علي بيگدلي:
پزشكيان در شرايط حساسي سكاندار شده است
با پايان ماراتن انتخابات رياستجمهوري دولتي معتدل سكان امور را در دست گرفته است. اما در اروپا دو انتخابات مهم را نيز داشتيم. در انگليس حزب كارگر به قدرت رسيد و در انتخابات پارلماني اتحاديه اروپا احزاب راست خيزي جدي برداشتند.با در نظر گرفتن اين شرايط و با توجه به متغيرهاي مهمي كه در روابط تنشزاي ايران و اروپا وجود دارد مانند جنگ روسيه و اوكراين و برنامه هستهاي و ... ايران چگونه بايد در شرايط جديد وارد تعامل شود؟
نظام بينالملل در حال تغيير است، بنابراين عقلانيت سياسي ما را مجبور ميكند از اين تحولات سياسي درس بگيريم با توجه به اينكه ما الان در اروپا دو انتخابات بسيار حساس را داشتيم، اول انتخابات انگلستان كه محافظهكاران شكست خوردند و راستيها و حزب كارگر با گرايشات نسبتا سوسياليستي روي كار آمدند. (هر چند انتقال قدرت در انگلستان به اين دليل كه نخستين كشوري است كه در جهان دموكراسي پارلماني را تجربه ميكند به راحتي رخ داد) . در فرانسه نيز فارغ از اينكه راست افراطي نتوانست در دور دوم پيروز كارزار شود، شاهد مانور اين گروه بوديم. فراتر از آن در انتخابات پارلماني اتحاديه اروپا، راستگرايان افراطي پيشتاز بودند. طبيعتا در چنين شرايطي نتيجه انتخابات ايران و قدرت گرفتن چهرهاي ميانه ميتواند روابط ميان ايران و غرب را به اشكال مختلف تحت تاثير قرار دهد. به باور من، فارغ از اينكه چه گروه يا جناحي در غرب توانسته قدرت را به دست بگيرد، اگر دولت جديد در ايران به رباست آقاي پزشكيان نتواند سياستي براساس عقل سليم تعريف كند و با توجه به اينكه نظام بينالمللي در حال تغيير است ما همچنان در قعر مشكلات معيشتي خواهيم ماند. قهر مردم با صندوقهاي راي و مشاركت اندك در دور نخست انتخابات نشان از آن داشت كه گسلي ميان دولت و ملت به وجود آمده است كه متاسفانه هر روز به گستردگي و عمق اين گسل افزوده ميشود و اگر نتوانيم خودمان را با تحولات بينالمللي هماهنگ كنيم حتما با مشكلات اقتصادي و سختي معيشت روبهرو خواهيم شد.
انتخابات مهم امريكا را پيش رو داريم. براساس نظرسنجيها ترامپ پيشتاز است. بايدن گفته است كه قصد كنارهگيري ندارد. آيا دموكراتها با در نظر گرفتن رويكرد دولت جديد ايران آلترناتيوي براي تعامل با تهران پيش از ماه نوامبر خواهند داشت؟
نتايج انتخابات امريكا به هيچوجه قابل پيشبيني نيست. حتي خود امريكاييها نيز نميتوانند نتايج آن را پيشبيني كنند. مصداق آن نيز اين است كه در انتخابات قبلي و در رقابت ميان دونالد ترامپ و هيلاري كلينتون من از جمله كساني بودم كه معتقد بودم خانم كلينتون برنده خواهند شد و خانم كلينتون در آراي مستقيم مردم هم برنده بود، اما ترامپ با خريدن كارتهاي الكترال از نمايندگان ايالات توانست كمبود راي خود را جبران كند. در شرايط كنوني با توجه به شرايط فردي آقاي بايدن و نارضايتي كه در كميسيون انتخاباتي دموكراتها به وجود آمده ممكن است نامزد اين حزب جايگزين شود هرچند او بارها اين پيشنهاد را رد كرده است و فكر نميكنم اجازه دهد جايگزيني براي او بيايد. اما اين نكته مهم را با اطمينان ميگويم كه بايدن حتي اگر براي مرتبه دوم بتواند وارد كاخ سفيد شود قطعا رويكرد نرم و منعطف دوره نخست رياستش را ادامه نخواهد داد. در شرايط كنوني ايران به واسطه افزايش صادرات خود و درآمدهاي حاصل از آن ميتواند اندكي از فشارهاي اعمالي بكاهد. شايد بايدن در شرايط كنوني و به واسطه اينكه خاورميانه در شرايط حساسي قرار دارد، نميخواهد با اعمال محدوديتهاي تازه به تنشها دامن بزند، اما قطعا و يقينا در دوره دوم به اين خاطر كه هيچ نقطه اميدي ندارد ممكن است رويكرد منعطفش را كنار بگذارد. حالا اگر بر اساس پيشبينيها ترامپ پيروز شود مثلت ترامپ و پوتين و شايد چهرهاي راديكال در اروپا ميتواند ما را به شدت تحت فشار قرار دهد و اين شرايط بسيار خطرناكي را به وجود خواهد آورد و اگر ما نتوانيم بر اساس عقلانيت خود را با اين تغييرات منطبق كنيم با مشكلات بسياري روبهرو خواهيم شد. بنابراين آمدن ترامپ يا استقرار مجدد بايدن در كاخ سفيد آنقدر مهم نيست، اما آنچه اهميت دارد، اين است كه هر دو گزينه را تحت فشار قرار خواهند داد. مخصوصا بر سر مسائل منطقه كه اين موضوع اكنون بسيار پيچيده شده است و اين موضوع ادامه پيدا خواهد كرد به ويژه به واسطه قصد اسراييل براي حمله احتمالي به مواضع حزبالله لبنان، گزارهاي كه ميتواند معادلات را پيچيدهتر كرده و جنگي فراگير را رقم بزند. البته من پيشتر هم گفتم ايران در اين خصوص بايد از رويكرد ديپلماسي محرمانه با امريكا پيروي كرده و رهبران واشنگتن را قانع كند كه از جنگ اسراييل با حزبالله جلوگيري كنند به اين دليل كه اين جنگ بسيار بسيار خطرناك است و سطح تنش را در منطقه افزايش خواهد داد. بنابراين انتخابات امريكا نه تنها بر كشور ما، بلكه بر نظام بينالملل تاثيرگذار خواهد بود به ويژه اگر ترامپ پيروز شود؛ دونالد ترامپ همان كسي بود كه سال 2018 از برجام خارج شد هنوز در ارتباط با ايران رويكردي تهاجمي دارد و اين نكته كه كمتر هم به آن پرداخته شده، اين است كه دليل اصلي خارج شدن ترامپ از برجام در سال 2018 اين بود كه اعتقاد داشت نقطههاي اختلاف امريكا با ايران بسيار زياد است و فقط به مسائل تعريف شده در برجام كه مرتبط با برنامه هستهاي ايران هست، محدود نميشود. به باورش ايالات متحده بايد تمام اختلافات را با ايران خاتمه داده و اين موضوع به برجام محدود نميشود. اما در فضاي داخلي ما اصلا به اين موضوع پرداخته نشد يا حداقل كمتر پرداخته شد. آتش زدن برجام در مجلس و در واكنش به كنش ترامپ شرايط را پيچيدهتر كرد. به همين دليل باعث شد هم ما سطح غنيسازي را افزايش دهيم و مساله برجام به گروگان ميان ما و امريكا و احتمالا اروپا تبديل شده است. از طرفي ديگر قطعنامه شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي هم عليه ما صادر شد اما امريكاييها جلوي اين موضوع را گرفتند كه اين قطعنامه به شوراي امنيت نرود كه اگر اين قطعنامه به شوراي امنيت ميرفت مكانيسم ماشه فعال ميشد و تحريمهاي قبل از سال 2015 باز ميگشت.
با توجه به رايزنيهاي غيرمستقيم ميان ايران و امريكا، در صورت بازگشت ترامپ به كاخ سفيد، آينده رايزنيها را چگونه ارزيابي ميكنيد، آيا گفتوگوها قطع ميشود يا دولت آقاي پزشكيان رويكردي متفاوت در پيش گرفته و توانايي مديريت تنشهاي احتمالي ناشي از تحركات ترامپ را خواهد داشت؟
با آمدن ترامپ وضعيت خيلي پيچيدهتر خواهد شد و با توجه به اينكه ترسيم و اعمال سياست خارجي در اختيار شوراي عالي امنيت ملي است بايد خيلي از متغيرها لحاظ شود. بالاخص آنكه در كارزار اخير مردم اين پيام را اعلام كردند كه از تداوم وضعيت اقتصادي ناراضي هستند. بنابراين ميتوان گفت كه بازگشت ترامپ شرايط را پيچيدهتر خواهد كرد . از همين رو اميدواريم كه آقاي دكتر پزشكيان با سوابق درخشاني كه دارند، بتوانند اين مشكل را حل كنند. ما با امريكاييها سه مشكل داريم. اول در باب FATF و ديگري مساله برجام و سوم مساله تحريمهاست. قاطعانه ميگويم تا اين سه مشكل حل نشوند اقتصاد ما همچنان در قعر اين شرايط نامطلوب معيشتي باقي خواهد ماند.در اين ميان ذكر اين نكته هم لازم است كه آقاي ظريف در مصاحبه با رسانههاي داخلي و خارجي گفتند كه مساله ما فقط برجام است به اين دليل كه ايران رضايت نداشت به مسائل ديگري پرداخته شود از جمله مسائل موشكي و فعاليتهاي منطقهاي كشورمان. بنابراين اگر قرار است وارد يك ديپلماسي آشكار با امريكاييها شويم بايد سه موضوعي كه بدانها اشاره شد را لحاظ كنيم در غير صورت اين ديپلماسي پنهاني به جايي نخواهد رسيد و اگر تنها هدف ما اين باشد كه بخواهيم به مساله برجام بپردازيم مساله FATF و تحريمها باقي خواهند ماند و اقتصاد ما هيچ تحركي پيدا نخواهد كرد.