عجايب ليگ ايران
پنجره تابستاني و لرزيدن تن و بدن مديران سرخابي
علي ولياللهي
ليگ ايران واقعا عجيب است. از جهات زيادي. يكي از موارد تعجببرانگيز بودنش را ميتوان در فصل نقل و انتقالات ديد. جايي كه تيمهاي موفق و پرطرفدار امكان هزينه ندارند و از آن طرف تيمهاي ميانه جدول كه دستاورد خاصي نداشتند، ميشوند تهديد آن تيمهاي بزرگ در بازار! عجيب نيست؟
بياييد ليگهاي معتبر دنيا را از اين حيث بررسي كنيم. كدام تيمها ميتوانند در پنجرههاي تابستاني و زمستاني نقل و انتقالات بازيكنان بهتري بگيرند؟ حتما تيمهايي كه هوادار بيشتري دارند، در فصل قبل رتبه بهتري به دست آوردند و بابت آن جوايز مالي بيشتري به جيب زدند و قراردادهاي اسپانسري بزرگتري بستند. تيمهايي كه سهميه حضور در مسابقات قارهاي را كسب كردند و به همين دلايل قدر چانهزني بيشتري در ماركت دارند. به عنوان مثال هرگز تيمي شبيه به ويارئال يا اسپانيول نميتوانند اندازه رئال مادريد هزينه كنند. در ايتاليا تيمهاي آتالانتا و رم و بولونيا توانايي رقابت با اينتر را ندارند. در آلمان تيمهاي چهارم و پنجم و ششم نميتوانند بازيكني كه مدنظر بايرن است را هايجك كنند و الي آخر. اما در ايران چه؟ به دليل سيستم مريض و معيوب درآمدزايي فوتبال ايران و حضور خصولتيهاي ولخرج در بازار همه چيز كاملا برعكس است. در ايران به يكباره تيم يازدهم جدول كه به يك بنگاه صنعتي، معدني وابسته است براي جذب يك بازيكن با قهرمان فصل قبل وارد رقابت ميشود و بعضا بازيكن را هم جذب ميكند! يا مثلا تيمي كه روي هم 100 هزار هوادار هم ندارد، ميتواند بازيكني را از سر جلسه قرارداد با يكي از پرهوادارترين تيمهاي آسيا بلند كند و به اردوي خود بكشاند. اينها به وفور در ليگ ايران وجود دارد.
اين وسط يك فاجعه دردناك ديگر هم وجود دارد. اينكه تيمهاي ميانه جدولي بدون هيچ دستاورد خاصي نه فقط در فصل قبل كه در طول دوران فعاليت باشگاهشان بازيكن تيم قهرمان و نايب قهرمان فصل قبل و در مجموع تيمهاي پرطرفدار و پرجام را هوايي ميكنند. آيا خندهدار نيست كه رئال مادريد يا بارسلونا نگران هوايي شدن بازيكنانشان توسط سوسيدار و ختافه و غيره باشند؟ آيا ممكن است يك روز منچسترسيتي و منچستريونايتد بترسند كه مبادا استونويلا و كريستالپالاس و برايتون ستارههاشان را وسوسه كنند؟ آيا مديران تيمهاي لاتزيو و امپولي و پارما ميتوانند بازيكني كه فصل قبل در يووه يا اينتر بازي كرده و هنوز قرارداد دارد را جذب كنند؟ چنين چيزهايي محال در محال است. مگر اينكه آن بازيكن مازاد اعلام شده باشد.
در ليگ برتر ايران چطور؟ هر تابستان تن و بدن مديران سرخابي ميلرزد كه مبادا تيمهاي صنعتي و معدني يا آنها كه به منابع بيانتهاي مالي وصل هستند دست بگذارند روي بازيكنانشان. سرخابيها مجبورند سقف قرارداد بگذارند، اما چنين چيزي براي رقبايشان بيشتر شبيه شوخي است. همين است كه باعث ميشود تيترهايي نظير فلاني در دوراهي استقلال-فولاد يا پرسپوليس- سپاهان يا سرخابيها-تراكتور خلق شوند. حتي تصور اينكه يك روز رسانههاي فرانسه مثلا تيتر بزنند دوناروما در دوراهي پاريسنژرمن-مونپليه آدم را به خنده وا ميدارد.
چرا؟ دلايلش كاملا مشخص است. تيم قهرمان در ايران نه تنها درآمدي كسب نميكند كه ضرر هم ميدهد. بارها و بارها مديران سرخابي بعد از قهرماني تيمشان گفتهاند كه با كسب جام ضرر مالي ديدهاند عوض منفعت. به خاطر اينكه آپشنهاي قراردادي بازيكنان با قهرماني فعال ميشود. دليل ديگرش حق پخش است. اگر حق پخش داشته باشيم و پرسپوليس و استقلال به اندازه مخاطبانشان بتوانند سهم ببرند آن وقت ديگر تيمهاي صنعتي- معدني نميتوانند در نقلوانتقالات قد علم كنند. ولي اينجا ليگ ايران است! جايي كه تيم فانوس به دست فصل قبل ميشود رقيب نايب قهرمان در جذب يك بازيكن. جايي كه تيم بدون دستاورد تمام تاريخ فوتبال ايران موفق ميشود مهمترين ستارههاي قهرمان فصل گذشته را به چنگ بياورد! جالب اينجاست كه اين تيمهاي صنعتي- معدني آنقدر پول دارند كه حتي ميتوانند مقابل مالكين جديد سرخابيها كه هلدينگ نفتي و كنسرسيوم بانكي هستند هم بايستند! چون اينها نميتوانند بيحساب كتاب خرج كنند، اما گويا آنها ميتوانند. در اين ميان آنچه فدراسيون فوتبال تحت عنوان «سقف بودجه» مصوب كرده نيز كارايي خاصي ندارد، چراكه در عمل ديديم سال گذشته چه اتفاقاتي افتاد و كدام تيمها سقف را نابود كردند! همان تيمها امسال هم دست به كار شدند و با تزريق منابع مالي وحشتناك هم سرخابيها را بردهاند گوشه رينگ و هم قيمتها را افزايش دادهاند.
تا زماني كه چرخه مسموم درآمدزايي در فوتبال ايران حل نشود، يعني هر تيمي به اندازه دستاوردهايش چه در جذب مخاطب و چه در كسب موفقيت به درآمد نرسد وضع به همين منوال خواهد ماند.