• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5808 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۰ تير

دهه هفتادي‌ها چگونه در صحنه موسيقي ايران درخشيدند؟

گوش به زنگِ رويش دوباره نژادگي

ندا حبيبي

ديگر وقتش رسيده است كه به پوست‌اندازي موسيقي ايران چه درحوزه توليد و چه در مخاطب‌شناسي آن، ايمان بياوريم. ايمان به آغاز فصلي گرم! اين مطايبه از آن جهت قابل توجيه است كه طي دهه‌هاي هفتاد و هشتاد هژموني حاكم بر فضاي اجرايي موسيقي كشور در قرق آفرينش‌هاي قابل توجه موسيقي سنتي بود و از اين جهت با يكدستي و كم‌گونگي و عملا بي‌حاصلي ژانرهاي ديگر مواجه بوديم؛ همان زماني كه جز از طريق مراجع رسمي و اندك منابع غيررسمي، خوراك شنيداري مخاطب ايراني تامين نمي‌شد و بخش عمده‌اي از اين خوراك حاصل تلاش‌هاي پيشینيان و گرته‌برداري‌هاي بي‌شمار از روش‌هاي امتحان شده بود، اما اكنون تحولي مهم، قابل رصد و پيش‌بيني است.
اگر به رويه تلويح از دهه نود كه به واسطه سردرگمي، كم بنيگي و تصنعي بودن آثار موسيقايي كم‌فروغ ماند، گذر كنيم، مي‌رسيم به همين چند سال اخير. سال‌هايي كه بعد از بحران كرونا هنر موسيقي به مرارت هرچه تمام‌تر در حال دوباره برخاستن است. حالا نسل دهه هفتادي با شور و اعتماد به نفسي مثال‌زدني در ارائه ذوق هنري‌اش، فضاي مجازي - اين بستر مهم اجتماعي - را به تسخير درآورده ‌است. ديگر تنها صحبت از چند ساز و تكرار مكررات نيست، بلكه صحبت از خيزش جديدي در افزايش گستره شنيداري مخاطبان موسيقي در ايران است. باري اينكه اين جنبش و خيزش به كجا مي‌رسد و در نهايت چطور ممكن است به ترقي و ورزيدگي هنر موسيقي منجر شود، مساله‌اي است كه با اما و اگرهاي بسيار در گذر زمان در تاريخ هنر ايران روشن خواهد شد. بهانه اين مقدمه طولاني درخشش اين روزهاي چهره‌اي جوان به نام عرفان طهماسبي است. متولد 1377 است و پس از گرفتن مجوز براي كنسرتش توانست ظرفيت 18 سانس اجرا را در كمتر از 30 دقيقه پر كند. اين اقبال ناشي از چيست؟ آيا صرفا ترند شدن در فضاي مجازي يا پروپاگانداي برنامه‌هاي تلويزيوني او را به سمت ستاره شدن برده است؟ خب اينها همه هست و اين تنها نيست. 
موسيقي اقوام در ايران صرفا يك پديده موزه‌اي و سمیناري نيست، بلكه در عمق انديشه جمعي ايرانيان جايگاه ويژه‌اي دارد. نه تنها موسيقي دستگاهي ملهم از اين گنجينه عظيم است، بلكه آواهاي كوچه بازاري، موسيقي مذهبي و آييني نيز تمام قد با اين سرمايه عظيم گره خورده و تفكيك آنها از يكديگر دشوار است. 
موسيقي پاپ ايران از ابتداي ظهورش به خاطر ريشه‌هاي عمدتا مقلدانه از غرب كمتر توجهي به اين سرمايه داشته و با وجود نقاط روشن و قوت در اين زمينه نسبتا با كاهلي مواجه بوده است. به نام‌هايي همچون: ناصر عبداللهي، محسن نامجو، رضا صادقي و سهيل نفيسي فكر كنيد. در بازه‌هاي زماني متغير اين نام‌ها در فضاي موسيقي پاپ بسيار مطرح شده و آثاري به يادماندني براي حافظه جمعي ايرانيان خلق كرده‌اند. نقطه قوت كارنامه اين هنرمندان علاوه بر دانش موسيقايي تسلط به نوعي مردم شناسي فرهنگي است. وقتي موسيقي تنها ابزاري براي تفنن نيست و به ناخودآگاه جمعي و درك عميقي از نيازها و ارتباطات انساني دست مي‌یازد، مي‌تواند رسالت ذاتي خود را به منصه ظهور برساند. رسالت حفظ و بسط فرهنگ نژاد جمعي در بستر زمان. نام‌هاي مذكور به صورت خودجوش و با مهارت‌هاي ذكر شده اين مسير را پرورش داده و البته به دلايل مختف از ادامه‌اش باز مانده‌اند. اما چند صباحي است نسل تازه‌نفس و پرشور دهه هفتادي به بازيابي اين راه مي‌پردازند. بازشناسي ارزش‌هاي شنيداري بالاي موسيقي جنوب ايران در كارهاي عرفان طهماسبي، حيدو هدايتي، داماهي و گروه سيريا قابل ملاحظه است و اگر معدود ضعف‌هايي همچون تنظيم‌ها و ترانه‌هاي گاه شتابزده و خام را در نظر نگيريم، اين هنرمندان جوان وظيفه خود را در پيشبرد كلان هنر موسيقي به خوبي انجام مي‌دهند. به صورت خاص عرفان طهماسبي با نوعي دستاويز به انديشه جمع‌گرايي هم‌نسلان خود، نياز به شادي و شور جمعي و البته فهم احساس سنگين شكاف بين نسلي آنها، همذات پنداري بسياري را متوجه خود كرده است. طهماسبي يا هم‌قطارانش اگر اين هوش اجتماعي را همواره در ارائه آثارشان به كار گرفته و بازيچه رسانه‌ها و مدهاي يك‌شبه نشوند، با اطمينان بسياري مي‌توان به تاثيرگذاري و تحول رو به بهبودشان اميدوار بود. اين پيشرفت علاوه بر ضمانت اصالت كار هنري شامل ارتقای سطح مطالبه مخاطبان نيز مي‌شود. 
اميد كه چنين چهره‌هايي با مشورت و همراهي متخصصان دلسوز موسيقي نواحي، مردم‌شناسي و جامعه‌شناسي فرهنگ به ايجاد آرماني از كاركرد درست موسيقي در جامعه ما نزديك شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون