سهمخواهی جناحها و بازی خطرناک با سرنوشت ملت
سوم، بهبود وضعیت اقتصادی کشور از اهم وظایف دولت جدید است. اقتصاد کشور نیازمند اصلاحات ساختاری جدی است تا بتواند از وضعیت رکود و تورم خارج شود، بنابراین سیاست اقتصادی مناسب و انتخاب تیم اقتصادی همسو، میتواند موتور اقتصادی دولت را روشن و فعال نگه دارد، در غیر این صورت چنانچه افرادی از دو جریان فکری نهادگرا و لیبرال در یک دولت نقش اصلی را بگیرند، در عمل سیاستهای یکدیگر را دفع خواهند کرد. بنابراین ناگزیر چینش تیم اقتصادی دولت باید در یکسو باشد. این امر ممکن نخواهد بود جز با کاهش فشارها به ريیسجمهوری. چهارم، نباید از توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی غافل شد. جامعهای که با مشکلات اجتماعی و فرهنگی دست و پنجه نرم میکند، نمیتواند در مسیر توسعه پایدار قدم بردارد. دولت جدید در شرایطی میتواند بر فضای فرهنگی و اجتماعی تاثیر مثبت بگذارد که کارگزاران آن توانایی تعامل سازنده توأمان با حاکمیت و همچنان فعالان اصلی عرصه فرهنگ و هنر کشور و همچنین جوانان و توده جامعه را داشته باشند.
پنجم، مساله شفافیت و مبارزه با فساد است. فساد، بزرگترین آفت برای هر نظام سیاسی و اقتصادی است و میتواند تمامی تلاشها برای توسعه و پیشرفت را به هدر دهد. اتخاذ سیاستهای شفاف و قاطع در این زمینه و بازسازی اعتماد عمومی، الزاما کارگزارانی را میطلبد که نه تنها به فساد شهره نباشند بلکه هیچ شک و شبههای در اطراف آنها وجود نداشته باشد.
به یاد داشته باشیم که موفقیت دولت تنها در گرو حمایت و همکاری همهجانبه مردم و نخبگان است. همبستگی ملی و اتحاد در این شرایط حساس، کلید موفقیت و عبور از بحرانها خواهد بود. امید است که با همکاری و همدلی همهجانبه، بتوانیم کشور را از وضعیت بحرانی کنونی خارج کرده و به سوی آیندهای روشن و امیدوارکننده هدایت کنیم.