پيش نيازهاي جامعه مدني پويا
مصطفي خرمی
روز به روز با پيچيدهتر شدن روابط سياسي و اجتماعي، نقش جوامع مدني به عنوان نهادهاي مستقل و مهم در توسعه پايدار و متوازن بيش از پيش پررنگتر شده است. جامعه مدني به مجموعهاي از نهادها، گروهها و افراد اطلاق ميشود كه به صورت داوطلبانه و مستقل از دولت و نهادهاي دولتي فعاليت ميكنند. اين جوامع مدني با تنوع و پويايي خود، نقش بسيار مهمي در ترويج ارزشهاي دموكراسي خواهي، ترويج مشاركت شهروندي، و توسعه اجتماعي و سياسي ايفا ميكنند. جامعه مدني شامل سازمانهاي مدني، فعالان مدني، رسانههاي مستقل و موسسات آموزشي و تحقيقاتي هستند كه در تعامل و همكاري با يكديگر، به توسعه پايدار و پيشرفت جوامع كمك ميكنند.
شكلگيري و حركت رو به جلوي جامعه مدني نيازمند شناخت دقيق و كامل پيش نيازهايي است كه فرآيند رشد و توسعه تشكلها و نهادهاي مدني را تسهيل و تسريع میکند. ترويج فعاليتهاي مدني با قويتر شدن طبقه متوسط: انباشت ثروت و فارغ شدن از موضوع معيشت سبب ميشود انسانها و جوامع به سمت توليد انديشه و فعاليتهاي مدني بيشتر گرايش پيدا كنند. زماني كه فرد از دغدغه معيشت و غم نان فراغت يابد به تقويت فكر و فعاليتهاي مدني بيشتري مشغول ميشود. در چنين شرايطي به مسائل اجتماعي و فرهنگي عميقتري توجه ميكند و تلاش ميكند در بهبود جوامع خود نقش بهتري ايفا كند. به عنوان مثال، افرادي كه به دليل داشتن ثروت از نگرانيهاي مالي آزاد هستند، ميتوانند وقت بيشتري را براي فعاليتهاي زيست محيطي، انساني و خيريه اختصاص بدهند. در چنين شرايطي به تحقيقات علمي، هنر، فرهنگ و سياست علاقهمند ميشوند و ميتوانند در اين زمينهها فعاليتهاي سازندهاي داشته باشند. بنابراين، انباشت ثروت و فارغ شدن از موضوع معيشت ميتواند باعث افزايش انگيزه افراد براي شركت در فعاليتهاي مدني و اجتماعي شود و به سوي بهبود اوضاع حركت كنند. (تقويت طبقه متوسط و راهكارهاي آن در اين نوشتار نميگنجد ولي ميتوان در آينده بيشتر به آنها پرداخت).
آموزش از پايه: آموزش و تمرين فعاليتهاي مدني در سنين پايين به كودكان اين امكان را ميدهد تا با ارزشها و اصول اساسي جامعه مدني آشنا بشوند. اين آگاهي از جوامع مدني، به ترويج مشاركت شهروندي و ارزشهاي دموكراسي خواهي كمك ميكند. ياد ميگيرند با همكاري، تعامل سازنده براي حل مسائل مشترك تلاش كنند و مهارتهاي اجتماعي لازم براي زندگي اجتماعي سالم را ياد بگيرند.
شركت در فعاليتهاي مدني از كودكي، انگيزه و اعتماد به نفس كودكان را تقويت ميكند. اين تجربه به آنها ميآموزد كه نقش مهمي در جامعه برعهده دارند و ميتوانند به عنوان شهروندان مسووليت پذير و فعال، در آينده در توسعه و پيشرفت شهر و كشور خود نقش سازندهاي ايفا كنند. و در اينجا نقش نهاد آموزش و پرورش غيرقابل انكار است بايد سازمانهاي مرتبط با اين موضوع در دولت جديد طرحهاي نويني را تدوين و به مرحله اجرا بگذارند به عنوان مثال: شوراهاي دانشآموزي از حالت دكور بودن خارج شوند و با روشهاي تازهتر و ايدههاي نو دموكراسي و مطالبهگري و فعاليت جمعي را تمرين كنند.
توليد و انباشت فكر و صيانت از آن: انديشه و فكر به عنوان يكي از پايههاي اصلي توسعه و پيشرفت جوامع بشري شناخته ميشود. پاشيدن بذر انديشه در جامعه، نهتنها به توسعه دانش و آگاهي افراد كمك ميكند، بلكه فرهنگ گفتوگو و تبادل نظر سازنده را ترويج ميدهد. به ايجاد فضايي براي نوآوري، تحول و مشاركت شهروندان در فرآيند تصميمگيريهاي جامعه كمك ميكند. با ارج نهادن به جايگاه آموزش، پژوهش، رسانهها، فعاليتهاي فرهنگي و هنري براي ترويج انديشههاي پويا و پيشرفته در توليد و انباشت فكر و انديشه ايجاد انگيزه كنيم و همچنين باید حفظ و صيانت از فضاي ذهني افراد و ايجاد فضايي مناسب براي بيان افكار و انديشهها بدون ترس را فراهم کرد.
به سازمانهاي مردمنهاد سوءظن نداشته باشيم: سازمانهاي مردمنهاد و تشكلها با ديدگاههاي مختلف و از زواياي گوناگون از جامعه پشتيباني ميكنند با ارائه خدمات براي حل مسائل به ايجاد جوامع پويا و پايدار كمك ميكنند. دولتها و حكومتها بايد به عنوان يك فرصت براي توسعه پايدار به آنها نگاه كنند. پس بنابراين به جاي داشتن يك نگاه امنيتي و سوءظن به سازمانهاي مردمنهاد و تشكلها بهتر است كه اين سازمانها را به عنوان يك فرصت براي توسعه پايدار در نظر گرفت و از توانمنديها، ايدهها و انتقادات آنها نهراسيد و از ظرفيت آنان براي بهبود جامعه و افزايش تعامل ميان نهادهاي مختلف استفاده كرد.
لزوم پشتيباني از رسانههاي مستقل و منتقد: رسانههاي مستقل به عنوان ستونهاي اصلي انتقاد و وزنه تعادل قدرتهاي سياسي و اجتماعي عمل ميكنند و سعي ميكنند به مردم اطلاعات صحيح و مستند را ارائه بدهند. اين نقش اساسي آنها براي تقويت دموكراسي و حفظ حقوق شهروندي و انعطاف پذيري حاكميت و پويايي جامعه حائز اهميت است. اما، رسانههاي مستقل و منتقد در كشور ما با برخي چالشهایی روبهرو هستند. تحريمها، سانسور، فشارهاي سياسي و اقتصادي و حتي تهديد فعالان رسانهاي، ازجمله مواردي هستند كه ممكن است بر روند فعاليت رسانههاي مستقل و منتقد تأثير منفي بگذارند. دولتها و جوامع بايد براي ايجاد محيطي آزاد و امن براي فعاليت اين رسانهها تلاش كنند. دولت جديد ميتواند براي برقراري ارتباط مستقيم و مثبت با رسانههاي مستقل و منتقد به ارتقاي روابط و افزايش شفافيت كمك كند و آن را در قالب دستورالعملهاي حمايتي به زيرمجموعههاي خود ابلاغ كند تا جامعه مدني با فراغت و نگراني كمتري نسبت به مسائل مرتبط رسيدگي و آنها در رسانهها منتشر کند.
رسانه ملي، گفتوگوي ملي: رسانه ملي نبايد تنها در اختيار اقليتي خاص باشد و سياستهاي گروههاي اندكسالار را پيش ببرد بلكه بايد فارغ از هرگونه پيشداوري و تقسيم جامعه به خودي و غيرخودي تمامي افكار، نظرات و انديشههاي مختلف جامعه را پوشش بدهد و اين گونه به ترويج فرهنگ گفتوگوي ملي و افزايش آگاهي عمومي، مشاركت شهروندان در فرآيند تصميمگيريها، توسعه فضا براي تبادل نظر و انديشه و در نهايت به افزايش شفافيت و تقويت اعتماد عمومي در جامعه كمك كند و سبب رويش سرمايه اجتماعي را فراهم كند و ترميم شكافهاي اجتماعي را سبب شود.
شبكههاي اجتماعي تهديد نيستند، فرصت هستند: در جوامع مدرن، رسانهها و فضاي مجازي به عنوان يك فرصت و پلي براي تبادل اطلاعات، نظرات و انديشهها ميان افراد و گروهها عمل ميكنند نه تهديد! تأثير فيلترينگ و محدوديتها بر فضاي مجازي و فعاليتهاي مدني و مطالبهگري اجتماعي، نكتهاي حياتي است كه زيانهاي آن چندان نياز به بررسي ندارد و از آسيبهاي آن همه آگاه هستيم. برداشتن فيلترينگ از شبكههاي اجتماعي به جهت فراهم کردن فضايي مناسب براي گفتوگو، تبادل نظر و افزايش دسترسي به اطلاعات و افزايش شفافيت و تقويت روحيه مطالبهگري به عنوان سازمانی برای نظارت و بازرسي مردمي بر عملكرد دولتمردان و چشمان بيدار جامعه امري ضروري است.