زير پوست حوادث
مرد جواني كه با چاقو همسرش را به قتل رسانده بود، دستگير شد
صبح روز شنبه 30 تيرماه امسال، ماموران كلانتري نارمك در تماس با كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ، از قتل زن جواني خبر دادند، به دنبال اعلام اين خبر، تيم بررسي صحنه جرم راهي صحنه قتل در محله رسالت شدند و با جسد زني 40ساله مقابل بوتيك لباسفروشي مواجه شدند. آن زن از ناحيه سر و قفسه سينه مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود و بررسيهاي اوليه نيز نشان ميداد آن بوتيك، محل كار مقتوله است. تحقيقات ابتدايي حكايت از آن داشت كه مقتول 15 سال پيش از همسر خود جدا شده و حضانت دخترش را كه آن زمان 8 سال داشته به عهده گرفته است. پسر او نيز از سال گذشته و بعد از آنكه 18سالش شده بود، تصميم به زندگي با مادر و خواهرش ميگيرد. در بازبيني دوربينهاي مداربسته اطراف محل جنايت مشخص شد زن جوان تصميم به ورود به محل كارش داشته است كه شوهر سابق او مانع شده و در جريان درگيري با ضربات چاقو او را به قتل رسانده است، بررسيهاي اوليه نشان ميدهد كه اختلاف آنها بر سر حضانت فرزندان بوده است. بررسيها همچنان ادامه داشت تا اينكه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ در اين شاخه از تحقيقات با تجزيه و تحليلهاي اطلاعاتي گسترده مخفيگاه متهم را رديابي كردند و سايه به سايه دنبال او بودند تا اينكه دوم مردادماه، مرد جنايتكار هنگامي كه در پاسداران قصد داشت با چاقو خودكشي كند، شناسايي شد و خيلي زود با دستور قاضي محسن اختياري، بازپرس ويژه قتل شعبه اول دادسراي امور جنايي، توسط پليس به دام افتاد. متهم در جريان بازجوييها صراحتا به جرم قتل همسرش به خاطر اختلافات خانوادگي اعتراف كرد و گفت: «من در سالهاي 90 و 93 همسرم را طلاق داده بودم، اما او اجازه نميداد كه فرزندانم را ببينم. روز بعد از جنايت راهي بهشت زهرا شدم تا مزار همسرم را ببينم. ميخواستم با همان چاقويي كه همسرم را به قتل رساندم به زندگي خود پايان دهم. به محل پدري خود رفتم و در خيابان قصد داشتم خودكشي كنم، اما با اصرارهاي مكرر مردم از اين كار منصرف شدم. رهگذران كه متوجه شده بودند چند روز قبل دست به جنايت زدم با پليس تماس گرفتند و بدين ترتيب بازداشت شدم. نميخواستم دستم به خون آلوده شود، كنترل خود را از دست دادم.» با صدور قرار قانوني از سوي مرجع قضايي، متهم براي روشن شدن زواياي پنهان پرونده در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
قتل مرد مسن در پاسداران توسط همسايه او مرد سالخوردهاي كه در اقدامي هولناك همسايه خود را به قتل رسانده بود، دستگير شد. مردادماه امسال، ماموران كلانتري 145 ونك از طريق تماس تماس تلفني با قاضي محمدجواد شفيعي، بازپرس ويژه قتل شعبه پنجم دادسراي امور جنايي، مرگ مشكوك پيرمرد 65 سالهاي را روي تخت اورژانس يكي از بيمارستانهاي شمال تهران گزارش كردند. با اعلام اين خبر، كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي به همراه تيم بررسي صحنه جرم پاي در سردخانه بيمارستان گذاشتند و جسد مرد سالخوردهاي را مشاهده كردند كه بر اثر ضربه مشت به قفسه سينه قرباني جنايت شده بود؛ بررسيهاي اوليه نيز نشان ميداد كه مقتول ساعتي قبل با مرد حدودا 70 ساله همسايه درگير شده و در جريان نزاع هدف ضرب و جرح قرار گرفته است. تحقيقات ابتدايي حكايت از آن داشت كه اين 2 همسايه كه ساكن يكي از ساختمانهاي منطقه پاسداران هستند به خاطر مسائل ساختماني از جمله نحوه بيرون بردن زباله با يكديگر درگير شدند كه نهايتا اين نزاع با ضربه مشت يكي از پيرمردها به قفسه سينه ديگري به پايان تلخي رسيد. مصدوم كه دچار آسيبهاي جدي شده بود بلافاصله به بيمارستان منتقل شد، اما متاسفانه تلاش پزشكان براي نجات جان او بينتيجه ماند و در بخش اورژانس جان خود را از دست داد. كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ، پس از دريافت اين اطلاعات مهم، پس از كسب مجوزهاي لازم قضايي پاي در ساختمان مورد نظر گذاشتند و متهم را بازداشت كردند. با دستور قاضي شفيعي از شعبه پنجم دادسراي امورجنايي، جسد براي معاينات دقيقتر به پزشكي قانوني منتقل شد و متهم جهت روشن شدن زواياي پنهان پرونده در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
مرگ مشكوك راننده تاكسي در تهران
به دنبال مرگ مشكوك راننده تاكسي در تهران، تحقيقات تيم جنايي آغاز شد. تابستان امسال، كاركنان انتظامات يكي از بيمارستانهاي تهران مرگ مشكوك مردي ميانسال را از طريق تماس تلفني به قاضي موسي رضازاده، بازپرس ويژه قتل شعبه يازدهم دادسراي امور جنايي گزارش كردند. با اعلام اين خبر، تيم تحقيق راهي بيمارستان مورد نظر شدند و جسد مردي ميانسال را مشاهده كردند كه به دلايل نامشخصي فوت كرده بود. بررسيهاي اوليه هم نشان ميداد كه متوفي راننده تاكسي بوده و پس از اينكه در محل كار خود حالش بد شده به اين بيمارستان منتقل شده، اما اقدامات درماني فايدهاي نداشته و فوت كرده است. در نخستين گام، جسد براي معاينات دقيقتر به پزشكي قانوني منتقل شد و متخصصان اعلام كردند كه مرد ميانسال بر اثر اصابت جسم سخت بر سر فوت كرده است كه بدين ترتيب پرونده وارد فاز جنايي شد. تحقيقات ادامه داشت تا اينكه فرزند متوفي به شعبه يازدهم دادسراي جنايي رفت و در طرح شكايت خود به بازپرس پرونده گفت: «پدرم با يك مسافر به خاطر كرايه مسير درگير شده و در جريان اين نزاع به قتل رسيده است؛ ما از آن مسافر شكايت داريم.» خيلي زود اقدامات اطلاعاتي كليد زده شد و تيم جنايي در گام بعدي به محل كار راننده تاكسي رفتند، اما در آنجا يكي از شاهدان عيني اظهار كرد: «راننده تاكسي ناگهان حالش بد شد و روي زمين افتاد؛ وقتي به بالاي سرش رفتيم او كه هوشياري كامل نداشت مدعي شد دقايقي قبل براثر يك حادثه طبيعي به زمين خورده و ناگهان سرش گيج رفته است.»