جزیيات درگذشت مهدي گلچه، موتورسوار فقيد از زبان خواهرش در گفتوگو با «اعتماد»:
مسوولان نميگويند سهلانگاري ما بوده، ميگويند مشيت الهي بود!
چرا پيستي كه مجوز ندارد، فعاليت ميكند؟
مهدي گلچه، موتورسوار رشته موتوركراس، جمعه شب گذشته در پيست شهران دچار سانحه شد و جانش را از دست داد. درباره علت سانحه، گفته ميشود كه او از پرتگاه پرت شده است. بدون حفاظ بودن مسير، نبود ايمني لازم در پيست و كم بودن نور براي تمرين در شب از دلايلي است كه براي اين اتفاق شمرده شده است.
گفتني است كه پيست شهران دراختيار بخش خصوصي بوده و درباره مجوزهاي قانوني اين پيست هنوز اطلاعات دقيقي در دست نيست اما چند روز قبل در مصاحبهاي كه «اعتماد» با فصيحينژاد، دبيركل فدراسيون اتومبيلراني و موتورسواري كشورمان داشت وي تاييد كرد كه اين پيست مجوز ندارد! به همين بهانه با خواهر مرحوم مهدي گلچه گپ و گفتي ترتيب داديم كه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
شما تنها خواهر مرحوم هستيد؟ حادثه را شرح بدهيد.
بله؛ من سارا گلچه خواهر مرحوم مهدي هستم. ما اصالتا گرمساري هستيم. پدرم در سال ۷۴ به رحمت خدا رفت. مهدي حدود 10 سال ساكن تهران بود و ورزشكار بود. از پاييز ۱۴۰۲ رفت موتور كراس آموزش ميديد. مهدي متولد ۶۲ و مجرد بود. اين اتفاق جمعه حدود ساعت ۹ شب رخ داد اما به ما روز شنبه اطلاع دادند! ابتدا به ما گفتند دست و پايش شكسته است تا ما نگران نشويم. در يكي، دو روز اول ما داغ بوديم و چيزي متوجه نشديم اما بعد خبرها را دنبال ميكردم هركجا يك چيزي نوشته بود، يك جا نوشته بود كه آمبولانس 90 دقيقه زمان برد تا بيايد بعد اورژانس تكذيب كرد و گفتند شلوغي روز جمعه بود و ۴۰ دقيقهاي رسيديم. از طرف پيست شهران هم حرفها ضد و نقيض است چون پنجشنبه هم يادبودي گرفته بودند و چند نفر از اعضاي خانواده ما به آنجا رفته بودند و يكسريها ميگويند كلاه بر سر داشته و يكسري ميگويند سرعتش زياد بوده يا نبوده! نميدانيم چي درست است و چي غلط.
بالاخره اورژانس چه زماني برادر شما را به بيمارستان برد؟
اصلا بيمارستان نبردند! همان موقع كه بالا سر مهدي رسيدند كد فوتي زدند و مستقيم او را به سردخانه انتقال دادند. افراد مجموعه پيست ميگويند ۴۰ تا ۴۵ دقيقه بعد اورژانس آمد اما افرادي كه آنجا هستند يكسري ميگويند نيم ساعت و بعضيها همميگويند 90 دقيقه! تمام حرفها ضد و نقيض است! يك نكته ديگر لازم است بگويم.
بفرماييد!
شنيدم اين پيست اصلا مجوز ندارد و يكسري پيمانكار از شهرداري گرفتهاند. شما هم با دبيركل فدراسيون صحبت كرديد گفتند نه مجوز دارد و نه استاندارد است. مهدي با بهروزترين تجهيزات تمرين ميكرد و از كلاه تا كفش خودش را از آلمان سفارش داده بود. چندين برابر هزينه كرد تا با بهترين و ايمنترين تجهيزات تمرين كند. يكي از مسوولان پيست مصاحبه كرده و گفته ما ۱۵ متر فنس داشتيم اما برادرم ميگفت يك فنس خيلي معمولي گذاشتند كه به زور 7 متر میشد، ضمن اينكه ميگويند ما امدادگر داشتيم اما ما يكي ديديم كه سن و سالدار هست و معلوم نيست دوره اين كار را ديده باشد، مشخص نيست! يكي ميگويد ما با بدبختي از دره او را درآورديم، ديگري ميگويد نه خيلي راحت درآورديم. دوربين مدار بسته هم فقط لحظه پرت شدن او را نشان ميدهد و بعد عكسي را منتشر كردند كه مهدي دراز كشيده و ميگويند در حال احيا بوديم و اورژانس تا برسد به ما ميگفتند چه كار كنيم!
حالا شكايت داريد؟
مادر من بعد از فوت پدرم ما چهارتا بچه را با چنگ و دندان بزرگ كرده است. مادر و برادرم ميگويند مهدي كه رفت ديگر پيگيري نميخواهد اما من به عنوان تك خواهرش با كمك وكيل خودم پيگير ماجرا شدم تا ببينم مقصر چه كسي بوده. بنويسيد خانواده گلچه ميخواهد از مجموعه پيست شهران شكايت كنند. برادر من كه ديگر زنده نميشود اما از كجا معلوم براي يك جوان ديگر چنين اتفاقي رخ ندهد؟ تازه مصاحبه ميكنند و نميگويند سهلانگاري خودمان است اسمش را ميگذارند مشيت الهي! يعني چه؟ بالاخره شما بايد يكسري استانداردها را رعايت ميكرديد.
از طرف فدراسيون در مراسم مرحوم شركت كردند؟
اصلا، دريغ از يك تماس!
از اوخاطرهای در موتورسواري داريد؟
مهدي بدنسازي كار ميكرد و تازه موتورسواري را شروع كرده بود و دو، سه ماه قبل هم آسيب ديد و دستش شكست، دندهاش شكست. مادرم به او گفت اين رشته خطرناك است، نرو. اما ميگفت موتورسواري عشق من است و نميتوانم نروم. ضمن اينكه او كارت اهداي عضو داشت ما هم گفتيم كاشكي همان شب به ما ميگفتند تا بتوانيم كاري انجام بدهيم. روز شنبه متوجه مرگ او شديم و گفتند در دم فوت شده است.
صحبت خاصي مانده؟
اتفاقي كه نبايد ميافتاد براي برادر بزرگم افتاد، من فقط ميخواهم واقعا اگر اين پيست مجوز ندارد و غيراستاندارد است پلمب شود. براي چه بايد فعاليت كنند؟ از كجا معلوم براي جوان ديگري اين اتفاق رخ ندهد و خانواده ديگري را داغدار نكنند.