جبهه اصلاحات و ضرورت پيشنهاد فهرست كابينه
غلامحیدر ابراهيمباي سلامي
نقش احزاب و جبهههاي سياسي نهادينه كردن كنشها و مشاركت سياسي براي پيشرفت جامعه است . با عنايت به در خواست دكتر پزشكيان از همه احزاب و تشكلهاي سياسي، علمي، حرفهاي، صنفي و مردم نهاد براي ارايه پيشنهاد و همكاري در تشكيل كابينه دولت ضرورت دارد «جبهه اصلاحات» به عنوان مهمترين نهادي كه نقش اصلي در بسيج مردم و پيروزي دكتر پزشكيان به عنوان نامزد اختصاصي داشته است در راستاي مطالبات مردم و تعالي گفتمان اصلاحطلبي با بررسي بيشتر فهرست پيشنهادي كامل خود را براي كابينه در مجمع عمومي مصوب كند و به هرگونه كه صلاح بود به رييسجمهور منتخب ارائه بدهد. با توجه به دعوت عمومي و ويژهاي كه از همه احزاب شده همين ضرورت براي «جبهه اصولگرا» نيز وجود دارد كه آنها نيز فهرست پيشنهادي خود را براي همه مناسب كابينه به دكتر پزشكيان ارائه كنند.
به اين صورت افراد با هويت و شايستهتر از دوطرف معرفي ميشوند و صف زنبيل بهدستان، نفوذ افراد سودجو و پررو، مجاهدان روز شنبه و دست فرصتطلبان كوتاهتر ميشود. دو جناح اصلي و بزرگ كشور بايد براي اداره امور كشور در همه مناصب مهم مسووليت بپذيرند و در صورت عدم قبول هر منصب دولت سايه براي پايش، نظارت و نقد برنامهها و عملكرد مسوولان نيز فراهم شود. ثمره و بهره چنين تعاملي توجه نهادينه مستمر به مطالبات مردم و رشد وپيشرفت جامعه خواهد بود در غير اين صورت فرآيند شايستهگزيني مخدوش ميشود و دولت در كوتاهمدت دچار تنش، بحران كارآمدي و شكست زود هنگام خواهد شد؛ زيرا:
۱- جبهه اصلاحات در مقابل مطالبات مردم مسووليت دارد و نبايد از چنين امر مهمي شانه خالي كند. اين دولت هر چند دولت دكتر پزشكيان است اما اصلاحطلبان بايد به مردم پاسخگو باشند.
۲- ارائه فهرست به منزله سهمخواهي نيست و صرفا امري كارشناسي مبتني بر خرد جمعي و پيشنهادي است. سهمخواهي وقتي معنا ميدهد كه ادامه مسیر پيش از انتخابات منوط به چنين امري شده باشد و ادامه همكاري نيز مشروط شود كه چنين فرآيندي در اين انتخابات فراتر از مفاد «منشور جبهه اصلاحات» كه رييسجمهور محترم با صراحت كامل در جلسه مجمع عمومي آنها را قبول كرده چيز ديگري تعريف نشده و نميشود.
۳- در صورت پذيرش نامزدها در هر منصبی بايد علاوه بر دولت به جبهه اصلاحات نيز پاسخگو باشند و مثلا هر سه ماه گزارش عملكرد خود را در مجمع عمومي يا كميته مربوط به همان موضوع ارائه و بررسي شود.
۴- نظارت، پايش نقد عملكرد دولت امر مطلوب و مناسبي است ولي معمولا عمدتا اين امور از وظايف جبهه مقابل ناكام در انتخابات است هر چند ميتواند در دستور كار جبهه اصلاحات هم باشد. توجه داشته باشيم الان وقت عمل به وعدهها و مطالبات مردم است كه با دلي پرخون به جبهه اعتماد كردهاند و جبهه اصلاحات بايد از هر گونه انحرافي جلوگيري كند و به رييسجمهور محترم در سياستگذاري و اجرا كمك کند.
۵ -اخبار نگران كنندهاي از چينش، ساختار و مباحث بيشتر كميتهها در ارزيابي و پيشنهاد وزرا به گوش ميرسد.
ارائه پيشنهاد فهرست اعضاي كابينه از سوي جبهههاي سياسي به بسياري از جنجالهاي پيش رو پايان خواهد داد و در صورت عدم پذيرش هر پيشنهاد در آينده از جبهه تا حد زيادي رفع مسوولت خواهد شد.
۶ – با توجه به بحرانهاي موجود و فروپاشي نظام اجتماعي ايران در ابعاد فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و محيط زيست بايد جبهه اصلاحات حتي با دعوت از جبهه اصولگرا عزم ملي براي توسعه و پيشرفت جامعه را ايجاد کند و اين امر بدون راهبرد و برنامه معين و فرد متخصص و شايسته در هر حوزه امكانپذير نيست.
۷- كشور در وضعيت كنوني براي رسيدن به وضع نرمال و ثبات لازم حداقل به ۷۰۰ ميليارد دلار ارز نياز دارد و اداره امور بدون انتخاب متخصص و شايسته كه حداقل در جايگاه خود داراي انديشه و قدرت تحليلي فراتر از معمول باشد، امكانپذير نيست و فرصتي براي آزمون خطا باقي نمانده است.
۸- پيشنهادهاي جداگانه كه احزاب ارائه كردهاند، ذيقيمت است ولي هرگز قدرت تبيين و تحليل يك جبهه سياسي را در شايستهگزيني و ارائه برنامههاي پيشران و در راستاي تدوين نظام مسائل و حل مشكلات موجود و پاسخ به مطالبات مردم را نخواهد داشت و در بسياري از موارد جدي گرفته نخواهد شد.
جامعهشناس