• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5868 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۹ مهر

مخاطرات پرسيدن

محسن آزموده

تيتر اين يادداشت كوتاه احتمالا خيلي كليشه‌اي است. با هر كس صحبت كنيد، ساعت‌ها در مزايا و فوايد سوال كردن و پرسش، داد سخن سر مي‌دهد. اصلا كسي را مي‌شناسيد كه با سوال كردن مخالف باشد؟ حالا سر كلاس درس برويد. كافي است سوالي داشته باشيد. شما را نمي‌دانم، اما من در طول دوران تحصيلي‌ام يعني دست‌كم نيمي از عمر چهل و سه ساله‌ام، اصلا تجربيات خوبي از سوال كردن در مدرسه و دانشگاه و آموزشگاه‌ها نداشتم. ربطي هم به خصوصي يا دولتي بودن آن آموزشگاه نداشت. بارها به خاطر پرسشي كه مطرح كردم، مسخره يا توبيخ شدم كه چرا خوب گوش نكردي؟ اين را كه توضيح دادم! حرف من را متوجه نشدي. سوالت ربطي به آنچه گفتم، ندارد. اينكه سوال نبود، اظهار فضل بود. چو داني و پرسي سوالت خطاست و... 
در كلاس‌هاي ما جو كلاس و نحوه قرار گرفتن افراد، به گونه‌اي بود كه گفت‌وگو را كه پيشكش، سوال پرسيدن را هم سخت -اگر نگوييم محال- مي‌كرد. معمولا اول كلاس معلم يا استاد معمولا خيلي سفت و سخت مي‌گفت، سوال براي آخر جلسه، اگر وقت اضافه بود، وسط حرف من نپريد، سوال بي‌ربط نپرسيد و... پرسشگر معمولا به عنوان كسي بود كه چيزي را نمي‌داند، نه اينكه خداي نكرده انتقادي دارد يا كاستي و نقصي در بيان گوينده يافته يا مي‌خواهد موضوع را از زاويه ديگري بنگرد. گوينده نيز در مقام داناي كلي كه مي‌خواهد دست غريق در ظلمات را بگيرد و او را بالا -جايي كه خودش ايستاده- بكشد. قبول داريد در چنين وضعيتي سوال پرسيدن كار خطرناكي بود؟ منظورم از مخاطرات پرسيدن، همين‌ها است، نه آن بحث‌هاي تكراري -و احتمالا درست- فلسفي كه پرسش آغاز تفكر است و تا سوال نباشد، فكر جديد پديد نمي‌آيد و... الخ. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون