• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5853 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۰ شهريور

گزارش «اعتماد» از يكي از پرونده‌هاي جنايي تهران گزارش «اعتماد» از يكي از پرونده‌هاي جنايي تهران

صدور كيفر‌خواست متهمي كه با سم مار مرتكب قتل شد

طبق اطلاعات اختصاصي «اعتماد»؛ اختلاف مالي ۴۰ ميلياردي و خصومت شخصي انگيزه اصلي اين جنايت بوده است

گروه حوادث

تحقيقات پرونده متهمي كه با تزريق سم مار به پسر جواني در خيابان هفت تير تهران موجب قتل او شده بود، تكميل و كيفرخواست صادر شده است. با اعتراف اين متهم، عموي مقتول و سه نفر ديگر كه در اين جنايت با متهم همكاري داشته، دستگير مي‌شوند. حالا با گذشت حدود يك سال از اين جنايت تحقيقات كامل شده و اولياي دم خواستار اشد مجازات براي عاملان قتل شده‌اند. بازپرس جنايي براي متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدي و براي عمو و ۳ همدست ديگر او به اتهام معاونت در قتل عمدي، كيفرخواست صادر كرده است. متهمان به‌زودي در دادگاه كيفري محاكمه خواهند شد... 
افسر پرونده در رابطه با اين حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «اين پرونده به عنوان مرگ مشكوك به اداره پليس ارجاع شد و از آنجايي كه اين پسر ورزشكار بود، خانواده‌اش حدس مي‌زدند كه امكان دارد اتفاقي براي او افتاده باشد. از طرفي هم مقتول قبل از آنكه به خانه برود براي كاري پيش يكي از دوستانش رفته و گفته بود كه در خيابان دو نفر به او تنه زده‌اند و درد عجيبي در ناحيه شكمش احساس مي‌كند. شك خانواده و اظهارات دوست اين پسر جوان، پاي ماموران اداره دهم پليس آگاهي را به پرونده مرگ مشكوك اين جوان باز مي‌كند و همزمان جسد براي كالبدشكافي به پزشكي قانوني منتقل مي‌شود.»
افسر پرونده در ادامه مي‌گويد: «ماموران در ابتدا به بررسي دوربين‌هاي مداربسته‌اي مي‌پردازند كه در مسير رفتن اين جوان به خانه دوستش قرار داشته است. بررسي‌ها از فيلم دوربين‌هاي مداربسته نشان مي‌داد كه وقتي اين جوان محل كارش را ترك مي‌كند؛ يك دستگاه موتوسيكلت از كنار او رد و يكي از سرنشينان آن به مقتول تنه مي‌زند و سپس عذرخواهي مي‌كند و از محل دور مي‌شود. ديدن همين صحنه شك ماموران را بيشتر مي‌كند، اما ماموران نمي‌توانستند با قاطعيت نظر بدهند تا اينكه پزشكي قانوني اعلام مي‌كند كه سم عجيبي وارد بدن مقتول شده و همين سم باعث مرگ اين جوان شده است. بنابراين ماموران احتمال مي‌دهند كه سم از طريق سرنگ در پي تنه زدن يكي از سرنشينان همان موتوسيكلت وارد بدن مقتول شده باشد. متهمان پرونده ۵ نفر بودند كه در همان ابتدا سه نفرشان بازداشت و دو نفر ديگر كه متواري بوده نيز بعد از مدتي شناسايي و دستگير مي‌شوند.» 
روز حادثه
مهر ماه سال ۱۴۰۲ پسري جوان از مغازه‌اش كه حوالي ميدان هفت تير بوده خارج مي‌شود، اما در بين راه اتفاق عجيبي رخ مي‌دهد؛ دو نفر با شتاب از كنار او رد مي‌شوند و به پسر جوان تنه مي‌زنند. پسر جوان در چند قدمي خانه‌اش بيهوش و روي زمين مي‌افتد. همسايه‌ها موضوع را به خانواده او اطلاع مي‌دهند و خانواده‌اش، او را به بيمارستان مي‌رسانند، ولي اين جوان در بيمارستان جانش را از دست مي‌دهد.

اختلاف  ۴۰  ميلياردي
يافته‌هاي پليس مشخص مي‌كند عموي او در اين جنايت نقش پررنگي داشته است. او از مدت‌ها قبل با مقتول و پدر او دچار اختلاف شده بود. پدر مقتول يك تاجر ثروتمند و صاحب چندين ملك و مغازه در پايتخت بود. بررسي‌هاي ماموران پليس حاكي از آن بود كه پدر مقتول با برادر خود اختلاف ۴۰ ميلياردي داشته است. اين اختلاف مالي باعث شده بود كه در يك مهماني او و پدر مقتول با يكديگر درگير شوند و در آن درگيري مقتول در دفاع از پدرش يك سيلي به گوش عموي خود بزند. به اين ترتيب ماموران اداره دهم پليس آگاهي تهران عموي مقتول را زيرنظر مي‌گيرند و سرنخ‌هايي به دست مي‌آورند كه نشان مي‌داد او طراح نقشه اين جنايت بوده و عموي مقتول با يك فرد و افراد ديگر در ارتباط بوده است. تحقيقات بيشتر تيم جنايي حاكي از آن بود؛ كسي كه شب حادثه به مقتول تنه زده، فردي بوده كه با عموي مقتول در ارتباط بوده است. همين كافي بود تا دستور بازداشت اين فرد و مظنونان ديگر كه در اين ماجرا نقش داشته به همراه عموي مقتول صادر شود.

دستگيري    متهمان
ماموران پي مي‌برند فرد اجير شده از سوي عموي مقتول به همراه همدستانش در شهر شيراز است؛ آنها راهي شهر شيراز شده بودند تا فردي را به قتل برسانند، اما پيش از جنايت، پليس به آنها مشكوك مي‌شود و چون همراه‌شان شوكر، گاز اشك‌آور و سرنگ بوده، دستگير مي‌شوند. متهمان پس از دستگيري براي انجام تحقيقات به اداره آگاهي تهران منتقل مي‌شوند و تحت بازجويي قرار مي‌گيرند. آنها ابتدا اصرار بر بي‌گناهي خود داشته و منكر اين اتفاقات مي‌شوند تا اينكه فرد اجير شده به جنايت اعتراف مي‌كند و مي‌گويد با تزريق سم مار، جان مقتول را گرفته است.
او اظهار مي‌كند كه از سوي عموي مقتول اجير شده و براي اجراي اين جنايت دستمزد گرفته است. به اين ترتيب با اعتراف متهم و دستگيري سه نفر از همدستان او كه در اين پرونده نقش داشته، راز اين جنايت عجيب برملا مي‌شود. 

اظهارات   متهم   اصلي
متهم كه توسط عموي مقتول اجير شده بود، مي‌گويد كه مي‌خواسته جنايت‌ها را طوري انجام دهد كه هيچ سرنخي از خود به جاي نگذارد. او به سوالات بيشتر «اعتماد» پاسخ مي‌دهد. 
     چه شد كه قبول كرديد اين اقدام را انجام دهيد؟
شرايط مالي خوبي نداشتم و حاضر بودم به خاطر پول هركاري انجام بدهم، حتي آدمكشي.
    چه كسي نقشه قتل را كشيد؟
خودم كشيدم. اين نقشه مختص خودم است. قدم به قدم را خودم طراحي و اجرا كردم. مي‌خواستم خاص و ويژه باشد.
    دليل خاصي داشت كه براي جنايت از سم مار استفاده كرديد؟ 
من سال‌ها قبل در يكي از شهرهاي جنوب غربي كشور در يكي از سازمان‌ها مارگير بودم. اغلب ماموريت‌هايي كه مي‌رفتم مربوط به مارگيري بود، چون علاقه شديدي به مار داشتم. ۶ سال است كه تحقيقاتم روي اين‌گونه‌ خزندگان است. مثلا مي‌دانم كدام سم‌ مار كشنده‌تر است. درباره مارها اطلاعات زيادي دارم چون سال‌هاست كه تحقيق مي‌كنم. ازسوي ديگر مي‌خواستم قتلي كه مرتكب مي‌شوم، خاص باشد و لو نروم.
    چرا سازماني كه آنجا كار مي‌كرديد را ترك كرديد؟
ترك نكردم، اخراج شدم، آن‌هم به خاطر مشكلاتي كه پيش آمد. هرچند كارم را دوست داشتم، اما خب مسوولان سازمان وقتي ديدند مشكل دارم اخراجم كردند.
    مقتول را مي‌شناختيد يا از طرف عموي او معرفي شده بود؟
نه، نمي‌شناختم. يكي از دوستانم عموي مقتول را به من معرفي كرد. او مي‌گفت كه مقتول يكي از بستگانش است و با او اختلاف مالي ۴۰ ميليارد توماني پيدا كرده است. عموي مقتول در ازاي پرداخت دو هزار دلار، از من خواست تا جان همان جواني كه صاحب كافي‌شاپ بود را بگيرم. من هم دستمزدم را گرفتم و نقشه‌ام را اجرا كردم. 
    از جزييات روز حادثه بگوييد.
۱۰ روز قبل از قتل به حوالي محل كار مقتول رفتم و بساط نوازندگي پهن كردم تا آمار او را بگيرم. مي‌خواستم بدانم چه ساعتي مي‌رود و چه ساعتي برمي‌گردد. يك گيتار دستم گرفته بودم و در خيابان نوازندگي مي‌كردم تا بتوانم اطلاعاتي از مقتول كسب كنم. شب حادثه هم با كمك يكي از دوستانم رفتيم محلي كه قرار بود جان مقتول را بگيريم. از قبل يك مار‌ افعي خريده و زهرش را با روش‌هاي خاصي كه بلد بودم، گرفتم. زهر را داخل سرنگ ريختم و با آب نمك حلش كردم. سپس در فرصتي مناسب به مقتول تنه زدم و سم را به بدنش تزريق كردم. بدون آنكه مقتول متوجه شود. تصور مي‌كردم نقشه‌ام خاص است و هرگز لو نمي‌روم. 
    توضيح مي‌دهيد ماجراي نقشه دومين جنايت در شيراز چه بود؟ 
دومين فردي كه قرار بود به قتل برسد در شيراز بود. او خيلي پولدار بود و با فردي اختلاف داشت. همان فرد مرا اجير كرد و پيشنهاد چند هزار دلاري به من داد تا نقشه قتل را عملي كنم. من هم پذيرفتم تا او را با سم مار به قتل برسانم. با همدستانم رفتيم تا جان او را بگيريم. با موتور كنار خيابان ايستاده بوديم تا سوژه‌مان برسد و نقشه را عملي كنيم. ناگهان ماموران پليس به ما مشكوك شدند و ما را دستگير كردند. سپس ما را به اداره آگاهي فرستادند تا گوشي‌هاي‌مان بررسي شود. متاسفانه من پيام‌هاي واتساپم را پاك نكرده بودم و با طراح دومين نقشه جنايت پيام‌هايي رد و بدل كرده بوديم كه اين پيام‌ها داخل گوشي‌ام مانده بود. ماموران هم متوجه شدند كه من دستمزد گرفتم تا فردي را در شيراز به قتل برسانم. من هم مجبور شدم اعتراف كنم، اما راز قتل پايتخت همچنان فاش نشده بود. چند روز بعد كارآگاهان پليس آگاهي تهران به شيراز آمدند و مرا به اداره آگاهي تهران آوردند. اين شد كه ناچار شدم به قتل اول نيز اعتراف كنم.
    يعني اگر دستگير نمي‌شديد به اين كار ادامه مي‌داديد؟
نمي‌دانم. مطالب مربوط به قاتلان سريالي را مي‌خواندم. فيلم‌هاي ژانر جنايي زياد تماشا مي‌كردم به همين دليل مي‌خواستم قتل‌ها هم با شگردي خاص باشد، اما اين‌طور نبود كه دلم بخواهد تبديل به قاتل سريالي شوم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون