به مناسبت درگذشت ابراهيم اقليدي، مترجم هزار و يك شب
نام ماندگار
محسن آزموده
خوش به حال آقاي اقليدي، ديگر نامش ماندگار شد. همه ما يا بهتر است شرط احتياط را رعايت كنم و بنويسم، اكثريت ما آدميان دوست داريم جاودانه باشيم يا حتي اگر خودمان در اين دنيا نميمانيم، نام نيكمان به يادگار بماند. برخي به هزار در ميزنند و هر كاري ميكنند، اما شماري هم باهوشند و يك كار ميكنند. ابراهيم اقليدي، مترجم فقيدي كه دو روز پيش، در هفتاد و شش سالگي دار فاني را وداع گفت، از اين دسته دوم بود. او البته انسان پر كار و پر تلاشي بود و عمر گرانبار و ارزشمندي داشت. اهل اقليد فارس بود و متولد 1327 و آثار و كتابهاي فراواني از نويسندگاني بزرگ چون لئو تولستوي (قصهها و افسانهها) و اسكار وايلد (شاهزاده خوشبخت و داستانهاي ديگر) ترجمه كرده بود. اما يك كار بزرگ او قطعا باعث ميشود كه نامش در فرهنگ فارسي و بلكه جهاني ماندگار شود، ترجمه اثر سترگ و جهاني هزار و يك شب. هزار و يك شب به راستي يك اثر جهاني است. كتابي كه نويسنده مشخصي ندارد و ميتوان گفت همه مردم، از قضا مردم عادي و نه الزاما فرهيخته آن را نوشتهاند. مجموعهاي از قصهها و داستانهاي عامهپسند با خاستگاهها و ريشههاي فرهنگي متفاوت، از هندي و ايراني تا عربي و اروپايي كه در طول سدهها نوشته و خوانده شده و منبع الهام هزاران چيز ديگر. هدف اصلي نگارش آنها هم چيزي جز نفس قصهگويي و روايت نيست، چيزي كه جان شهرزاد را از مرگ نجات ميدهد. ابراهيم اقليدي ترجمهاي خوب و كامل از اين كتاب به دست داده. البته ترجمههاي خوب ديگري هم هست، مثل ترجمه معروف عبدالطيف تسوجي كه حالا كلاسيك شده و خود زندهياد اقليدي هم به خوبي و زيبايي آن اذعان داشت يا ترجمهاي جديد محمدرضا مرعشيپور از روي نسخه بولاق. آقاي اقليدي براي ترجمه هزار و يك شب بسيار زحمت كشيد، نسخههاي متعددي از آن را گردآوري كرد، به ترجمههاي متفاوت جديد و قديمي انگليسي و عربي و فرانسوي مراجعه كرد. چندين سال روي آن كار كرد. اينها را در مقدمه عالمانه و مختصر و مفيدي كه بر چاپ پنج جلدياش نوشته، توضيح داده. نثر ترجمه او امروزي و روان و شيواست و آنچه ارايه كرده، نسبت به ترجمه تسوجي كاملتر و مفصلتر. حالا نام او با نام هزار و يك شب و به عنوان يكي از بهترين مترجمان آن به زبان فارسي ماندگار شده و تا زبان فارسي هست و تا هزار و يك شب، نام آقاي اقليدي هست. يادش گرامي و بزرگ. با اميد.