صداي محيط زيست را بشنويد
فاطمه باباخاني
انتخاب رييس سازمان حفاظت محيط زيست شايد ميان انواع و اقسام وزارتخانهها كمتر به چشم بيايد اما اگر بدانيم كه 11 درصد از ارزشمندترين مناطق سرزمين ايران توسط همين سازمان اداره ميشود چه؟ آيا باز هم مهم نيست چه كسي قرار است كليد «پرديسان» را در اختيار گيرد و چهار سال آن را اداره كند؟
اين روزها محيط زيستيها در تب و تاب اينكه چه كسي رييس سازمان حفاظت محيط زيست شود هستند. برخي دست به كار شده و انواع و اقسام نامههاي حمايت را نوشته و كارزارهايي هم به راه انداختهاند. در مواردي نامي از اسامي كانديداها به ميان آمده است، به عنوان مثال برخي روي حميد ظهرابي مديركل سابق استان فارس توافق دارند، نمونهاش دو نامه از سمت فعالان و تشكلهاي محيط زيست در استان فارس و خراسان شمالي است و نامه سومي كه به جمع كارشناسان برميگردد. گروه ديگري هستند كه شينا انصاري از مديران سابق اين سازمان را شايستهتر دانسته و نامهاي را به همين منظور امضا كردهاند.
كارزاري كه از پنجم مرداد به راه افتاده و خواستهاش انتخاب رييس سازمان حفاظت محيط زيست از بدنه اين سازمان است. تا ديروز كه اين يادداشت نوشته شد، بيش از 2400 امضا دارد كه شامل بسياري از مديران و پرسنل سازمان و كارشناسان مستقل ميشود. امضاكنندگان اين كازرار معتقدند 46 سال مديراني خارج از اين سازمان كليد پرديسان را در اختيار گرفتند و وضع محيط زيست چندان كه بايد بهتر نشده، بنابراين اين بار به مديري از سازمان حفاظت محيط زيست اعتماد كنيد و نتيجه را با سابق بسنجيد.
در عين حال كساني هم هستند كه ميگويند نميتوان سازمان حفاظت محيط زيست و مديريت آن را به تنهايي لحاظ كرد. آنها معتقدند حكمراني در اقليم خشك ايران نيازمند يك كار بين بخشي است و بايد هماهنگي ميان وزير نيرو، جهاد كشاورزي، صنعت و سازمان حفاظت محيط زيست وجود داشته باشد والا ما شاهد افزايش تعارضات خواهيم بود كه در نهايت گرهاي از چالشهاي مرتبط با فرونشست، خشكسالي، تغيير اقليم، جنگلها و... را حل نخواهد كرد. آنها در همين راستا تاكيد صرف محيط زيستيها را كافي نميدانند و ميخواهند اين گروه كلانتر به مساله نگاه كنند. در مقابل برخي هم پاسخ ميدهند اين انتقاد قابل قبول است اما در شرايطي كه زمان و وقت كافي براي رايزنيها در اين زمينه وجود داشته باشد اما در اين بازه زماني محدود كه امكان مديريت يك فرد سياسي در محيط زيست وجود دارد، پرداختن به اين ديدگاه كلان در نهايت راه به جايي نخواهد برد. آنها ميگويند ترجيح ميدهند روي گزينهاي براي رياست سازمان حفاظت محيط زيست متمركز شوند كه هم اهل تعامل باشد و هم مشكلات محيط زيست را بشناسد و بتواند در رايزني با ساير وزرا به سمت بهبود شرايط حركت كند.
گروه ديگري هم هستند كه تاكيد دارند رييس سازمان حفاظت محيط زيست بايد برنامههاي جامعي در حوزه محيط طبيعي داشته باشد. آنها ميگويند اين بخش در زمره فعاليت و وظايف هيچ وزارتخانه ديگري نيست در حالي كه در موضوع محيط زيست انساني دستگاهها و وزارتخانههاي ديگر هم وظايفي دارند. از نظر اين گروه، انتخاب فردي كه به اين حوزه آشنا نباشد مشابه 46 سال گذشته، به معناي به حاشيه رفتن اين بخش و انقراض گونههاي مختلف حيات وحش ايران است. آخرين گروه همچنان از انتخاب گزينه سياسي دفاع ميكنند و ميخواهند شخصي مقتدر رييس سازمان حفاظت محيط زيست باشد تا بتواند در چانهزني با سايرين امتيازاتي به دست آورد.
اينكه مسعود پزشكيان، رييسجمهور منتخب چه كسي را براي رياست سازمان حفاظت محيط زيست برگزيند روند سياستگذاريهاي اين سازمان را در چهار سال آينده مشخص ميكند. در نهايت هم رييسجمهور است كه بايد پاسخگوي اعتماد جامعه محيط زيست ايران باشد. اميد داريم كه در سال 1407 زماني كه جامعه محيط زيست به اين فرآيند چهار ساله نگاه ميكند از انتخاب صورت گرفته راضي باشد. اميدواريم كه وضعيت طبيعت اين سرزمين بهتر از سابق شود، هشتگهاي انقراض گونهها زده نشود و در عين حال مردم شهرهاي بزرگ با چالشهاي كمتري به لحاظ آلودگي هوا و... مواجه باشند. اميدواريم كابينهاي كه در حداقليترين شكل 16 ميليون به آن اميد بستهاند بتواند جمع بيشتري را همراه كند و شعار رييسجمهور را محقق كرده و صداي بي صدايان باشد، چرا كه صداي محيطزيستيها در ميان همهمه صنايع و معادن و سدسازان و پيمانكاران به گوش نميرسد.