سینماگران بايد در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند
شاهپور محمدی
با روی کار آمدن دولت، مدیران جدیدی را در سازمان سینمایی شاهد خواهیم بود، اما سهم سینماگران در این انتخابها به چه میزان است؟ یک انتخاب نسنجیده خواهد توانست سالها سینمای کشور را با مشکلات و گرفتاریهای تازه و عدیدهای مواجه سازد، اما تشخیص اصلح با کیست؟ آیا غیر از این است که خود سینماگران بهترین انتخابگر خواهند بود؟ اگر خانواده بزرگ سینما از هماکنون به دنبال فردی اصلح برای تصدی پست مدیریتی سینمای کشور نباشند، احتمال روی کار آمدن افرادی مغایر با این رشته و تخصص یا مدیران ناکارآمد دورههای قبل نیز بیشتر خواهد بود. تجربیات گذشته متاسفانه تلخاند. در زمان وزرای سابق ارشاد، ورود و گسیل افراد غیرمتخصص و کارنابلد برای تصدی پستهای مختلف مدیریتی سینما از ادارات و نهادهای خاص باعث آسیبهای جدی و فراوانی به سینمای کشور گردید و این عرصه هنری را با چالش جدی مواجه كرد. آنها به این نکته مهم دقت نداشتند که نوع مدیریت در سینما با سایر ادارات و نهادها و سازمانهای کشور به کل متفاوت است.
به راحتی از ادارات دیگر آمدند و آزمون و خطا کردند و عنوانی را برای خود کسب نمودند و بعد از چند صباحی با کنار رفتن مدیران بالادستی خود، ترک پست نمودند و رفتند و سینما ماند و هزاران مشکلات و گرفتاری روی زمین!... هماکنون نیز ترس از این نوع آمدن و رفتنهاست. آمدنهای سفارشی و رفاقتی و مقطعی که به درد اصحاب سینما نمیخورد. سینماگران حق دارند که بترسند، چراکه یک انتخاب شتابزده، نسنجیده یا سفارشی دیگر، باعث تکرار همان وضعیت سابق و تلخکامیهای دیگری خواهد شد. خانه سینما باید به اتفاق تشکلهای چهارگانه تهیهکنندگان، یک هماندیشی و همهپرسی داخلی را برای این امر مهم و سرنوشتساز با حضور اعضای صنوف خانه تشکیل دهد. نظر همه اعضای خانه سینما و فعالان این عرصه برای انتخاب مدیر آینده باید پرسیده شود و نظر اکثریت برای انتخاب اصلح لحاظ گردد.
افرادی که سابقا در این عرصه بوده و از نهادهای موازی آمده و کارنامه مدیریتی خوبی نیز از خود برجای نگذاشتند، نباید دوباره انتخاب شوند. در این دوره باید از نیروها و استعدادهای جوان و تازهنفس متخصص و دردآشنای سینما استفاده شود. سینماگران با یک اجماع منطقی خواهند توانست مدیر آینده سینما را انتخاب و به وزیر ارشاد پیشنهاد نمایند. شرایط نابسامان دورههای مدیریتی گذشته و عقبگرد طولانی و از بین رفتن برخی فرصتهای رشد و پیشرفت در این عرصه، بزرگترین دلیل دخالت جامعه سینمایی و تکتک سینماگران کشور برای انتخاب مدیر آینده میباشد. این حق مسلم سینماگران است که در مورد مدیریت ارشد خود حق انتخاب و اظهارنظر داشته باشند. مدیریت سینما ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با کار و فعالیت سینماگران دارد، پس نمیتوان نظر اهالی سینما را در این راستا نادیده گرفت. گذشته تلخ و آشفته مدیریتهای سفارشی گذشته به ما آموخت که خانواده سینما نباید تنها به امید انتخاب وزرای ارشاد بنشینند.
اگر انتخاب رییس سازمان سینمایی به درستی و زیرنظر خود سینماگران صورت نگیرد، بدیهی است که دود آن بازهم تا چهار سال آینده به چشم اهالی سینما خواهد رفت و حوزههای مربوط به نقد، نظر و قلم نیز کماکان مجبور خواهند بود به افشاگری رفتارهای غیرتخصصی این منتخبان بپردازند که تجربه تلخ گذشته نشان داده است که افراد غیرمتخصص و صرفا سفارشی، پس از به قدرت رسیدن، گوشی برای شنیدن نداشته و در مقابل نقد و انتقادها نیز به راحتی سکوت اختیار میکنند، بنابراین اجازه ندهیم شرایطی فراهم شود که انتخاب آینده صرفا تکرار گذشته باشد. یک انتخاب اصلح خواهد توانست زحمت منتقدان را نیز کم کند.
در سه سال گذشته از ضعفهای مدیریتی سازمان سینمایی در رسانهها بهکرات نوشتیم و حتی راهکار هم نشان دادیم، اما یک پاسخ مناسب و قانعکننده از طرف شخص وزیر و رییس سازمان سینمایی و دیگر مدیران میانی دریافت نشد. ایکاش این عزیزان میدانستند که سکوت سه ساله آنها در برابر نقدها و انتقادها، هنر بزرگی محسوب نمیشود. یقینا قرار نیست اشتباهات گذشته بازهم تکرار شوند و اصحاب قلم و رسانه نیز کماکان وقت خود را به اعتراض و انتقاد صرف کنند و کسی هم گوشش بدهکار نباشد. با تغییر دولت، برخی بدعتها نیز باید تغییر کنند. چرا باید وزرای ارشاد منتخب دولتها مدیران سازمان سینمایی را خود انتخاب کنند؟ در حالیکه این انتخاب حق سینماگران است نه وزرا!... در گذشته نیز اگر این انتخابها به صورت رفاقتی یا سفارشی صورت میگرفتند هماکنون در دولت مردمی و عدالتمحور رییسجمهور محترم بايد این رویه تغییر کند و اینگونه انتخابها با نظر قاطبه سینماگران انجام پذیرد.
رویههای ناکارآمد سابق به طور اساسی باید تغییر کنند. در دولت جدید سینماگران بايد با اتحاد و همدلی کامل، محکم و مقتدرانه در عرصههای اجتماعی ظاهر شوند. نظرات و دیدگاههای ایشان برای هرگونه تصمیمات کلان باید به صورت مشورتی پرسیده و لحاظ شود. اگر خانه سینما و تشکلهای متعلق به سینماگران فعالانه و با اتحاد و قدرت عمل کنند، حقوق سینماگران نیز در همه زمینهها حفظ خواهد شد. چرا باید اقتدار لازم را در بین سینماگران کمتر شاهد باشیم؟ دلیل آن چیست؟ چرا این کار باید اینقدر سخت باشد؟
مدیر سینمای آینده باید بداند که مسوولیت سنگینی دارد، او باید ضمن ایجاد اتحاد و همبستگی لازم بین آحاد سینماگران، بتواند به ترمیم آسیبهای گذشته خانواده سینما بپردازد. اگر خارج از این موارد باشد، به درد تصدی این پست مهم نخواهد خورد، حال هر کسی که میخواهد باشد. مدیر آینده باید بداند که در چه شرایطی این پست مهم را تحویل میگیرد و به این موارد آگاهی و اشراف داشته باشد که: سینمای کشور سالهاست در شرایط رکود و سردرگمی بهسر میبرد. اهالی سینما شرایط مناسبی برای زندگی ندارند. وضعیت اقتصاد و معیشت آنها بههم ریخته است. بیکاری بیداد میکند. امنیت شغلی در کار نیست.
وضعیت درمان و بیمه آنها نابسامان است. پیشکسوتان و بزرگان سینما در حاشیه قرار گرفته و در بیکاری کامل بهسر میبرند. شرایط آشفته موجود باعث گردیده سینمای زیرزمینی به سرعت در حال رشد باشد و این موضوع نیازمند آسیبشناسی و برنامهریزی اساسی است.
و... باید مراقب بود که در وضعیت بههم ریخته موجود احتمال اینکه افراد غیرکارشناس و امتحان پس داده گذشته، بازهم بخواهند برای تصدی پستهای مهم سینما شروع به لابیگری کنند، بیشتر است. اگر آنها دوباره بخواهند به قدرتطلبی خود در این عرصه بپردازند، هیچ کدام از مشکلات عنوان شده حل نخواهد شد.
این به عنوان یک هشدار جدی اعلام میشود، پس بهتر است سینماگران از همین ابتدای کار با تاثیرگذاری در تصمیمگیریها، آستینها را خود بالا بزنند. آنچه در این انتخابات رخ داد یک رفرم و تغییر و یک حرکت و انقلاب بزرگ فکری در کشور بود که باید از این فرصت تاریخی برای اصلاح امور و انتخاب اصلح مدیران و رفع گرفتاریهای مربوط به سینما و سینماگران به شکل منطقی و در سطح ملی استفاده شود. بیتفاوتی و تعلل و عدم دقت نظر و نداشتن اتحاد و خرد جمعی در تصمیمگیریها میتواند تبعات و صدمات جبرانناپذیر دیگری را در پی داشته باشد.