• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5860 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۹ شهريور

انتقال پايتخت نه درست نه ممكن و نه لازم است

محمدحسين شريف‌زادگان

انتقال پايتخت پديده‌اي شده است كه در شروع دولت‌ها در ايران تكرار شده و سپس به فراموشي مي‌گرايد. نخستين‌بار اين موضوع در دولت مهندس موسوي به‌طور جدي مطرح شد و چند مكان از جمله اطراف شهر تفرش مكان‌يابي گرديد، ولي به علت ناتواني مالي دولت و دلايل فني مختلف متوقف شد. سپس در دولت آقاي هاشمي، آقاي خاتمي و آقاي احمدي‌نژاد هم مطرح و سپس بنابر همان دلايل دوباره به فراموشي سپرده شد. در دولت آقاي روحاني دوباره انتقال پايتخت مطرح شد ولي اين‌بارمجلس با كمك كارشناسان توسعه شهري و منطقه‌اي علاوه بر اجازه مشروط براي انتقال پايتخت اصل تمركززدايي براي تهران را طي مصوبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ به شكل قانون ابلاغ نمود. براين اساس دولت وقت«ستاد تمركززدايي از تهران» را تشكيل و مطالعات وسيعي انجام داد و اسنادي براي تمركززدايي از تهران تهيه نمود. همواره براي انتقال پايتخت در جهان بايد دلايل قدرتمندي وجود داشته باشد، تا هزينه عظيم ملي براي آنها را توجيه كند. اخيرا جاكارتا پايتخت اندونزي به دليل پيشروي آب در آن شهر به جزيره‌اي انتقال يافته و ۳۳ ميليارد دلار برآورد هزينه شده است و تاكنون يك‌سوم آن هزينه و بقيه كه مي‌بايست توسط سرمايه‌گزاران خصوصي انجام شود انجام نشده و انتقال پايتخت به‌طور ناقص در حال جريان است. سوال اينجاست كه دلايل اصلي براي انتقال پايتخت ايران چيست؟ اگر افزايش جمعيت است كه تهران در ۲۰ سال اخير به دليل گراني هزينه‌ها و مسكن در جذب مهاجر واگرا شده و اگر مهاجرتي صورت مي‌گيرد عمدتا در منطقه شهري تهران صورت مي‌پذيرد نه شهر تهران. همچنين تهران با حدود ۹ ميليون جمعيت از نظر ميزان جمعيت نسبت به پايتخت‌هاي مشابه، بيش از اندازه بزرگ و غيرقابل كنترل نيست. اگر مساله محدوديت منابع آب است، علي‌رغم  وجود 5 سد كشاورزي اطراف تهران كه بخش مهمي از آب تهران را تامين مي‌كنند، ولي با اجراي سياست‌هاي سازگاري با كمبود آب قابل مديريت است. اگر مساله ترافيك سنگين است كه توسط روش‌هاي توسعه حمل و نقل عمومي و مديريت ترافيك قابل مديريت خواهد بود. اگر بروز مشكلات امنيت عمومي است نيز مي‌تواند مديريت و كاهش يابد. اگر مشكل تورم مسكن است كه امري ملي بوده و اختصاص به تهران ندارد و با عرضه مسكن اجتماعي و ارزان در فضاهاي ناكارآمد شهري تا حدي قابل ترميم است. مساله زلزله نيز در اغلب شهرهاي ايران وجود دارد و از20 سالي كه آيين‌نامه ساختماني ۲۸۰۰ براي كنترل زلزله در ساختمان‌ها در تهران اجرا شده نتايج مطلوبي داشته است و با روش‌ها و تكنولوژي‌هاي روز که تاكنون بشر كشف كرده است تا حدي قابل كنترل است. فرونشست زمين نيز ناشي از بحران كمبود آب است و طبق مطالعات دكتر مجابي در تهران عمدتا در جنوب و بيشتر جنوب غربي ايجاد شده است كه راه‌حل‌هاي خودش را دارد. مجموع اين مسائل عمدتا قابل مديريت است و اگر بخش اندكي از هزينه‌هاي نجومي انتقال پايتخت كه صدها هزار ميليارد تومان خواهد بود را مصروف حل مسائل تهران نماييم تهران «زيست‌پذير»ترخواهد شد.  اما مزيت‌هاي تهران كه بعضا به خاطر منحصر به فرد بودن «مزيت‌هاي نسبي» و «قدرت رقابتي» آن با ديگر شهرها و مناطق كشور، «مزيت‌هاي نسبي رقابتي» دارد، به شرح زير است: 
تهران بزرگ‌ترين قطب جمعيتي و فعاليتي سرزمين ايران است ولي از سال ۱۳۵۵كه برنامه آمايش سرزمين‌ستيران ارايه شده تا به امروز، و به گواه برنامه اسكان بشر سازمان ملل متحد، تعادل فضايي توزيع فعاليت و جمعيت با تقويت قطب‌هاي منطقه‌اي و شيراز، اصفهان، مشهد، اهواز، تبريز و بندرعباس در لايه‌هاي ملي و شهرهاي استاني در لايه منطقه‌اي بهبود چشمگيري داشته است.همچنين تهران از نظر اقتصادي بزرگ‌ترين بازار سرمايه ايران است كه با بازارهاي منطقه‌اي كه در مراكز استان‌ها ايجاد شده شبكه اقتصادي سرزمين ايران را شكل داده است. تهران بزرگ‌ترين جامعه فرهنگي ايران است كه رويدادهاي فرهنگي گسترده‌اي در آن به وقوع مي‌پيوندد و دامنه آن در مراكز استان‌ها نيز گسترش يافته است. تهران به خاطر بزرگي جمعيت و فعاليت خود از «صرفه‌هاي به مقياس» در همه زمينه‌ها سود مي‌برد و مي‌تواند به مزيت‌هاي نسبي آن بيفزايد. جامعه تهران با وجود جامعه متوسط فرهنگي و اجتماعي، منشأ بزرگ‌ترين تغييرات سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايران است و اين كاركرد همواره در تاريخ معاصر ايران مشهود بوده است.  بنابراين نمي‌توان دلايل قاطع و قانع‌كننده‌اي براي انتقال پايتخت ايران داشت. حال حتي اگر همه دلايل نامربوط انتقال پايتخت درست باشد اين كار در قواره وظرفيت مالي دولت و اقتصادي ايران با وجود مشكلات كسري بودجه و شرايط تحريم اقتصادي نيست.

در شرايطي كه دولت قادر به تامين منابع ضروري‌ترين پروژه‌هاي عمراني ملي خود نيست آيا انتقال پايتخت با صدها هزار ميليارد تومان كاري منطقي وعملي است؟ طرح اين مسائل در مورد انتقال پايتخت جديد نیست و در مطالعات و اسناد قبلي آورده شده ولي متاسفانه به آنها رجوع نمي‌شود و مباحث از اول دوباره مطرح مي‌شود.
لذا نتايج مطالعات قبلي درباره انتقال پايتخت با توجه به جميع دلايل علمي و كارشناسي اين است كه انتقال پايتخت نه درست است، نه ممكن است و نه لازم. بنابراين طرح چند باره آن جز اتلاف وقت و منابع كشور سودي نخواهد داشت.
اما در حال حاضر براي امروز شهر تهران و تمركززدايي از آن و رسيدن به تعادل منطقه‌اي كشور چه مي‌توان كرد؟ مسائل شهر تهران باید در فضاي منطقه شهري و مجموعه شهري تهران (شامل تهران و شهرستان‌هاي استان آن) و در چارچوب نتايج آمايش ملي سرزمين حل و فصل شود كه طي آن فعاليت‌هاي برتر در مناطق كشور و استان‌ها - آن هم نه با روش دستوري و زور، بلكه بر اساس مزيت‌هاي نسبي منطقه‌اي- توزيع شود و به منظور تعادل‌بخشي فضايي سرزمين و تقويت مناطق، از اسنادي كه در شوراي ساماندهي تهران براي تمركززدايي و آمايش سرزمين تهيه شده است، استفاده شود. 
ما ايرانيان عادت كرده‌ايم به خاطر تلاطمات سياسي و كوتاه شدن خاطره‌هاي تاريخي خود به آنچه در گذشته و حتي چند سال قبل تهيه شده است، بي‌اعتنا بوده و بسيار مشكوك نگاه کرده و سعي کنیم دوباره و از اول همه‌چيز را خودمان تجربه و ترسيم كنيم. رجوع به سوابق قبلي و درس گرفتن از آن و نگاه خردمندانه به حكمراني كشور جزیي از حكمراني خوب  است.
استاد  دانشگاه  شهيد  بهشتي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون