آلودگي هوا در تابستان كشور را در نورديده است
اين مهم نه اين است كه امري منطقهاي باشد بلكه مسالهاي است كه كه محوري اساسي را بايد در برنامهريزي كلان كشور به خود اختصاص بدهد؛ چرا كه بقا يك كشور بر مبناي منابع انساني آن است، بهخصوص نسل آينده كه سكان اداره كشور را در دست دارد.
از اين رو نشانگرهاي شاخص هوا در تهران و شهرهاي بزرگ و كوچك ديگر تنها نشانگر نيستند بلكه عمق نگراني را براي سياستگذاري كلان كشور را بايد ايجاد كند. اين نشانگرها هشدار به كشور است.
امروزه به دليل سهلانگاري، ناديده انگاري و سياستهاي كوتاهمدت، بي وجهي مديريتهاي شهري به فضاي سبز كه يكي از عوامل موثر در كاهش آلودگي يا حداقل مانعي در برابر آن محسوب ميشود، مبدل به امري عادي شده است. از ساخت و سازهاي بيدليل در پاركهاي بزرگ و كوچك به بهانههاي گوناگون گرفته تا خشك کردن عمدي و غيرعمدي درختان باغات شهري و حاشيه شهري، از گسترش برجهاي سر به فلك كشيده بدون توجه به ضوابط شهرسازي تا عدم تمركز بر گسترش فضاي سبز موثر با توجه به اقليم كشور.
در كنار اين مهم، به نقش صنعتگران در عدم كنترل آلودگيهاي ناشي از مصرف سوخت براي فعاليتهاي صنعتي نيز بايد توجه كرد؛ بيتوجهي آنان و عدم نظارت موثر براي ميزان آلايندگي به خصوص آنهايي كه در حاشيه شهرها و در برخي موارد در عمق شهرها هستند منجر به گسترش آلودگي هوا و تشديد آن شده است.
عدم بهكارگيري تجهيزات كنترل كننده آلايندهها از سوي اين صنايع امروزه به امري موثر در تشديد آلودگي هوا شده است.
دراين ميان شايد اصليترين عامل را بايد در بيتوجهي و بيبرنامگي وزارت نفت دانست كه با كاهش كيفيت سوخت و ناديده انگاري آثار آن بر سلامت شهروندان به عاملي موثر در بروز آلودگي هوا مبدل شده و به نوعي، آلودگي متحرك را به كشور تززيق ميكند. ترافيك و حجم كثير خودروهاي در حال تردد با نوع سوختي كه در اختيار آنها قرار داده ميشود، تصويري ناروشن از آينده سلامت شهروندان را پيش روي ما قرار داده است.
در كنار اين موارد مساله اصلي تغييرات اقليمي است كه تمام جهان را تحت تاثير قرار داده و سياستگذاران و مجريان بيتوجه به اين مهم با اتخاذ تصميمها و بيتوجهي به شاخصهاي كيفيت هوا مسير خود را طي ميكنند. كشور در اين مقطع نيازمند رويكردي ملي براي كاهش آلودگي هوا با اتخاذ تصميمگيري كلان است. اكنون كه دولت چهاردهم در حال تشكيل است ضروري است يكي از اولويتهاي هر وزارتخانه ارائه راهكار براي تابآوري در برابر تغييرات اقليمي باشد و پس از آن راهكارهاي لازم براي كاهش عناصر انسانی ساخت در جهت آلودهسازي هوا باشد.
انتظار ميرود دولتي كه رياست آن با يك پزشك حاذق است تصويري ديگر از سلامت شهروندان را پيش رو داشته باشد و با توجه به اين مهم نسبت به انتخاب همكاران با تكيه بر داشتن راهكارهاي موثر نسبت به مساله آلودگي هوا و تغييرات اقليمي اقدام کند.
بديهي است كه امروزه تغييرات اقليمي منتظر اتخاذ تصميم يا حتي اقدام سياستگذاران و مجريان نميماند و مسير خود را با سرعت طي ميكند اما آنچه مهم است داشتن برنامهاي يكپارچه و منسجم براي تابآوري در برابر آن است. امروزه همه دنيا نسبت به اين مهم برنامههاي موثري را طراحي و اجرا كردند ولي در خصوص ايران ظاهرا موج لازم به ما نرسيده و مديران و مسوولان در جهت منافع كوتاهمدت مساله اصلي امروز و فرداي كشور كه تغييرات اقليمي است را مورد توجه قرار نميدهند.