• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5864 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۴ مهر

پيدا كردن پرتقال‌فروش در موزه امام علي!

پيمان طالبي

آش درهم‌جوشِ ماجراي موزه امام علي شهرداري تهران به حدي شور شده كه هر چه بيشتر هم مي‌خورد، ابعاد بهت‌آوري از اين فاجعه رونمايي مي‌شود. گزارش ديروز روزنامه سازندگي و مصاحبه‌هاي برخي مقامات مسوول كار را بغرنج‌تر كرده، به گونه‌اي كه شايد حالا ديگر همه ترجيح مي‌دهند آن 30 تابلو تمام و كمال در دوبي به فروش رسيده باشند. تراژيك بودن ماجرا اينجاست كه ابتدا عنوان شد تعدادي از تابلوهاي ارزشمند موزه امام علي در دوبي به فروش رسيده‌اند، اما بعد از چندين اظهارنظر عجيب درباره بي‌ارزش يا مستعمل بودن تابلوها توسط مسوولان شهرداري، حالا يك مقام مسوول از حوزه هنري (كه خدا مي‌داند كجاي اين ماجراست) با روزنامه فرهيختگان گفت‌وگو كرده و گفته چرا اينقدر شلوغ مي‌كنيد؟ 28 تا از اين تابلوها دست ماست! از آن طرف، رييس سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران هم با روزنامه همشهري مصاحبه كرده و گفته تابلوها پيش ماست!‌ آش درهم‌جوش كه گفتم همين است!
بايد ديد مواهب خروج اين 30 تابلو از موزه امام علي براي عاملان اين اقدام چقدر گسترده بوده كه حاضر شده‌اند خبر فروش اين تابلوها در دوبي را منتشر و وايرال كنند، اما اقرار نكنند كه فروشي در كار نبوده و تابلوها در اختيار خودشان است. تكه ديگري از اين پازل، تبديل شدن روزافزون فعالان (بخوانيد بي‌هنران) فرهنگي و هنري وابسته به حاكميت، در سال‌هاي اخير به «مجموعه‌دار» است. براي خيلي‌ از مطلعان، جالب و عجيب بود كه در چند سال اخير، هرازگاهي خبري از گوشه و كنار درز مي‌كرد مبني بر اينكه فلان آدم -كه تا ديروز يك فرد كاملا معمولي در عالم فرهنگ و هنر بود، بي‌هيچ هنر خاصي يا وجه مميزه مشخصي - مجموعه ارزنده‌اي از آثار هنري را گردآوري كرده و آرشيو خوبي در اختيار دارد. اين‌جور وقت‌ها ما هم چشمان‌مان گرد مي‌شد كه عجب! فلاني از كجا سرمايه و رابطه دست و پا كرده كه اينقدر كار خوب و شاخص را برده به گنجينه خودش؟ حالا دم خروس كه چه عرض كنم، خود خروس علنا زده بيرون! گويا حضرات بي‌سر و صدا، مشغول انتخاب آثار مورد نظر از موزه‌هاي مطرح كشور، براي مجموعه شخصي‌شان بوده‌اند. گويا طفل بهانه‌گيرِ فربه ‌شده از رهگذر رانت‌خواري، مي‌رفته آرشيو‌ها و مجموعه‌هايي را كه سرمايه ملي به حساب مي‌آيند، مي‌ديده و با ديدن هر اثر هنري شاخصي كه چشمش را مي‌گرفته، پا مي‌كوبيده كه «اين بايد مال من باشد!» بعد يك نفر، از همان‌هايي كه دوستاني دارند كه اگر بخواهند، لواسان را هم به نام رفيق‌شان مي‌كنند (!) پيدا مي‌شده و براي اينكه اخم آن طفل نيايد پايين، گنجينه ملي را كادوپيچ مي‌فرستاده دم در خانه‌شان!
يك بعد ديگر ماجرا كه خيلي جالب است، اظهارنظر همزمان حوزه هنري و شهرداري است. اينكه هر دو با هم، به صورت كاملا خودجوش و اتفاقي گفته‌اند جوش نزنيد، تابلوها دست ماست. يعني چه كه همزمان دست هر دوي شماست؟ شهرداري كه تا ديروز در اين ماجرا صم بكم بوده، چه شده كه يك‌شبه دست به افشاگري زده است؟ آن 28 تا پيش شماست، سلمنا، بگوييد آن طفلي كه پاكوبيده، دوتا تابلوي ديگر را هم بياورد. گويا آن دو تابلو، از آثار هانيبال الخاص هستند.  در گزارش روزنامه سازندگي آمده كه «نگاره آفاق ماهستان» عنوان موسسه‌اي است كه آثاري را به آرت‌فر دوبي برده كه 14 اثر موزه امام علي هم در آن قرار داشته و به فروش رسيده است.اين موسسه را بايد در تاريخ فرهنگي اين مملكت ثبت كرد و به خاطر سپرد! اين موسسه آخر فروردين 1403 در دوبي 39 اثر هنري را فروخته كه 14 مورد آن براي موزه امام علي است و از مالكيت ساير آثار اطلاعي در دست نيست. دم خروس ماجرا اينجاست كه همگي اعضاي اين شركت، چهارم تير امسال سهم خود را به حوزه هنري واگذار كرده‌اند و افراد تازه‌اي هم به جاي آنها معرفي نشده‌اند. چه شد؟ يعني موسسه را اساسا تاسيس كرده‌ بودند براي همين كار! تير خلاص را هم بزنم و بگويم كه سازندگي نوشته دفتر اين موسسه در طبقه اول ساختمان حوزه هنري واقع در خيابان سميه قرار دارد و محمد زرويي، مديرعامل و مسعود نجابتي و عباس حسين‌نژاد هم به عنوان اعضاي هيات‌مديره‌اش معرفي شده‌اند. حق داريم كه بپرسيم حوزه هنري اين وسط چه مي‌گويد؟ يا دست‌كم از شما خوانندگان عزيز بخواهيم پيدا كنيد پرتقال‌فروش را؟ حرف آخر اينكه ايهاالناس! در موزه امام علي سه هزار اثر ارزشمند و گران‌قيمت وجود دارد كه يك قلم آن، 64 اثر از پرويزخان تناولي است. اين 30 اثر كه بين حوزه هنري و شهرداري بر سرشان دعوا شده، اما كسي از دو هزار و 970 اثر ديگر خبر دارد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون