فوتبال بدون امكانات روي اعصاب مردم
هواداران نه، مسوولان و مديران را محروم كنيد!
به گزارش «اعتماد»، هفته سوم ليگ برتر زير سايه كمبود استاديوم در كشور قرار گرفت! جايي كه يك تيم بدون استاديوم يعني استقلال به مصاف تيم ديگري رفت كه استاديوم استانداردي ندارد! استقلال خوزستان تا شب قبل از بازي نميدانست بايد در كجا ميزبان همنام تهرانياش باشد. اتفاقي بينظير كه محال است در كشورهاي مدرن يا حتي رو به پيشرفت شاهد آن باشيم.
در نهايت با وجود مخالفت فولادیها با پادرمياني مقامات و مساعدت فولاديها، دو تیم در ورزشگاه فولادآرهنا به مصاف هم رفتند. البته فولاديها حق داشتند و حق دارند كه به جز خودشان اجازه ندهند تيم ديگري در اين ورزشگاه به ميدان برود و خردهاي به اين تيم وارد نيست. ايراد يا عيب كار را بايد در جاي ديگري جست! اما خروجي اين گير ودار ميزباني را ديديد؟ اتفاقات تلخي كه منجر شد دقايق زيادي از زمان بازي درگير اتفاقات تلخ روي سكوها باشيم.
مقصر اصلي به وجود آمدن آن جو ملتهب بدون شك مديران و مقامات حاكم بر كشورمان بودند كه با بيتوجهي نسبت به زيرساختهاي ورزشي آتشبيار معركه ميشوند و مردم و باشگاهها را به جان هم مياندازند.
در اين بلبشو هيچ كدام از دو تيم كه در زمين بازي فولاد حاضر بودند هم مقصر قلمداد نميشوند چرا كه استقلال تهران ميهمان بوده و استقلال خوزستان همحق داشت كه بخواهد در استان خودش ميزباني كند؛ استاني كه به جز فولادآرهنا استاديوم سالم ديگري ندارد. البته اگر جاي ميزبان و ميهمان همعوض ميشد اينبار تيم آبيپوش تهراني بود كه بايد در پايتخت در به در به دنبال يك زمين فوتبال ميگشت! شايد هم مجبور ميشد مثل بازيهاي قبل در خارج از تهران از حريف پذيرايي كند كه همين احتمال بروز اتفاقات مشابه در اهواز را بالا ميبرد.
سوالي كه مردم سالهاي سال است دنبال پاسخي براي آن ميگردند اين است: چرا در كشور ما با اين همه منابع باارزش به ورزش توجه نميشود؟ نگاه مسوولان به ورزش چيست و آيا به دركي از مفهوم ورزش حرفهاي رسيدهاند؟ كشورهايحاشيه خليج فارس كه با آن همه هزينه در حسرت تماشاگران ايراني ميسوزند براي تعداد كمي از فوتبالدوستان اين كشور هم احترام قائل ميشوند و امكانات مدرن در اختيار علاقهمندان به فوتبال قرار ميدهند اما در كشور ما شور و عشق ميليونها عاشق اين رشته با بيمهري مسوولان كور ميشود و وقتي تحت فشار از كوره در ميروند صحنههايي همانند بازي پنجشنبه شب رقم ميزنند.
سرانه محيط ورزشي براي يك فرد در كشور ما با ديگر كشورها قابل مقايسه نيست. در ايران داشتن يك چمن درست و حسابي براي تمرين تيمهاي بزرگ مملكت هم به يك آرزوي محال بدل شده است!
زيرساختهاي حالا ديگر ميشود گفت افتضاح، در فوتبال باعث رنجش و عصبانيت هواداران شده و ارادهاي براي كم شدن تنشها ديده نميشود. كاش اينبار چند مسوول كلان اين مملكت كه ورزش را ناديده ميگيرند به جاي هواداران خاطي جريمه و محروم شوند تا شايد تلنگري شود براي اين مديران.