چند نكته كلي
البته چارهاي هم نداشت؛ پس از روحاني دو باره رويكرد تغيير انتخاب شد، تغييري خيالي و بيپايه. پس جوانان خواهان اين رويكرد به ميدان آمدند و ميانگين سن وزرا كمتر شد ولي اين تغييري فاجعهبار بود. در دولت جديد ميانگين سن حتي از دولت روحاني هم بالاتر رفته است. چون هدف اصلي برگرداندن اين تغييرات ويرانگر سه سال اخير است. اين دولت هنگامي جوان ميشود كه نگاه رو به آينده داشته باشد. لازمه نگاه محافظهكارانه استفاده از اين نيروهاي سالمند است. البته دست آنان براي انتخاب جوانان باز نيست و چه بسا نيروهاي جوان معرفي شده نيز بيش از ديگران در خطر حذف باشند. بنابراين مساله اصلي رويكرد تحولي يا محافظهكاري است. با وجود ممنوعيتهاي گزينشي فراوان براي حضور جوانان در ساختار قدرت، فقط ميتوان انتظار داشت كه جوانان نواصولگرايي كه ميخواهند با يك ميليون تومان يك شغل درست كنند، وارد قدرت شوند كه شدند و عوارض آن را ديدند و ديديم. پس تا اطلاع بعدي از جوانان عبور كنيد.
مورد ديگر عدم حضور زنان است كه اين مورد خيلي روشنتر است. به نظرم آقاي پزشكيان بايد صريح و شفاف بگويد آيا منعي براي حضور زنان دارد يا خير؟ اگر بلي آيا از نظر تعداد هم منعي بود؟ به علاوه چرا مسووليت را به عهده همان گروههايي كه مانع ميشوند، نمياندازد؟ چرا بايد خودش در اين زمينه مسووليت بپذيرد؟ درباره هموطنان اهل سنت كه مساله بسيار روشنتر است. در برخي از پستهاي پيشنهادي افراد شايسته از اين هموطنان پيشنهاد شده بودند كه معلوم نيست به چه دليل آقاي رييس پزشكيان ماجرا را شرح نميدهد؟ البته هنوز وقت هست و در روز معرفي وزرا بايد صريحا در اين باره سخن بگويد.
بحث فعلي اين نيست كه آيا زنان، جوانان و اهل سنت در كابينه باشند يا نباشند، بحث اصلي اين است كه ريشه نبودن آنها چيست و مسووليت متوجه چه جناحي است؟