• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5856 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۵ شهريور

تأملی فلسفي در باب دين و آموزه‌هاي ديني

تأمل فلسفي در باب دين و آموزه‌هاي ديني به دليل نقشي كه در حيات فردي و جمعي بشر دارد همواره مورد توجه بوده است. در دوره معاصر، انبوهي از مطالعات فلسفي و الهياتي متفكران برجسته به بررسي و نقد آموزه‌هاي مختلف دين اختصاص يافته است. از مجموعه اين پژوهش‌ها به «فلسفه دين» يا «الهيات فلسفي» تعبير مي‌شود. اين پژوهش‌ها به لحاظ نظري مي‌تواند بنيان‌هاي نظام اداره جهان را سامان دهد و به لحاظ عملي راهنماي عمل فردي و جمعي انسان باشد. افزون براين رشد علم و تحولات شگفت و سريع حيات انسان در عصر جديد پرسش‌هاي تازه و دشواري پيش پاي دين و آموزهايش قرار داده است. اليزابت برنس (متولد سال 1963) از سال 2000 تا 2017 استاد فلسفه دين در كالج هيتروپ دانشگاه لندن بوده و به ‌مدت پنج سال رياست دانشكده در مقطع كارشناسي را عهده‌دار بوده است. او هم‌اكنون دانشيار و مدير واحد برنامه‌هاي بين‌المللي دانشگاه لندن در زمينه الهيات واقع در دانشگاه مركزي لندن و مدير طرح‌هاي آموزشي فدراسيون الهيات كمبريج است. كتابي كه عنوان ترجمه فارسي آن «به چه مي‌گويند فلسفه دين؟» است نوشته اليزابت برنس است كه به تازگي توسط انتشارات هرمس منتشر شده است. بازخواني سنت فلسفي و كلامي مسلمانان از منظر پرسش‌هاي جديدِ مطرح‌شده در فلسفه دين كاري است كه همچنان درخور بسط و پيگيري است. فلسفه دين، برخلاف الهيات فلسفي -‌كه كم‌ و بيش متمايز است، معمولا خنثي و بي‌طرف نمي‌ماند- بلكه در ذيل يك سنت ديني آموزه‌هاي آن سنت را بررسي مي‌كند و در پي پاسخ به اين سوال است كه چگونه مي‌توان آنها را جدا جدا يا در كنار هم به‌گونه‌اي فهميد كه پشتوانه‌اي فلسفي براي اعتقادات مذهبي فراهم آورد. اليزابت برنس در فصل‌هاي نوزده‌گانه اين كتاب علاوه بر طرح و تبيين پرسش‌ها و مفاهيم كليدي شش موضوع اصلي معناي زبان دين و مناقشات قرن  بيستمي آن؛ سرشت الوهيت، اعم از قدرت و حكمت و فعل الهي؛ برهان‌هاي وجود خداوند؛ چالش‌هاي خداباوري، از قبيل مساله شر، غيبت خدا و تنوع اديان؛ ايمان بي‌دليل يا فرابرهاني؛ برهان‌هاي حيات پس از مرگ، اعم از رستاخيز يا تناسخ را بسط داده و سعي كرده اين مفاهيم را از منظر پنج دين زنده و بزرگ دنيا يعني يهود، مسيحيت، اسلام، بوديسم و هندوئيسم بررسي ‌كند. يكي از وجوه تمايز اين اثر با آثار مشابه ارجاعات و استنادات متعدد نويسنده به منابع فلسفه اسلامي و فيلسوفان و متكلمان مسلمان است. بازخواني سنت فلسفي و كلامي مسلمانان از منظر پرسش‌هاي جديد مطرح شده در فلسفه دين كاري است كه همچنان درخورد بسط و پيگيري است.
 اين كتاب از نوزده فصل تشكيل شده است كه رئوس آن به ترتيب عبارتند از؛ 
1- فلسفه دين چيست؟- 2- كار كردن با كلمات؛ معناي زبان ديني.  3- زبان دين: تحولات قرن بيستم.4- تفاسير شخص‌وار و نامشخص‌وار از الوهيت.5- قدرت الهي.6- حكمت الهي. 7- فعل الهي. 8- دعاي حاجت.  9- برهان‌هاي وجود خدا؛ برهان‌هاي كيهان‌شناختي.  10- برهان‌هاي وجود خدا؛ برهان‌هاي نظم.  11- برهان‌هاي وجود خدا؛ برهان‌هاي اخلاقي.  12- برهان‌هاي وجود خدا؛ برهان‌هاي مبتني بر تجربه ديني.   13- برهان‌هاي وجود خدا؛ برهان‌هاي هستي شناختي.  14- برهان‌هايي عليه خداباوري؛ مساله شر.  15- برهان‌هايي عليه خداباوري؛ مساله غيبت خدا.  16- برهان‌هايي عليه خداباوري؛ مساله تنوع اديان.  17- نظريه‌هاي اراده‌گرايانه درباره باور ديني. 18- معرفت‌شناسي اصلاح شده. 19- زندگي، مرگ، اميد.
كتاب «به چه مي‌گويند فلسفه دين؟» در اصل براي دانشجويان دوره‌هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد الهيات و فلسفه دين نوشته شده و موضوعات محوري فلسفه دين را در سطح نياز اين مخاطبان گرد آورده است. اليزابت برنس آغاز نخستين فصل از كتاب خود را به تعريف مفهوم «فلسفه دين» مي‌پردازد و مي‌نويسد:  در معناي وسيع كلمه مي‌توان گفت فلسفه دين، شاخه‌اي از فلسفه است كه براي پرسش از چيستي و هستي حقيقت الوهي، يعني والاترين وجود يا ارزش هستي، از ابزار فلسفه استفاده مي‌كند. وي همچنين در پرداختن به فلسفه دين، نكته‌اي را تذكر مي‌دهد و تاكيد مي‌كند: نخست بايد درباره كار فيلسوفان دين و چرايي آن به ديدگاه روشني دست يابيم. اين مدعا دو دليل مهم دارد؛ نخست اينكه اگر صرفا درباره فهرستي از مسائل اين علم كه از گذشته به ارث رسيده‌اند بينديشيم، بدون اينكه درك خاصي از چيستي و چرايي كارمان داشته باشيم، طولي نمي‌كشد كه در باتلاقي از آراي پيچيده و جزييات فني فرو رويم و هدف را گم مي‌كنيم. با اين رويكرد، فلسفه دين را مانند نوعي بازي ذهني ديده‌ايم كه اهميت علمي درخوري ندارد.  او در ادامه مي‌افزايد: هرچند فلسفه دين، دست‌كم از ديد برخي محافل علمي، شاخه‌اي از فلسفه محسوب مي‌شود، مي‌توان استدلال كرد كه بدون فهمي روشن از موضوعي كه در باب آن به طرح پرسش‌هاي فلسفي مي‌پردازيم -يعني دين- نمي‌توان فيلسوف دين خوبي بود. ممكن است افرادي به سبب فهم ناقص از دين از آن روي بگردانند، غافل از اينكه چه بسا راه‌هاي زيادي وجود داشته باشد كه بتوان با توسل به آنها همچنان ديندار ماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون