حاميان سگ، قاتلان يوز؟
نيوشا طبيبي
۱- مديريت جوامع محلي در امر بسيار حساس و خطير حفاظت از محيط زيست، از نكاتي است كه غالبا و تعمدا از سوي مديران عالي سازمان حفاظت از محيط زيست ناديده گرفته ميشود. استفاده از جوامع محلي در حفاظت از منابع طبيعي تجربه موفقي است كه در كشورهايي مثل مكزيك، نپال، كنيا و هند (و چندين كشور ديگر) تجربه شده و نتايج قابل توجهي به همراه داشته است. حفاظت و احياي جنگلها، حفاظت از گونههاي در خطر، مبارزه با شكار و قاچاق حيوانات و گياهان و دهها عرصه ديگر، زمينههايي هستند كه جوامع محلي به خوبي ميتوانند در آن عمل كنند و به دولت و سازمان ياري برسانند و از منابع و ثروتهاي طبيعي ملي حفاظت كنند. به كارگيري جوامع محلي نيازمند تاسيس ساختاري مستحكم براي آموزش مردم و سازماندهي آنها و همچنين وجود قوانين حمايتياي است كه ما در آن زمينهها با مشكلاتي مواجه هستيم.
در چندين مورد كه جوامع محلي به كار گرفته شدهاند و حضورشان از سوي سازمان به رسميت شناخته شده، نتيجه كار قابل قبول و بسيار بهتر از پيش بوده است. در پروژه حفاظت از مرال يا گوزن قرمز خزري در پارك ملي گلستان، نتيجه همكاري جوامع محلي با سازمان درخشان بود. اعتقاد و ابتكار شخصي مدير وقت پارك ملي گلستان سبب شد، مردمي كه پيش از آن با شكارچيان غيرمجاز همكاري ميكردند و راهنماي آنها ميشدند تا در فصل «گاوبانگي» - زمان فحل شدن گوزنها كه شكارشان به راحتي ممكن ميشود - شكار كنند، تبديل به راهنمايان گروههايي شدند كه در اين فصل براي شنيدن صدا و ديدن گوزنها و حفاظت از آنها در مقابل شكار به منطقه ميآمدند. پيش از آن با توجه به محدوديت كاركنان سازمان در منطقه و گستردگي جغرافيايي محل زيست مرالها، امكان پوشش و حفاظت از آنها در مقابل شكار عملا فراهم نبود و محليهاي آشنا به حفرههاي حفاظتي به راحتي شكارچيان غيرمجاز را براي شكار راهنمايي ميكردند.
عدم توجه جدي مجلس به موضوع محيط زيست و نبود نگاهي عميق و كارشناسي و به دور از مصالح سياسي و اغراض جناحي، روز به روز وضعيت محيط زيست ايران را با مشكلات و معضلات جدياي مواجه ميكند. با وجود پروژه ملي حفاظت از يوز ايراني، تاكنون گام موثر و مهمي كه بتواند حيات اينگونه رو به انقراض را تضمين كند، برداشته نشده. هنوز خودروهاي عبوري از جادههايي كه از زيستگاههاي اين حيوان ارزشمند و نمادين ميگذرند، آنها را به قتل ميرسانند و هنوز سگهاي ولگردي كه توسط ما تغذيه شدهاند و تحت فشار غيرمنطقي برخي گروههاي به ظاهر حيوان دوست جمعيتشان رو به افزايش است، مشغول حمله به يوزها و پلنگها و ديگر حيوانات در خطر هستند. (براي اطلاع از عملكرد موفق جوامع محلي در بسياري از كشورها ميتوانيد به گزارشهاي UNEP - برنامه ملل متحد براي محيط زيست، مراجعه كنيد.)
۲- سگهاي بيابانگرد در هر زايمان ده تا دوازده توله به دنيا ميآورند. اين سگها كه بسياري از مواقع توسط انسانها تغذيه شدهاند، دچار تغيير عادات غذايي شده و نياز به حجم زيادتري از غذا دارند. در طول بازه زماني ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ گزارشهاي متعددي از حمله گروه سگهاي ولگرد به حيوانات در معرض خطر ايران مانند يوز و آهو ثبت شده است. در اين ميان فقط ۱۹ مورد حمله منجر به كشته شدن يوز ثبت شده كه با توجه به جمعيت بسيار اندك يوزها، اين تعداد قرباني فاجعه محسوب ميشود. در حالي كه در سالهاي اخير شكار يوز به كلي از بين رفته است، سگها به عنوان يكي از دو عامل مهم از بين رفتن يوز و پلنگ ايراني در محيط زيست عمل ميكنند.
عقيمسازي نيازمند زمان طولاني است تا تاثير آن آشكار شود، تعداد يوزها و سرعت از بين رفتن آنها چنان است كه چارهاي جز صدور مجوز شكار سگهاي ولگرد باقي نميگذارد. ترديدي نيست كه اين خواستي دردناك و ناراحتكننده است، اما در بسياري از كشورهاي ديگر در شرايط مشابه، اين كار به عنوان راهحلي قطعي و فوري در كنترل جمعيت سگهاي ولگرد و مهاجم به كار گرفته شده است. ميزان زاد و ولد اين سگها چنان است كه حتي شكار هم به سختي ميتواند بر ميزان جمعيت آنها تاثير بگذارد، اما چارهاي وجود ندارد. بسياري از سگهايي كه توسط علاقهمندان در پناهگاهها جمعآوري ميشوند در بهترين حالت پس از عقيمسازي دوباره رهاسازي ميشوند. عقيم كردن آنها تاثيري در تهاجم آنها به ديگر حيوانات ندارد و فقط در يك بازه زماني طولاني مدت ميتواند بر جمعيت آنها موثر باشد. متاسفانه نبود آموزشهاي عمومي لازم و عدم وجود ارتباط و آگاهيسازي رسانهاي از سوي سازمان سبب شده تا كنترل جمعيت سگهاي مهاجم در طبيعت، به صورت امري غيراخلاقي و ددمنشانه تلقي شود، طبيعتا مديران بلندپايه سازمان هم ترجيح ميدهند كه با گروهها و انجمنهاي حامي سگها كه صدايي بلند در شبكههاي اجتماعي دارند، درگير نشوند. لازم است كه پژوهشگران و آگاهان از آسيبهاي سگهاي ولگرد به حيوانات ديگر، با توجه به حساسيت اخلاقي، موضوع را براي عموم به روشني توضيح دهند و مردم را قانع كنند.٭
شائبه بعض از سوءاستفادههاي پناهگاهداران از احساسات مردم و كسب درآمدهاي هنگفت از اين مسير هم البته وجود دارد كه اثبات آنها نيازمند تحقيقات روزنامهنگاران مستقل حوزه محيط زيست است.
٭ براي نمونه مقاله How free-ranging dogs are threatening mammals in Iran نوشته دانيال نيري در وبسايت Oryx Journal، در اين موضوع توضيحات روشني دارد. از اين مقاله: «تصميمگيري در مورد نحوه برخورد با سگهاي ولگرد و مديريت آنها به شيوهاي اخلاقي، مسالهاي پيچيده و چندبعدي است كه نياز به رويكردهاي بينرشتهاي دارد تا بهطور موثر حل شود. همچنين اين موضوع به شدت وابسته به شرايط محلي است؛ در اين مورد هيچ روش يكسان و جهاني وجود ندارد. اما يك چيز مسلم است: نبايد اجازه دهيم كه پرجمعيتترين گوشتخوار، نادرترين گربهسان را به انقراض بكشاند.»