پشت پرده قتل مديرعامل يك شركت ساختماني
صبح روز يكشنبه سي و يكم تيرماه، مرد جوان براي تحقيقات قضايي به شعبه هشتم دادسراي امورجنايي اعزام شد و به قتل مرد جوان با انگيزه شخصي اعتراف كرد، اما ماجرا چه بود؟
ساعت يك بامداد يكشنبه سيزدهم خردادماه پسر جواني هراسان با مركز فوريتهاي پليسي 110، تماس گرفت و با صدايي لرزان به اپراتور گفت: «سرايدار يك شركت خصوصي ساختوساز ساختماني در خيابان سهروردي هستم، هنگامي كه وارد اتاق مديرعامل شركت شدم جسدش را مشاهده كردم، لطفا كمك كنيد.»
طولي نكشيد كه ماجراي اين مرگ مشكوك در بيسيم كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ پيچيد و خيلي زود قاضي سالار صنعتگر؛ بازپرس ويژه قتل شعبه هشتم دادسراي امور جنايي بههمراه تيم بررسي صحنه جرم پاي در شركت مورد نظر گذاشتند.
ماشينهاي كلانتري 104 عباسآباد، پليس آگاهي، ماموران تيم تشخيص هويت، آمبولانس پزشكي قانوني و خودروي بازپرس ويژه قتل در محل حضور داشتند، جمعيت كمي نيز اطراف حلقه زردرنگ امنيتي جمع شده و با نگراني بهدنبال اخبار تازهاي از اين جنايت هولناك بودند. تيم جنايي در اتاق مديرعامل جسد مردي حدودا 44ساله را مشاهده كردند كه از ناحيه سر هدف شليك گلوله قرار گرفته و به قتل رسيده بود، در بررسيهاي اوليه نيز يك پوكه كلت كمري كشف شد و پزشك ، زمان مرگ را بعدازظهر همان روز اعلام كرد.
سرايدار شركت كه نيمهشب جسد را كشف كرده بود، ماجرا را اينطور توضيح داد: «همسر مقتول با من تماس گرفت و با ابراز نگراني مدعي شد كه شوهرش تلفن را جواب نميدهد و به خانه نيامده است؛ براي همين درخواست كرد ساعت يك بامداد به شركت بروم كه اين كار را انجام دادم و جسد مرد جوان را پشت ميز كارش پيدا كردم.»
تحقيقات ابتدايي حكايت از آن داشت كه مقتول صاحب شركت ساختوساز ساختماني بوده است كه قاتل در زماني خلوت با اجراي نقشه قبلي وارد آنجا شده و احتمالا بهخاطر اختلافات با سلاح گرم مرتكب جنايت شده و نهايتا قبل از رسيدن پليس پا به فرار گذاشته است.
در جريان بررسيهاي ميداني از شركت موردنظر شريك كاري مقتول به صحنه جرم آمد اما كارآگاهان با بررسيهاي موشكافانه پي بردند كه او ساعتي قبل به خانه خود در جنوب شرق تهران رفته و لباسش را عوض كرده است كه همين موضوع شك تيم جنايي را برانگيخت!
بدينترتيب تيم تحقيق با دستور قضايي پاي در خانه شريك مقتول گذاشتند و در ماشين لباسشويي او لباسهاي خونين (شستوشو نشده) را كشف كردند كه با ارسال آن به مركز تشخيص هويت پليس آگاهي آثار گاز باروت روي لباس مثبت اعلام شد و با توجه به اين موضوع خيلي زود پويا دستگير شد.
تيم بررسي صحنه جرم كه در جريان تحقيقات متوجه شده بودند حافظه دوربينهاي مداربسته شركت توسط قاتل آسيب عمدي ديده است با بهرهگيري از روشهاي علمي فيلم آن را بازبيني كردند.
در اين شاخه از تحقيقات مشخص شد كه روز حادثه شريك مقتول وارد اتاق مقتول شده و پس از گذشت حدود 10 دقيقه با حالت مضطرب و پريشان از اتاق خارج شده و با موتوسيكلت شخصي محل را ترك كرده و تا زمان كشف جسد، هيچ فرد ديگري وارد محل جنايت نشده است.
اقدامات اطلاعاتي حاكي از آن بود كه شريك مقتول اختلافات گستردهاي در مسائل مالي با مقتول داشته است و همسر او كه در شركت كار ميكرده يك ساعت قبل از وقوع قتل با حالتي مضطرب محل كارش را ترك كرده و در زمان حضور تيم جنايي در صحنه جرم نيز به سرايدار ساختمان متذكر شده است كه فرار كند، همين سرنخ مهم در پرونده كافي بود تا همسر پويا هم دستگير شود.
شريك مقتول كه در جريان تحقيقات منكر هرگونه درگيري بود پس از مواجهه با شواهد و مدارك موجود با اظهارات ضدونقيضي بهصورت ضمني به قتل ناخواسته مرد جوان اعتراف و عنوان كرد كه سلاح كمري را در جريان فرار داخل يك سطل زباله انداخته است.
تا اينكه صبح يكشنبه سي و يكم تيرماه، مرد جوان براي تحقيقات قضايي به شعبه هشتم دادسراي امورجنايي اعزام شد و به قتل مرد جوان با انگيزه شخصي اعتراف كرد.
متهم در اعترافات خود گفت: «با مقتول اختلافات شخصي زيادي داشتم و ميخواستم او را به قتل برسانم. روز حادثه به دفترش رفتم كه يك سلاح گرم را از گاوصندوق خود بيرون آورد و مدعي شد كه تازه خريداري كرده است. در ادامه اسلحه را براي مشاهده ازش گرفتم و در صندلي نشستم. ميدانستم كه سلاح پر است بهخاطر همين در يك لحظه تصميم گرفتم تا او را بكشم.»
با دستور قاضي سالار صنعتگر از شعبه هشتم دادسراي امور جنايي، متهمان براي روشن شدن زواياي پرونده دراختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند و تحقيقات همچنان ادامه دارد.