• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5850 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۷ شهريور

چالش‌هاي اجتماعي فناوري‌هاي نو

انقلاب كوانتومي

آينده در دستان ماست

كامران مشفق‌آراني

در عصر حاضر، موج خروشان فناوري با سرعتي سرسام‌آور پيش مي‌رود و هر روز افق‌هاي جديدي را پيش روي بشر مي‌گشايد. در ميان اين تحولات شگفت‌انگيز، يك پديده خاص توجه دانشمندان و متخصصان را به خود جلب كرده است: كامپيوترهاي كوانتومي. اين ابررايانه‌هاي نوظهور با بهره‌گيري از اصول مكانيك كوانتومي، قادرند محاسباتي را انجام دهند كه براي ماشين‌هاي محاسباتي متعارف، دست‌نيافتني يا بسيار زمانبر است. تصور كنيد بتوانيم در كسري از ثانيه، داروهاي جديدي براي بيماري‌هاي صعب‌العلاج كشف يا الگوهاي پيچيده اقتصادي را با دقتي بي‌سابقه پيش‌بيني كنيم. اين تنها گوشه‌اي از قابليت‌هاي خارق‌العاده كامپيوترهاي كوانتومي است. اما همان‌طور كه اين فناوري مي‌تواند دريچه‌اي به سوي آينده‌اي درخشان بگشايد، نگراني‌هايي را نيز برمي‌انگيزد.

يكي از مهم‌ترين دغدغه‌ها، مساله شكاف ديجيتال است. اين اصطلاح به فاصله ميان افراد، جوامع و كشورهايي اشاره دارد كه به فناوري‌هاي پيشرفته دسترسي دارند و آنهايي كه از اين امكان محرومند. با ظهور كامپيوترهاي كوانتومي، اين شكاف مي‌تواند ابعادي تازه و عميق‌تر پيدا كند. دقت كنيد ممكن است كشورها و شركت‌هاي پيشرو به اين فناوري‌ها دست يابند، اما ملل كمتر توسعه‌يافته از آن بي‌بهره بمانند. اين امر مي‌تواند به تشديد نابرابري در سطح جهاني بينجامد. حتي در درون يك كشور، احتمال دارد تنها قشر خاصي از جامعه بتواند از مزاياي اين فناوري بهره‌مند شود. به عنوان مثال، داروهاي شخصي‌سازي شده كه با كمك محاسبات كوانتومي توليد مي‌شوند، ممكن است فقط در دسترس افراد مرفه قرار گيرد.

موضوع ديگري كه بايد به آن توجه كرد، تحولات گسترده در بازار كار است، بسياري از مشاغل موجود ممكن است با ورود اين فناوري منسوخ شوند، در حالي كه حرفه‌هاي نوظهور به دانش و مهارت‌هاي ويژه‌اي نياز خواهند داشت. اين بدان معناست افرادي كه نتوانند خود را با اين تغييرات سريع وفق دهند، ممكن است با چالش‌هاي جدي در زمينه اشتغال مواجه شوند. جف بزوس، بنيانگذار غول فناوري آمازون معتقد است ما در آستانه يك انقلاب كوانتومي قرار داريم كه مي‌تواند صنايع مختلف را از بنياد دگرگون سازد. اين ديدگاه هم هيجان‌انگيز است و هم تا حدي نگران‌كننده. هيجان‌انگيز از اين جهت كه مي‌تواند راه‌حل‌هايي براي معضلات پيچيده جهاني ارايه دهد و نگران‌كننده از اين نظر كه ممكن است عده‌اي از اين قافله پرشتاب جا بمانند.

بيل گيتس، چهره سرشناس دنياي فناوري و بنيانگذار مايكروسافت، بر اهميت دسترسي فراگير به فناوري تاكيد مي‌ورزد. او بر اين باور است كه ثمرات پيشرفت‌هاي فناورانه بايد در خدمت عموم مردم قرار گيرد، نه صرفا اقليتي ثروتمند. اين نگرش نشان مي‌دهد كه بايد براي كاهش شكاف ديجيتال در عصر كوانتومي، تدابيري انديشيد و اقداماتي عملي انجام داد. از سوي ديگر، ايلان ماسك، كارآفرين نامدار و مديرعامل شركت‌هاي تسلا و اسپيس‌ايكس، نسبت به مخاطرات بالقوه هوش مصنوعي هشدار داده است. با توجه به اينكه كامپيوترهاي كوانتومي قادرند توانمندي‌هاي هوش مصنوعي را به طرز چشمگيري افزايش دهند، اين هشدار ابعاد تازه‌اي پيدا مي‌كند و بايد با جديت بيشتري مورد توجه قرار گيرد.

ري كورزويل، آينده‌پژوه مشهور و نويسنده كتاب «تكينگي نزديك است»، پيش‌بيني كرده كه در آينده‌اي نه چندان دور، هوش مصنوعي از هوش انساني پيشي خواهد گرفت. با ورود كامپيوترهاي كوانتومي به عرصه، اين پيش‌بيني مي‌تواند زودتر از آنچه تصور مي‌شد به واقعيت بپيوندد. اين امر مي‌تواند تحولاتي بنيادين در ساختارهاي اجتماعي، اقتصادي و حتي فلسفي جوامع بشري ايجاد كند. جرمي ريفكين در كتاب خود با عنوان «جامعه با هزينه نهايي نزديك به صفر» مفهومي انقلابي را مطرح مي‌كند كه مي‌تواند ساختار اقتصادي و اجتماعي جهان را دگرگون سازد. او در تبيين نظريه خود، دگرگوني ژرفي را در ساختارهاي اقتصادي و بافت اجتماعي پيش‌بيني مي‌كند كه در آن، مفاهيم قديمي مالكيت، اشتغال و سرمايه دچار تحولات اساسي مي‌شوند، در اين الگوي نوظهور، اقتصاد مبتني بر اشتراك جايگزين رويكردهاي مصرف‌گرايانه مي‌شود و امكان بهره‌برداري از منابع اهميتي فراتر از تصاحب آنها پيدا مي‌كند، همگام با فراگير شدن خودكارسازي و گسترش سيستم‌هاي هوشمند مصنوعي، عرصه كسب و كار نيز متحول شده و فعاليت‌هاي خيرخواهانه و سازمان‌هاي غيرانتفاعي رواج مي‌يابند، اين فرآيند منجر به بازنگري در مفهوم ارزش‌آفريني اجتماعي و جايگاه شهروندان در جامعه مي‌شود.

در چشم‌انداز ترسيم شده توسط ريفكين، الگوهاي همياري و شراكت محور جايگزين رقابت‌هاي مرسوم در نظام سرمايه‌داري مي‌شوند و شبكه به هم پيوسته اشياي هوشمند به عنوان شالوده اين ساختار نوين ايفاي نقش مي‌كند، سيستم تعليم و تربيت نيز ناگزير از انطباق با اين شرايط، بر شكوفايي استعدادهاي خلاق و توانمندي‌هاي حل چالش تمركز مي‌يابد، اين مهم در حوزه تامين انرژي، منابع تجديدشونده به ويژه انرژي خورشيدي، نقشي كليدي در كاهش هزينه‌ها و حفظ تعادل زيست‌بوم ايفا مي‌كند. البته نگرش انقلابي جديد وي، مستلزم بازانديشي در مفاهيم بنيادين اقتصادي است، در جامعه‌اي كه هزينه توليد كالاها و خدمات به سمت صفر ميل مي‌كند، پارادايم‌هاي سنتي كسب سود و انباشت ثروت دستخوش تغييرات بنيادين خواهند شد، اين روند مي‌تواند به ظهور مدل‌هاي نوآورانه كسب و كار منجر شود كه در آنها، ارزش‌آفريني بيشتر بر پايه خلق تجربيات منحصربه‌فرد و ارايه راه‌حل‌هاي خلاقانه براي چالش‌هاي پيچيده استوار است.

ديدگاه اين انديشمند با چالش‌هايي نيز روبه‌رو است، موانع فني و اقتصادي در دستيابي به هزينه نهايي صفر، مسائل مرتبط با عدالت در بهره‌مندي از پيشرفت‌هاي فناورانه و دغدغه‌هاي زيست‌محيطي ناشي از افزايش مصرف انرژي در فرآيندهاي ديجيتال از جمله اين چالش‌ها هستند، علاوه بر اين، تغييرات گسترده در ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي مي‌تواند به بي‌ثباتي و اختلال در زندگي بسياري از افراد منجر شود.

با وجود اين، او بر اين باور است كه با برنامه‌ريزي هوشمندانه و مشاركت فراگير، مي‌توان به سوي جامعه‌اي پايدارتر و انساني‌تر گام برداشت، در اين مسير، نقش سياستگذاران و نهادهاي بين‌المللي در هدايت اين گذار و مديريت پيامدهاي آن بسيار حياتي خواهد بود، او تاكيد مي‌كند كه جوامع بايد از هم‌اكنون براي اين تحولات آماده شوند و سياست‌هايي را اتخاذ كنند كه منافع حاصل از اين انقلاب فناورانه را به‌طور عادلانه توزيع كند و در نهايت اين چشم‌انداز را فرصتي براي بازتعريف مفهوم پيشرفت و توسعه انساني مي‌داند، او معتقد است كه جامعه با هزينه نهايي نزديك به صفر مي‌تواند زمينه‌ساز شكوفايي خلاقيت‌ها، تقويت روابط انساني و ايجاد تعادل پايدار ميان انسان و طبيعت باشد، اين ديدگاه، ما را به تفكر عميق‌تر درباره ارزش‌هاي بنيادين جوامع و مسير آينده بشريت فرا مي‌خواند.

در چنين شرايطي با اين حجم گسترده از تئوري‌ها و نظريه‌هاي جديد و پيچيده، چه بايد كرد؟ قطع به يقين در وهله نخست براي اينكه اطمينان حاصل كنيم همگان از مواهب اين فناوري انقلابي بهره‌مند مي‌شوند، بايد اقداماتي هدفمند و همه‌جانبه صورت گيرد. سرمايه‌گذاري گسترده در آموزش، به ويژه در زمينه علوم پايه و مفاهيم كوانتومي مي‌تواند زمينه را براي پرورش نسلي آماده براي رويارويي با چالش‌هاي عصر جديد فراهم آورد.

همكاري بين‌المللي در زمينه توسعه و كاربرد فناوري كوانتومي نيز از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اين همكاري مي‌تواند از تمركز قدرت در دست معدودي از كشورها يا شركت‌هاي فرامليتي جلوگيري و به توزيع عادلانه‌تر منافع حاصل از اين فناوري كمك كند. وضع قوانين و مقررات مناسب براي تنظيم استفاده از فناوري كوانتومي و حفاظت از حريم خصوصي افراد، گامي ضروري در مسير بهره‌برداري اخلاقي از اين فناوري است. با توجه به قدرت فوق‌العاده كامپيوترهاي كوانتومي در شكستن رمزهاي متداول، نياز به توسعه سيستم‌هاي امنيتي جديد و مقاوم در برابر حملات كوانتومي، بيش از پيش احساس مي‌شود.

توسعه زيرساخت‌هاي لازم براي بهره‌مندي از فناوري كوانتومي در مناطق محروم و كمتر توسعه‌يافته، مي‌تواند به كاهش شكاف ديجيتال كمك شاياني كند. اين امر مستلزم سرمايه‌گذاري‌هاي كلان و همكاري بين دولت‌ها، سازمان‌هاي بين‌المللي و بخش خصوصي است. تشويق و حمايت از تحقيقات در زمينه كاربردهاي اخلاقي و اجتماعي فناوري كوانتومي نيز مي‌تواند به استفاده عادلانه‌تر و سودمندتر از اين فناوري براي جامعه بشري كمك كند. اين پژوهش‌ها مي‌توانند راهكارهايي براي مقابله با چالش‌هاي احتمالي و بهره‌برداري بهينه از فرصت‌هاي پيش رو ارايه دهند.

يكي ديگر از موضوعات مهمي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، تاثير كامپيوترهاي كوانتومي بر امنيت سايبري است. اين فناوري قادر است بسياري از سيستم‌هاي رمزنگاري متداول را در هم بشكند كه اين امر مي‌تواند تهديدي جدي براي حريم خصوصي افراد و امنيت اطلاعات سازمان‌ها محسوب شود. از اين رو، توسعه روش‌هاي رمزنگاري مقاوم در برابر حملات كوانتومي، به يكي از اولويت‌هاي مهم پژوهشگران در اين حوزه تبديل شده است. از سوي ديگر، كامپيوترهاي كوانتومي مي‌توانند به پيشرفت‌هاي چشمگيري در زمينه هوش مصنوعي منجر شوند. اين امر ضمن گشودن افق‌هاي تازه‌اي در عرصه‌هاي مختلف علمي و فناوري مي‌تواند چالش‌هاي اخلاقي و اجتماعي جديدي را نيز پديد آورد. براي مثال ممكن است شاهد ظهور سيستم‌هاي هوشمندي باشيم كه توانايي‌هاي شناختي آنها از انسان فراتر رفته و اين امر مي‌تواند پرسش‌هاي بنياديني را درباره جايگاه انسان در جهان و ماهيت هوشمندي مطرح سازد.

در حوزه پزشكي و داروسازي، كامپيوترهاي كوانتومي مي‌توانند انقلابي در شيوه‌هاي تشخيص و درمان بيماري‌ها ايجاد كنند. اين ماشين‌هاي قدرتمند قادرند با سرعتي باورنكردني، ميليون‌ها تركيب شيميايي را براي يافتن داروهاي موثر بررسي كنند. همچنين مي‌توانند در طراحي درمان‌هاي شخصي‌سازي شده بر اساس ساختار ژنتيكي هر فرد، نقشي كليدي ايفا كنند. اما سوال اينجاست كه آيا همه افراد جامعه به يك اندازه از اين پيشرفت‌ها بهره‌مند خواهند شد؟ در عرصه بازارهاي اقتصاد و مالي، كامپيوترهاي كوانتومي مي‌توانند الگوهاي پيچيده بازار را با دقتي بي‌سابقه تحليل كرده و پيش‌بيني‌هاي دقيق‌تري ارايه دهند. اين امر مي‌تواند به بهينه‌سازي سرمايه‌گذاري‌ها و مديريت ريسك كمك شاياني كند. اما دقيقا مانند بسياري از مواردي كه ذكر شد، مي‌تواند به تمركز بيشتر ثروت در دست گروهي محدود منجر شود كه به اين فناوري دسترسي دارند.

در نهايت بايد به اين نكته توجه داشت كه آينده در دستان ماست. ما مي‌توانيم از فناوري كوانتومي براي ساختن جهاني بهتر، عادلانه‌تر و پايدارتر استفاده كنيم يا اجازه دهيم كه شكاف‌هاي موجود عموميت بيشتري يافته و زمينه پديدار شدن يك جامعه طبقاتي جديد با اختلافاتي غير قابل مقايسه را فراهم كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون