اگر با همين دست فرمان پيش برويم
امروز قلعه حسن خان، دو سال ديگر زمين خاكي!
امروز و در هفته دوم رقابتهاي ليگ نخبگان آسيا پرسپوليس در شهر قدس يا همان قلعه حسن خان ميزبان پاختاكور ازبكستان است.
به گزارش روزنامه اعتماد، در شرايطي كه ميشد امروز پرسپوليس در حضور دهها هزار هوادار به مصاف تيم ازبكستاني برود، درست مثل بازي استقلال با الغرافه مجبور است از تعداد بسيار محدودي از هوادارانش سود ببرد. ضمن اينكه كيفيت استاديوم و چمن ورزشگاه هم تعريفي ندارد.
در دربي تهران كه چند روز پيش برگزار شد نيز همين وضعيت را شاهد بوديم. برگزاري دربي تهران در اراك با اندك تماشاچي و بدون حضور زنان آن چيزي نبود كه انتظار هواداران را برآورده كند. فوتبال در ايران طرفداران بسيار زيادي دارد؛ ظرفيتي كه ميتواند كمك زيادي به رشد و توسعه اين ورزش كند، اما آنچه در حال رخ دادن است، زاويهاي 180 درجهاي با مفهوم پيشرفت دارد. هواداران فوتبال در ايران چه مرد و چه زن تنها چيزي كه نميبينند احترام و امكانات است. به همين دليل است كه فوتبال ايران روز به روز كوچك و كوچكتر ميشود. داريوش مصطفوي، رييس پيشين فدراسيون فوتبال اخيرا در مورد برگزاري دربي در هفته ششم ليگ به ديدبان ايران گفته بود: «دربي را دولت از شكل و رنگ انداخته است. اين ديگر دربي نيست. دربيهايي جذاب بود كه در استاديوم ۱۰۰ هزار نفري برگزار ميشد. بايد زن و مرد اين امكان را داشته باشند كه در يك ورزشگاه بزرگ حضور پيدا كرده و تيمها را تشويق كنند. اهميت دربي به استقبال گسترده تماشاگران است و مسابقهاي كه با حضور ۸ هزار تماشاگر برگزار شود، ديگر دربي نيست، يك بازي دوستانه است كه در يك جاي محقري برگزار ميشود.» اين جملات قابل تعميم به كليت فوتبال كشور است. بهطور كلي ميتوان گفت فوتبال ايران از شكل و رنگ افتاده است. در اين شرايط آنطور كه در رسانهها ميبينيم هيچ كس هم مسووليت قبول نميكند. فدراسيون ميگويد شرايط ورزشگاهها به ما ربطي ندارد، دولت ميگويد وظيفه من ساخت استاديوم براي باشگاهها نيست، باشگاهها ميگويند ما درآمد و حق پخش نداريم چطور ميتوانيم در ساخت استاديوم سرمايهگذاري كنيم و صداوسيما ميگويد ما حق پخش نميدهيم. ادامه يافتن اين وضعيت فوتبال ايران را با سرعت بيشتري نسبت به قبل به سمت آماتوري پيش ميبرد. سهميههاي مسابقات آسيايي براي تيمهاي ايراني كم ميشود، ميزباني رقابتها به ايران نميرسد، بازيكنان بيكيفيتتري وارد كشور ميشوند و بعد از چند سال خواهيم ديد ديگر جايي بين كشورهاي برتر آسيا نداريم. بدون شك اين اتفاق با دست فرمان فعلي رخ خواهد داد. همانطور كه كارشناسان چند سال پيش هشدار ميدادند با وضعيت فعلي فوتبال ايران افول خواهد كرد و ديديم اين اتفاق افتاد. حاكميت و دولت بايد ديدش را نسبت به فوتبال تغيير دهد. مديران تكراري و امتحان پس داده بايد جايشان را به مديران توسعه گرا و كاربلد بدهند. نهادهاي نظارتي بايد وظيفه نظارتي خود را به درستي انجام دهند، اما اين نظارت را به سمت دخالت سوق ندهند. وزير ورزش و رييس جديد فدراسيون فوتبال كه تا چند روز يا حداكثر سه، چهار ماه ديگر به ساختمان سئول ميرود بايد با اختيارات تام و بدون نگراني از نهادهاي خارج از فوتبال كارش را انجام دهد و صرفا به فكر پيشرفت باشد. پيشرفت در زيرساخت، پيشرفت در درآمدزايي، پيشرفت در حوزه پرورش استعداد. اگر اين اتفاق رخ داد، ميتوان اميدوار بود سال بعد يا دو سال بعد كه بحث رقابتهاي آسيايي مطرح شد ديگر كسي نگران نداشتن زمين نخواهد بود وگرنه دو سال بعد جاي قلعه حسن خان بايد دنبال زمين خاكي براي برگزاري مسابقات باشيم.