• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5805 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۷ تير

نگاهی به گونه‌ای ادبی که تعریف آن هنوز محل مناقشه است

ادبیات عامه‌پسند؛ ساده اما واقعا «موجود»

شاید بهترین تعریف از ادبیات عامه‌پسند از آن چنیس رِدوِی، نظریه‌پرداز ادبی باشد: نوعي اعتراض از راه خيال‌پردازي، حاکي از اشتياق براي دنيايي بهتر

شبنم کهن‌چی

میان ما بسیارند کسانی که در دوران نوجوانی، شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماندند تا فرجام یک رمان عاشقانه را بدانند. کسانی که ظهرهای داغ تابستان گوشه و کنار خانه ماوا می‌گرفتند و یک نفس داستان ناکامی عاشق و معشوقی را دنبال می‌کردند. میان ما بسیارند کسانی که به‌خاطر بیاورند رمان‌های عاشقانه را با کاغذهای کاهی یا روزنامه جلد می‌کردند و پنهانی به مدرسه می‌بردند تا به دوستان‌شان بدهند، آن‌هم در دورانی که صبح به صبح ورودی مدرسه صف می‌کشیدیم تا کیف‌های‌مان را جست‌وجو کنند تا ممنوعه‌ها را بیابند، نه فقط کیف‌های‌مان را، صورت‌های‌مان را که مبادا نخ مویی از آن کم شده باشد و پوشش‌مان را که مبادا مزین به جوراب سفید یا آن تکه ابر پف‌دار سر شانه (اپل) باشد. اگر می‌توانستند گپ و گفت زنگ تفریح‌مان را نیز چک می‌کردند که مبادا بوی عشق بدهد و ما اگر در دوران نوجوانی بوی عشق می‌دادیم، به منزله سقوط در رویای بیمارگونه و پستی بود که احتمالا از رمان‌های عاشقانه یا فیلم‌های وی‌اچ‌اس به مغزمان نشت می‌کرد. رمان‌ها و فیلم‌هایی که بهره گرفته از فرهنگ عام جامعه بود و به صورت افراطی رمانتیک.

ادبیات عامه‌پسند هر چند در تمام جهان رواج داشته و دارد، اما همواره ادبیاتی نازل برشمرده می‌شود. در تمام اروپا و امریکا، ادبیات عامه‌پسند شامل گونه‌های عاشقانه، سیاسی و گاهی علمی‌تخیلی، پلیسی و جنایی است. در ایران گمان می‌رود یک گونه ادبیات عامه‌پسند بیشتر نداریم و آن‌گونه عاشقانه است اما حقیقت این است که ادبیات عامه‌پسند در ایران از نوشتن داستان‌های اجتماعی و تاریخی آغاز شد.

 

ریشه‌های پاورقی

شکی نیست که رمان در هر جامعه‌ای، بازتاب زندگی معاصر است. رمان‌های عامه‌پسند هرچند مورد نكوهش قرار بگیرند یا مورد حمایت، بازتاب نیاز بخشی از جامعه هستند که نه فقط برای فراغت بلکه گاهی برای فرار از زندگی روزمره مورد استقبال قرار می‌گیرد. برای بازنمایی خویش در موقعیتی که هیچ‌گاه در زندگی واقعی نخواهی یافت. برای قرار گرفتن در معرض احساساتی که هیچ‌گاه آن‌طور که می‌خواهی دریافت نخواهی کرد.

در ایران نخستین رمان عامه‌پسند با نام «مشفق کاظمی» گره خورده است؛ نویسنده «تهران مخوف». داستانی اجتماعی که مشفق کاظمی در هفده سالگی نوشت و به صورت پاورقی در روزنامه ستاره ایران منتشر کرد. درباره این رمان بسیار گفته شده؛ داستانی درباره جوانی به نام فرخ که عاشق دخترعمه‌اش «میهن» شده و در آرزوی ازدواج با اوست. این توضیح کوتاه شاید به ذهن متبادر کند که تهران مخوف یک رمان عاشقانه است. اما اینطور نیست. تهران مخوف علاوه بر عشق، به حقوق و آزادی‌های اجتماعی، شخصیت زنان، مبارزه با خرافات، تعصب و بیسوادی در جامعه نیز پرداخته است.

از جمله کسان دیگری که با پاورقی‌نویسی، رمانی عامه‌پسند نوشتند، حسین سخنیار معروف به «مسرور» است. او رمان تاریخی «ده نفر قزلباش» را نوشت؛ داستانی درباره اسکندر قهرمان داستان که به همراه پهلوانان دیگر، در دوران صفویه ایران را از شر دشمنان اشغالگر نجات دادند.

بیراه نیست بگوییم پس از طی دوران درخشش پاورقی‌نویسان که ریشه‌های ادبیات عامه‌پسند را در خاک ادبیات ایران گذاشتند، ادبیات عامه‌پسند رو به افول رفت و امروز از آن تنها داستان‌های عاشقانه باقی مانده است. به‌جای آن ما شاهد رشد نوع جدیدی از ادبیات شدیم: ادبیات آپارتمانی. ادبیاتی که نه آغشته به رمانتیک افراطی و تخیل بود نه آمیخته به لایه‌های زیرین فلسفه و روشنفکری. ادبیاتی ساده، سرراست، واقع‌گرا که از سر گسترش شهرنشینی، تغییر زیست عمومی جامعه بعد از جنگ، انزوا و احتیاط در برقراری روابط شکل گرفت. ادبیاتی که نه آنقدر نازل بود که خواندنش را مخفی کنی نه آن‌قدر سطح بالا و روشنفکرانه تلقی می‌شد که خواندنش را جار بزنی.

 

تعریفی از عامه‌پسند

هیچ تعریف مورد توافقی درباره ادبیات عامه‌پسند وجود ندارد. نظریه‌پردازان و نویسندگان تعاریف مختلفی بنا بر ارزشی که برای این نوع از ادبیات قایل هستند تعریف کرده‌اند. برخی به آن حمله کرده و داستان‌های عامه‌پسند را داستان‌هایی دور از واقعیت و نازل تلقی می‌کنند که حتی برای سرگرمی خواندنش نیز به مخاطب آسیب می‌رساند. برخی آن را ابزاری برای ایجاد علاقه و افزایش کتاب‌خوانی دانسته و معتقدند مفری برای نفس کشیدن مخاطب در دنیای خیالی است. برای من جالب‌ترین خوانش از ادبیات عامه‌پسند، خوانش چنیس ردوی، نظریه‌پرداز ادبی است که معتقد است «خواندن اين داستان‌ها، نوعي اعتراض از راه خيال‌پردازي و حاکي از اشتياق براي دنيايي بهتر است».

برخلاف تعریف، در ویژگی‌های داستان عامه‌پسند به خصوص داستان‌های عاشقانه که در ایران رایج است، توافقی وجود دارد: درون‌مایه این داستان‌ها احساسی‌ست و حول زندگی خانوادگی به خصوص زندگی زنان می‌چرخد، داستان به صورت خطی تعریف می‌شود و حوادث گاهی غیرطبیعی رخ می‌دهد، کلیشه‌ها در این داستان‌ها تکرار می‌شود، در پایان‌بندی داستان، در اسم داستان، در پیرنگ داستان، در شخصیت‌سازی، زبان این داستان‌ها ساده و عامیانه است و غالبا شخصیت‌ها لحن ندارند، رد پای اعتقاد به سرنوشت و گاهی رخدادهای متافیزیکی در آنها دیده می‌شود. می‌توان گفت پر‌رنگ‌ترین این ویژگی‌ها، شخصیت‌پردازی داستان‌های عامه پسند است: معمولا یک یا دو شخصیت محور اصلی این داستان‌ها هستند، شخصیت‌ها دو دسته بیشتر نیستند: خوب و بد؛ شخصیت‌سازی اغلب به صورت مستقیم است، شخصیت‌ها ایستا و ساده هستند و شخصیت‌های اصلی به صورت کامل توصیف می‌شوند؛ چهره، اندام، پوشش، صدا...

جالب است بدانید ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روس با مطالعه صد قصه عامیانه روس با تکیه بر ساختار، ثابت کرد که این قصه‌ها با وجود فراوانی و وجود شخصیت‌های گوناگون از الگویی یکسان پیروی می‌کنند که قابلیت تقسیم‌بندی و گنجاندن در قالب مشخصی را دارند. مطالعات او به عنوان نخستین پژوهش روایت‌شناسانه اهمیت فراوانی دارد. او دریافت داستان‌های عامیانه با وجودی تنوعی که گاهی در روایت دارند، هفت نوع شخصیت و سی و یک عملکرد متوالی و یکسان دارند. برای مثال: یکی از اعضای خانواده، خانواده را ترک می‌کند: دور شدن، قهرمان داستان از انجام کاری نهی می‌شود، ممنوعیتی نقض می‌شود، ... شخص خبیث به مجازات می‌رسد، قهرمان ازدواج می‌کند و شخصیت‌های مشترک این داستان‌ها عبارتند از شخصیت شریر، بخشنده، یاریگر، قهرمان و... درباره این تحقیق و انطباقش با ادبیات عامه‌پسند ایران، مقاله‌ای در دوفصلنامه تخصصی مطالعات داستانی در تابستان سال 95 منتشر شده که خواندنش به فهم بیشتر اشتراکات ادبیات داستانی عامه‌پسند کمک خواهد کرد. از سوی دیگر محمدرضا گودرزی نیز در «آناتومی رمان عامه‌پسند» المان‌های مشترک آثار عامه پسند را تشریح کرده است؛ چیزی بیش از ۴۰ المان مشترک. خواندن این کتاب نیز، به شناخت بیشتر ساختار رمان‌های عامه‌پسند کمک خواهد کرد.

 

سیر ِ عامه‌پسندها

دهه هفتاد را دوران شکوفایی ادبیات عامه‌پسند می‌دانند. دهه‌ای که از جنگ فارغ شدیم و پا به دوران سازندگی گذاشتیم. اتفاقا ادبیات آپارتمانی نیز در همین دوران درحال شکل‌گیری بود. ما در دهه هفتاد شاهد به عرصه آمدن نویسندگانی مانند فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی و فتانه حاج‌سیدجوادی بودیم که کتاب‌های‌شان بارها و بارها تجدید چاپ شده و هنوز می‌شود.

درحالی که داستان‌های عامه‌پسند در ابتدای دهه 60 به خاطر جنگ و آشفتگی‌های اجتماعی رونق نداشت، در انتهای همین دهه، در آستانه ورود به دهه هفتاد انتشار رمان‌هایی مانند بازگشت به خوشبختی از فهیمه رحیمی و شیفتگان محبت و بازی سرنوشت از نسرین ثامنی، جان دوباره‌ای به ادبیات عامه‌پسند داد.

بسیاری دهه هفتاد را نقطه عطفی در جریان ادبیات عامه‌پسند می‌‌دانند. دهه‌ای که فهیمه رحیمی بسیار پرکار بود و بامداد خمار و دالان بهشت توجه بسیاری از دوستداران داستان و عامه مردم را به خود جلب کرد. در این دهه نام رمان‌ها و طرح روی جلد آنها تحت تاثیر رمانتیک بودن داستان‌ها قرار داشت. حجم رمان‌ها زیاد بود که نشان می‌داد آن بخش از دوستداران ادبیات عامه‌پسند ظرفیت خواندن رمان‌های طولانی و حجیم را دارند. از جمله ویژگی‌های رمان‌های عامه‌پسند در این دهه، توجه به بررسی شخصیت زنان و روحیات آنها در بستری از اتفاقات رمانتیک است.

اگر دهه هفتاد را دهه شکوفایی ادبیات عامه‌پسند بدانیم، دهه هشتاد را باید دهه رونق رمان‌های عامه‌پسند دانست. تعداد نویسندگان رمان‌های عامه‌پسند که اکثرشان زن بودند در این دهه رو به افزایش رفت. رمان‌هایی مانند عالی‌جناب عشق از اعتمادی، سهم من، پدر آن دیگری و رنج همبستگی از پرینوش صنیعی و... از جمله آثار منتشر شده در این دهه بودند در کنار رمانی مانند چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم که برخی آن را در دسته ادبیات عامه‌پسند می‌گنجانند و برخی مخالف این دسته‌بندی هستند. اما تغییری که در این دهه شاهدش بودیم کم حجم شدن رمان‌ها بود. رمان‌ها نهایتا در 300 صفحه منتشر می‌شدند و به صورت متوسط حدود 200 صفحه داشتند. شخصیت‌های رمان‌های این دهه بیش از پیش قابل درک و باور هستند و مخاطب می‌تواند با آنها همذات پنداری کند. نکته قابل توجه در مورد داستان‌های عامه‌پسند این دوره، درونمایه آنهاست؛ این داستان‌ها حالا دوباره فقط عاشقانه نیستند و ردپای پررنگ‌‌تری از مسائل و دغدغه‌های اجتماعی را می‌توان در آنها دید.

 

دهه نود و رود خروشان

اما تغییر و تحول در دهه 90 آشکارتر است، چرا‌که با گسترش فضای مجازی تا حدودی از رونق داستان‌های عامه‌پسند کم شد. حالا چیز تازه‌ای برای پر کردن اوقات فراغت وجود داشت. علاوه بر این حوادث اجتماعی سال 88، گرانی کاغذ و کتاب، افزایش دغدغه‌های معیشتی و تغییر سلیقه مردم نیز بر بی‌رونقی این داستان‌ها دامن زد. هرچند رمان‌های عامه‌پسندی که در این دوره منتشر شدند نیز به لحاظ ادبی و ساختاری، کیفیت بالاتری نسبت به دهه‌های قبل داشتند و به رمان‌های نخبه‌گرا خودشان را نزدیک کردند. حالا که به این رمان‌ها اشاره شد و پیشتر درباره رمان من چراغ‌ها را خاموش می‌کنم، نوشتم برخی مخالف و برخی موافق عامه‌پسند بودن آن هستند، لازم است به جریانی اشاره کنم که مانند رودی بین ادبیات جدی و نخبه‌گرا و ادبیات عامه‌پسند از دهه هشتاد جاری شد و همچنان می‌خروشد.

ویژگی‌های داستان‌های عامه‌پسند را برشمردیم. در مقابلش برخی از ویژگی‌های ادبیات جدی و نخبه‌گرا را هم مرور کنیم: شخصیت‌پردازی پیچیده، توجه به کیفیت زبان، پیرنگ پیچیده، پرهیز از روایت خطی، توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی، توجه به مفاهیم فلسفی و انسانی.

بین این دو کیفیت (عامه‌پسند و نخبه‌گرا) از اواخر دهه هشتاد و در دهه نود، نویسندگانی پا به عرصه گذاشتند که آثارشان برخی ویژگی‌های این دو دسته را داشت اما نمی‌توان آنها را در هیچ‌کدام از این دسته‌ها جای داد، آثاری که طیف گسترده‌از کتابخوان‌ها را با خود همراه کرد و اغلب زنانی هستند. اگر کتاب‌هایی مانند امشب اشکی می‌ریزد نوشته کورس بابایی، دختر شاه پریان نوشته ر. اعتمادی، پنجره نوشته فهیمه رحیمی، رکسانا نوشته م. مودب‌پور و بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی را در دسته داستان‌های عامه‌پسند قرار دهیم، کتاب‌هایی مانند چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم نوشته زویا پیرزاد، شوهر عزیز من نوشته فریبا کلهر، ترلان نوشته فریبا وفی، خاما نوشته یوسف علیخانی، چهل سالگی نوشته ناهید طباطبایی و... داستان‌هایی از این دست را نمی‌توان ادبیات عامه‌پسند تلقی کرد. در عین حال نمی‌توان آنها را در دسته ادبیات نخبه‌گرا نیز گنجاند. اگر برگردیم به آثار منتشر شده در دهه نود باید به داستان‌هایی اشاره کنیم که در این دوره مورد توجه نویسندگان بود، داستان‌هایی با موضوع جنگ بود که از شاخص‌ترین‌شان می‌توان به دا، دخیل عشق، پاییز فصل آخر سال است و آخرین روز زمستان اشاره کرد. داستان‌هایی که هم ویژگی ادبیات عامه‌پسند را دارند، هم ویژگی ادبیات جدی و نخبه‌گرا را. این داستان‌ها در همان رود خروشان در جریانند. به‌طور کلی در این دهه کلیشه‌گرایی به‌شدت کاهش یافت، چه در طرح روی جلد کتاب‌ها، چه در انتخاب اسم، چه در پیرنگ‌ها. از جمله تغییرات مهم دیگر داستان‌های عامه‌پسند در این دوره می‌توان به شخصیت‌پردازی اشاره کرد؛ پرهیز از شخصیت‌سازی مستقیم، توصیف کامل شخصیت‌ها و کمک گرفتن از دیالوگ‌نویسی. هرچند در داستان‌های عامه‌پسند زنان همیشه مورد توجه و محور داستان‌ها بوده‌اند اما در دهه نود، به زنان در داستان‌های عامه‌پسند از دیدگاهی متفاوت پرداخته شده است؛ آنان دارای مسوولیت‌های اجتماعی، استقلال فکری و دغدغه‌های شخصی هستند. برخلاف قبل که وجه رمانتیک داستان‌های عامه‌پسند از ناکامی در عشق و فاصله طبقاتی سرچشمه می‌گرفت، در دهه نود به خیانت و عدم تعهد به روابط زناشویی بیشتر پرداخته شده است و جنبه رمانتیک داستان با بازنگری و تعریف تجربه‌های سیاسی و اجتماعی و تاریخی جامعه آمیخته شده است.

 

انکار یا پذیرش

چند نفر را می‌شناسید که کتابخوانی را با پروست و گلشیری آغاز کرده باشند؟ در عوض چند نفر را می‌شناسید که کتابخوانی را در نوجوانی و جوانی با کتاب‌های ر.اعتمادی و دانیل استیل و آگاتا کریستی و نویسنده‌های مشابه شروع کرده باشند؟ شاید حتی خودتان هم در دسته دوم باشی، یا از طرفداران پر و پا قرص جی.کی. رولینگ باشید! شاید هنوز دور و برتان کسانی را ببینید که حالا نه در کتابفروشی‌ها بلکه در میان سایت‌های اینترنتی به دنبال رمان‌های عامه‌پسند باشند. یا فهرست پرفروش‌ترین داستان‌های عامه‌پسند امریکایی و اروپایی را دنبال کنند.شاید به جای سرکوب و انکار ادبیات عامه‌پسند یا تکذیب مخاطب این ادبیات بودن و لذت بردن از فراغت با این داستان‌ها، باید کارکرد فرهنگی ادبیات عامه‌پسند را مورد توجه قرار داد. داستان‌های عامه‌پسند با چاشنی تخیل از بطن جامعه ریشه می‌گیرند، از میان مردم عامه و در بستر فرهنگ عامه. بنابراین توجه به ادبیات عامه‌پسند (آثار و طیف مخاطبانش) می‌تواند تعریفی از جامعه به دست دهد و نیازها، ضعف‌ها و نقاط قوت جامعه را واضح‌ترکند. نمی‌توان انکار کرد بسیاری از کتاب‌خوان‌ها از رهگذر ادبیات عامه‌پسند است که سراغ ادبیات جدی و نخبه‌گرا می‌روند. می‌توان با وارد کردن ادبیات عامه‌پسند به حوزه نقد و نظریه ادبی و نیز ایجاد تمایز بین داستان خوب و بد در این حیطه، به ارتقای کیفیت داستان‌های این حوزه کمک کرد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون