آقاي پزشكيان! پيروزي مقدمه شكست نشود
خصوصا با توجه به شرايطي كه در سالهاي اخير كشور با آن مواجه بوده. از سوي ديگر چند وجهي بودن اين مطالبه و تعارضي كه درون آن وجود دارد، كار را پيچيدهتر ميكند. جامعه موجوديتي متشكل از گروههاي متفاوت با منافع، ديدگاهها، گرايشها و خاستگاههاي متفاوت و گاه حتي متضاد است و برقراري تعادل در زمينه اجراي منصفانه حقوق شهروندي و عدالت عمومي در چنين بستري كاري بسيار پيچيده و پر تعارض است.
در حالي كه به نظر ميرسد اصل تحقق وعده بنيادين مسعود پزشكيان به واسطه مقاومتها و موانع سيستماتيك از يك سو و تكثر و تعارضات اجتماعي از سوي ديگر، دچار پيچيدگيهاي بسيار جدي است، نبايد اين مهم را نيز از نظر دور داشت كه بخشي از موفقيت دولت چهاردهم در حوزههاي اقتصادي و معيشتي نيز متاثر از همين موضوع خواهد بود. هيچ دولتي نميتواند اوضاع اقتصادي ايران را ساماندهي كند جز اينكه اصلاحات مرتبط با حقوق شهروندي و همين طور عدالت عمومي را در دستور كار خود داشته باشد. اساسا مشكلات اقتصادي ايران امروز داراي زمينهاي سياسي است كه بخش مهمي از آن به همين مسائل حقوق شهروندي و عدالت عمومي بازميگردد. مهمتر از آن عنصر اعتماد عمومي و سرمايه اجتماعي در ايران است كه بهشدت تضعيف شده و بدون احيای آن امكان موفقيتهاي بزرگ در برنامههاي اقتصادي بسيار سخت خواهد بود. بازسازي اين حوزه نيز در درجه اول متاثر از تحقق همين وعدههاي اصلي مسعود پزشكيان در حوزه حقوق عامه است.
با اين توضيح بايد گفت كه او در يكي از معدود وعدههاي خود دست بر روي موضوعي گذاشته كه هم تحققش نيازمند سياستي بسيار دقيق و مدبرانه و ايجاد توازني پايدار و دقيق است و هم عدم تحققش ميتواند به زمين خوردن دولت او و فرسايش بيشتر سرمايه عمومي در ايران منجر شود. چنانچه براي دولت دوم حسن روحاني نيز چنين شد و ديديدم كه چگونه ظرف كمتر از دو سال، سرمايه اجتماعي كشور در دولتي كه 24 ميليون راي به عنوان پشتوانه خود داشت، تحليل رفت. اين اتفاق در شرايط وادادگي جامعه ايران و گسست عميقي كه خود را در مشاركت ضعيف انتخاباتي و پيروزي شكننده به رخ كشيده، ميتواند هم براي دولت چهاردهم و هم براي كل كشور تبعاتي بسيار خطرناك داشته باشد. به هر تقدير آقاي پزشكيان در انتخابات دست بر روي وعدهاي بسيار مهم، ظريف و بنيادين گذاشته كه بايد بتواند با ظرافت تمام آن را محقق كرده و اعتماد عمومي را يك بار ديگر جلب كند. هر چه غير از اين باشد، پيروزي امروز او تبديل به مقدمه يك شكست نه فقط براي خودش و دولتش، بلكه براي كل مملكت خواهد شد. اين حرف به معناي فشار بر دولت براي مطالبات خارج از توان آن نيست اما مهم است كه خواست جامعه را فهميد و براي شكاف موجود بين رويهها و ارزشهاي حاكم با آن فكري كرد.