محمدصادق جواديحصار :
مراقب کج فهمیها از دولت وفاق ملی باشیم
وقتي صحبت از وفاق ملي ميشود، يعني همه جريانات موجود در كشور بايد با جريان پيروز در انتخابات همراهي داشته باشند.كلمه وفاق به معناي شركت تعاوني نيست. بلكه به معناي همراهي و همدلي و همگامي با جرياني است كه پشتوانه راي مردم را از آن خود كرده است. از 50 درصد عدم مشاركتيها، 30 درصد در آوردگاههاي انتخاباتي قبلي هم مشاركتي نداشتند، اما اگر قرار باشد به اندازه سهم و وزن هر جريان، دولت روي كار آمده همه نحلههاي سياسي، فرهنگي و اجتكاعي موجود در شور را پوشش بدهد: نخستين سهم براي جريان و گفتمان پيروز در انتخابات بايد كنار گذاشته شود. در واقع جريان اصلاحات و جريان ياران رييسجمهور در راس قرار ميگيرند.
دومين جايگاه و وزن به جريان عدم مشاركتيها تعلق دارد. بايد توجه داشت عدم مشاركتيها از سر دشمني و عناد كه به سمت عدم مشاركت نرفتهاند، بلكه دغدغه اين را داشتند كه روند تصميمسازيها در دولتهاي قبلي، منافع ملي را تضمين نميكرد و امنيت ملي را به مخاطره ميافكند. سياستهايي كه سفره مردم را كوچكتر ميكرد و مشكلات را افزونتر ميساخت. در واقع عدم مشاركتيها دغدغه ملي داشته و معتقدند روشهاي قبلي و خالصگراييها، مصالح عمومي را به خطر مياندازد. پس يكي از مجموعههاي صاحب نفوذ، مهم وگسترده، جامعه معترضان و منتقدان به وضع موجود هستند كه تغيير را مطالبه ميكنند. بنابراين آقاي پزشكيان بايد بخشي از نيروهاي منتقد اما ملتزم به امنيت ملي كشور را وارد كابينه در بخشهاي گوناگون كند. استادان دانشگاهي كه اخراج شدند، شخصيتهاي برجسته علمي- فرهنگي كه ناديده انگاشته شدند؛ اقتصاددانها و فعالان اقتصادي و توليد كنندههايي كه سياستهاي گذشته ضرر و زيانهاي هنگفتي را متوجه آنان ساخته است، بايد در دولت وفاق ملي حضور جدي داشته باشند و مطالبات آنها جدي گرفته شود. اگر تصور شود معناي وفاق اين است كه از همه جريانات موجود در كشور استفاده شود، مبتني بر وزني كه جناح راست دارد، يك الي دو نفر از اصولگراياني كه متمايل به تقويت رويكرد پزشكيان هستند، ميتوانند وارد كابينه شوند. اما مديران اصولگرايي كه قرار است وارد كابينه شوند بايد به موضوعاتي چون تعامل با جهان، تنشزدايي، توسعه، مدارا، به رسميت شناختن سبك زندگي جوانان و... اعتقاد داشته باشند. فكر ميكنم در مورد ايده وفاق ملي، برخي افراد و جريانات آدرس اشتباهي ميدهند. مراد از وفاق، مدارا در همه سطوح است. همانگونه كه حضرت حافظ ميفرمايد: «آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا...» به هر حال جامعه امروز ايران به گفتمان رقيب پزشكيان (سعيد جليلي) راي نداده و به پزشكيان راي داده تا جلوي تحقق گفتمان افراطي سد شود. مدارا با طیفهاي مختلف اصولگرا، يعني حقوق آنها رعايت شود، به آنها ظلم نشود، منافع آنها به خطر نيفتد، در عين حال از آنها دعوت به همراهي شود. اما مساله اين است كه براي احترام به راي ملت نبايد تندروها را در كابينه شريك كرد و نبايد اجازه داد تصميماتي از جنس تصميمات قبلي در كابينه جديد تكرار شود، اما در عين حال هيچ بخشي از حقوق طيف بازنده در انتخابات، ناديده گرفته نميشود. اگر بخواهند حزب بزنند، آزادند. اگر بخواهند روزنامه منتشر كنند، جلوي انتشار روزنامه آنها گرفته نميشود و از آنها حمايت ميشود. هيچ كدام از آنها را به خاطر ابراز عقايدشان، احضار و اخراج نميشوند (همان كاري كه آنها با استادان دانشگاهي منتقد دولت قبل كردند) اما معناي مدارا اين نيست كه نشان پيروزی را كه مردم به پزشكيان هديه كردهاند را به گردن آنها انداخته شود. مردم ايران دست رد به سينه آنها زدند. اين، رسم امانتداري نيست كه پزشكيان، امانت دولت پيروز را در اختيار شكست خوردگان قرار بدهد. امانت را بايد به صاحبان آنها بازگرداند. مگر اينكه اصولگرايان متقاضي حضور در دولت تغیير جهت كلي داده و فرد اعلام كند كاملا به برنامههاي پزشكيان و جريان اصلاحات معتقد است. اين تغيير جهت هم به تضامين عيني نياز دارد، بايد مدت زماني در پستهاي مشاوره و ردههاي مياني فعاليت كنند و برادري خود را نسبت به اين گفتمان و اين رويكرد ثابت كنند. بنابراين بايد مراقب برخي كجفهميها درخصوص دولت وفاق ملي بود.