارها و محدوديتها نميشدند. بنابراين جرياني هم كه الان پشت سر اين انتخابات براي دكتر پزشكيان قرار گرفته جريان هزينه دادهاي است. در تمام این سالها اتفاقات زیادی رخ داده که مردم تحت فشار قرار گرفتهاند، اما اکنون با رای ندادن خودشان انتخاب میکنند این فشار هر لحظه بیشتر شود.
این بار برای ایران، برای خانواده ایرانی، برای محیطزیست و... پای صندوقهای رای بیاییم.