وفاق ملي و تغييرپذيري در گام دوم انقلاب
سجاد شول
تأكيدات سالهاي اخير رهبر انقلاب بر نظريه «نظم نوين جهاني» هميشه برايم تأمل برانگيز بود و مرا به بررسي و مطالعه بيشتر و نيز شنيدن نظرات و منويات رهبر انقلاب درخصوص اين نظريه مصممتر از پيش ميكرد. يكي از مهمترين انگيزهها براي پيگيري و مطالعه در اين مورد، پيشبيني نوعي تغيير گسترده در سياستهاي كلان نظام جمهوري اسلامي و به تبع آن خاورميانه بود كه شواهدي از قبيل تغييرات اساسي در نظام حكومتي عربستان سعودي و نيز از سرگيري ارتباطات جمهوري اسلامي با اين كشور به اين پيشبيني قوت بخشيد. تشديد و توسعه مراودات ايران با كشورهايي چون چين و روسيه كه بدون شك و اغراق از ابرقدرتهاي نظامي و اقتصادي جهان هستند و پس از آن نيز حمله 7 اكتبر 2023 حماس به رژيم صهيونيستي و به دنبال آن جنايات وحشايانه و هولناك اين رژيم و كودك كشي و نقض آشكار حقوق بشر در غزه و رفح و ترور ناجوانمردانه شخصيتهاي حماس كه موجب آشكار و اثبات شدن چهره واقعي رژيم اشغالگر صهيونيستي بر جهانيان شد، امريكا و متحدانش را در مقام ضعف شديد قرار داد كه البته اين پايان ماجرا نبود و با حمله ناشيانه اسراييل به كنسولگري جمهوري اسلامي ايران در سوريه و پاسخ بيسابقه و سيلي محكم جمهوري اسلامي به اين تجاوز و رفته رفته نظريه «نظم نوين جهاني» را قوت بخشيد. اين اتفاقات مقدمهاي بود كه ضرورت تقويت سياستهاي كلان نظام جمهوري اسلامي چه در عرصه داخلي و چه در عرصه خارجي و بينالملل بيشتر از پيش احساس شود و به نوعي تغيير در برخي رويكردهاي نظام ضرورت يابد. در سالهاي اخير كه جريانهاي تندروي داخلي متشكل از تندروترين عناصر سياسي پس از انقلاب، در عرصههاي مختلف سياسي به قدرت رسيدند، رفته رفته دست به «خالصسازي» و كنار زدن ساير نيروهاي سياسي - كه اغلب از نخبگان مطرح و پايبند به نظام و انقلاب بودند - زدند كه اين موضوع خطري جدي براي آينده سياسي و اجتماعي نظام جمهوري اسلامي محسوب ميشد. اين خطر را مردم و ملت ايران نيز با توجه به حوادث و اتفاقات اخير در همه حوزههاي مختلف معيشتي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كشور كه از جمله آن ميتوان به حوادث و اعتراضات سراسري سال 1401، فيلترينگ گسترده، حجاب اجباري و توأم با خشونت، مهاجرت نخبگان، اخراج استادان دانشگاهها، محدودسازي دانشجويان، تورم بسيار بالا، افزايش فقر، افزايش آسيبها و بزهكاريهاي اجتماعي و... اشاره كرد، با همه وجود خود احساس كردند كه در نتيجه آن، اتفاق بسيار مهمي در عرصه سياسي كشور با حضور باشكوه مردم در انتخابات چهاردهمين دوره رياستجمهوري رقم خورد و مردم با انتخاب خود مانع ادامه مسير نادرست و پر از اشتباه و زيان تندروها شدند كه ميتوانستند بيشتر از پيش منجر به فروپاشي حوزههاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، هنري، ورزشي و... كشور شوند.
در همين راستا، منويات و توصيههاي موكد رهبر انقلاب در قبل از انتخابات رياستجمهوري و در بازه زماني تبليغات كانديداها پيرامون انتخاب اصلح و نيز تشويق به مشاركت حداكثري مردم توسط جبهه اصلاحات و مسوولان و شخصيتهاي آبرومند و میانهرو نظام، تأثير بسيار زيادي در نگرش و انتخاب مردم گذاشت و منجر به شكست تندروها در انتخابات و جلوگيري از خطرات ناشي از ادامه حضور آنان در عرصه قدرت شد كه اين مهم را ميتوان به نوعي تغيير رويكرد اساسي نظام و ميل به كاهش فاصله مردم و جامعه با حكومت دانست.
حل مسائل و سياستهاي داخلي جمهوري اسلامي ايران با توصيههاي مدبرانه رهبر انقلاب در ديدار رييس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با ايشان در 31 تيرماه و تأكيد ايشان بر «تعامل سازنده مجلس و دولت جديد»، «شنيده شدن صداي واحد از اركان كشور در مسائل مهم»، «حاكميت اخلاق در مباحثات مجلس و ديگر فعاليتهاي نمايندگان»، «نظارت بدون افراط و تفريط»، «همگرايي و تعامل سازنده ميان قوا» و از همه مهمتر اينكه «فرمودند: بايد همه به رييسجمهور منتخب در اداي وظايف كمك كنيم و از بُن دندان باور كنيم كه موفقيت ايشان، پيروزي همه ماست» و همچنين اخلاق، رفتار، منش و محبوبيت رييسجمهور منتخب و تأكيد وي بر «وفاق ملي» كه در نتيجه آن منجر به شكست دوباره تندروها و اعضاي جبهه پايداري در مجلس و رأيآوري همه وزراي پيشنهادي رييسجمهور شد، بدون شك در كوتاهترين زمان قابل حل خواهد بود.
شكي نيست كه حل مسائل داخلي و ايجاد وحدت و وفاق ملي گسترده با يك عزم عمومي از سوي كليه جريانات سياسي و اجتماعي در سايه تدابير و منويات رهبر انقلاب، ميتواند كمك بزرگي به توسعه سياست خارجي و روابط بينالمللي جمهوري اسلامي ايران كند كه نتيجه آن چيزي جز سرافرازي، رفاه، آسايش و كرامت مردم عزيز ايران در سرتاسر جهان نخواهد بود.
كنشگر سياسي، اجتماعي و فرهنگي