• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5827 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۵ مرداد

جابه‌جایی ماموریت در وزارت عتف و دانشگاه تهران از راه‌حل‌یابی به اعطای نشان!

کوروش برارپور

۱- دانشگاه تهران و وزارت عتف در بازه زمانی ۸ خرداد تا یکم امرداد ۱۴۰۳، اقدام به برگزاری دو آیین سازمانی کردند که در یکی «نشان عالی دانش» و در دیگری «نشان سرو» به برخی از اعضای هیات علمی و روسای دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های ایران اعطا شد.
۲- بر پایه نظریه «دوره عمرِ» آیزاک آدیزس (۱۹۹۰) این اقدام وزارت عتف و دانشگاه تهران که به جای تقویت موتورهای توسعه علم به تزریق نگره‌های اشرافیت‌گرایی به علم در جامعه علمی ایران می‌پردازد حکایت از قرار داشتن آن دو سازمان در مرحله پیری از دوره عمرشان دارد. بر پایه نظریه آدیزس؛ عنوان‌سازی و اعطای نشان به این و آن از نشانه‌های اشرافی‌گری در سازمان‌های پیر است. چنین تجربه‌ای در ایران در دوران سالمندیِ نظام‌های سیاسی چون قاجار نیز سابقه داشته است.
هنری مینتزبرگ استاد مک‌گیل در کتاب جنگل استراتژی (1998 ,Strategy Safary) و مقاله‌ای زیر عنوان قدرت و چرخه عمر سازمان (۱۹۸۴) می‌گوید: «هنگامی که سازمانی در مرحله پیری از چرخه حیاتش قرار می‌گیرد، دیگر قادر به شکوفاسازی پویایی‌های رشدش نیست.» وی می‌افزاید: «اجرای استراتژی در سازمان‌های پیر و سیاسی شده پیرو مکتب قدرت است و قهرمانانش کسانی‌اند که سازمان را به مثابه یک حزب سیاسی می‌انگارند و از پرچمداران جنگ قدرت در آنند!»
لاری گرینر (۱۹۸۸) استاد USC نیز در مقاله‌ای به موانع موجود در مسیر رشد سازمان‌ها پرداخته است.
بر پایه مدل گرینر؛ وزارت عتف و دانشگاه تهران به عنوان دو سازمان پیر می‌کوشند تا بحران‌های ناشی از «خلأ ‌رشد»شان در دوران افول‌شان را از طریق نمادنمایی یا نشان‌سازی یا رفتارهای مبتنی بر «نمایش رشد» جبران کنند، بی‌آنکه رشدی داشته باشند! بر پایه آموزه‌های مینتزبرگ انتظار می‌رود استراتژی‌های سازمانی وزارت عتف و دانشگاه تهران به جای مکتب قدرت، از مکتب یادگیری پیروی کند. از دیدگاه مینتزبرگ؛ «قهرمانان مکتب یادگیری، از استراتژی نه به عنوان «مدیریت تغییر» بلکه «مدیریت بر پایه تغییر» یاد می‌کنند.»
۳- حمله به علم مدرن، زبان پارسی و تمدن ایرانی: یکی از رفتارهای ویرانگری که در دو جامعه علمی و رسانه‌ای ایران سابقه تکرار دارد، حمله به علم مدرن، زبان پارسی و تمدن ایرانی از طریق تهی‌سازی واژگان اصیلِ علمی و پارسی از معناست.
شماری از سیاست‌پیشگان فصلی یا متوهمان دانایی بدون پشتوانه‌‌ فکری و از طریق حضور در نشست‌های بزمی یا گفت‌وشنودهای محفلی اقدام به ساخت واژگانی موهومی می‌کنند که اساسا نسبتی با علم مدرن، زبان پارسی و تمدن ایرانی ندارد! واژگانی چون: دانشگاه تمدن‌ساز یا دولت‌سازی اسلامی و مانند آن. در حقیقت آنها در چهار گام اقدام به حمله به علم مدرن، زبان پارسی و تمدن ایرانی می‌کنند: 
۱) ساخت واژگان موهومی در بزم‌ها و محفل‌های خصوصی
۲) تهی‌سازی واژگان اصیل علمی و پارسی از معنا از طریق چسباندن واژگان بند ۱ بدان‌ها با کمک سازوکارهای رسمی
۳) سوار کردن واژگان ترکیبیِ بند ۲ بر مدیا و انتشار آن در فضای عمومی
۴) اعطای نشان به بی‌تفاوت‌ها یا مشارکت‌کنندگان در این فرآیند مضحک و ویرانگر
نتيجه گيري:
در جوامع مدرن، یک دانشگر از طریق ارایه تازه‌ترین یافته‌های علمی‌اش در اجتماعات علمیِ بین‌المللی برای خود «کسب اعتبار» می‌کند. این مهم مشروط بر آن است که یافته‌هایش: 
۱- مرزهای دانش را درنوردد.
۲- منجر به مساله‌یابی در جوامع بشری شده باشد.
۳- آن مساله پس از ارجاع به دانشگاه‌ها یا مراکز پژوهشی، منجر به کشف راه‌حل شود.
۴- راه‌حل‌ها به‌ منظور حل مساله به دولت یا بخش خصوصی ارجاع شود.
۵- اجتماع علمی با گفتمانی نقاد، کارکرد دولت و عملکرد حاکمان را به چالش بکشد.
در گام پسین؛ وی از طریق فروش این اعتبار بین‌المللی به دانشگاه متبوعش دو پویایی منتج به رشد را فعال می‌کند: 
۱- از دانشگاه متبوعش حقوق و گرنت دریافت می‌کند.
۲- از استادیاری به دانشیاری و سپس به استادتمامی ارتقا می‌یابد.
ماموریت وزارت عتف و دانشگاه تهران حمایت از چنین مدل رشدی است نه ساخت نشان و اعطای آن به این و آن! وزارت عتف و دانشگاه تهران (یا هر دانشگاه دیگری) می‌توانند به افراد «جایزه» یا «لوح سپاس» اعطا کنند ولی «نشان» خیر! رسم اعطای نشان در چارچوب اختیار «دولت‌ها» است نه آکادمی‌ها! چنین اقدامات نسنجیده‌ای، تنها به اعتبار آکادمین‌ها در ایران آسیب می‌زند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون