• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5869 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۰ مهر

استعمار هنوز خون مي‌مكد

مهدی هروی

جورجيا ملوني، اولين نخست‌وزير زن ايتاليا است كه از آذر ماه گذشته اين پست را بر عهده گرفته است. از زمان روي كار آمدن او سردي روابط بين ايتاليا و فرانسه به خاطر مهاجران آفريقايي به تنش تبديل شده است تا آنجا كه چندي پيش وزير كشور فرانسه طي سخنان او را متهم كرد كه نمي‌تواند مشكل‌هاي كشورش را با مهاجران آفريقايي حل كند و اورا متهم به دروغگويي به مردم كشورش كرد. ملوني نيز چندي پيش در مصاحبه‌اي يك اسكناس CFA سيفا را نشان داد كه در ۱۴ كشور آفريقا كه تحت استعمار فرانسه بودند رواج دارد و انحصار و چاپ آن براي كشور فرانسه است و گفت كه فرانسه با همين اسكناس اقتصاد اين كشورها را در دست دارد و آنهارا در فقر نگه مي‌دارد تا همه از كشور‌هاي آفريقايي فرار كنند و به سوي اروپا بروند و مشكل به وجود آورند. وي افزود فرانسه ۳۰ درصد از اورانيوم خود را از نيجر وارد مي‌كند ولي ۹۰ درصد از مردم اين كشور برق ندارند. سپس عكس‌هايي از معادن طلاي بوركينافاسو كه كودكان خردسال مشغول طلاشويي بودند را نشان داد و گفت هرچه اين كودكان به دست آورند نيمي از آن متعلق به فرانسه است و سپس درباره مهاجرت از آفريقا به اروپا گفت ما بايد اروپا را به آفريقا ببريم نه آنكه آفريقا را به اروپا بياوريم. بعد از ديدن اين مصاحبه بر آن شدم تا استعمار را در قرن ۲۱ شرح دهم؛ چگونه كشورهاي مستعمره به ظاهر مستقل به ويژه آنها كه تحت استعمار فرانسه هستند وضع آنها بدتر از سابق نشده باشد بهتر نشده و خون‌شان مكيده مي‌شود.
پس از پيدايش قطب‌نما سفرهاي دريانوردي كه بيشترشان به صورت حركت‌هاي موازي با ساحل انجام مي‌شد رونق خاصي يافت و بسياري از نقاط جهان كه ناشناخته و دست نيافتني بود كشف شد و پس از آن طمع‌ورزي به نقاط جديد معادن و مكان‌هاي استفاده از آن به صورت پايگاه شدت گرفت زيرا مستعد درآمد بيشتر بودند و سپس استعمار پديدار شد و پس از آنكه در همه جا پرچم خودرا به عنوان صاحب آن جزيره يا ساحل افراشتند نگاه‌شان متوجه خود آسيا و آفريقا شد و كشور‌هاي اروپايي زيادي در اين رقابت‌ها حضور داشتند حتي نقاطي كه خودشان كشور بودند و تمدن داشتند در آسيا و شمال آفريقا گرفته تا نقاطي از آفريقا كه تمدني نداشتند اين نقاط را با تزوير يا زور نظامي متصرف شدند .خاورميانه و خاور دور مورد تهاجم قرار گرفتند سپس با انقلاب صنعتي نياز به معادن براي كشور‌ها زياد شد و نياز براي دسترسي به منابع در اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ سبب افزايش بيشتر درگيري كشورهاي ديگر شد در اين ميان انگلستان و فرانسه سردمداران استعمارگر جهاني شدند زيرا نيروهاي دريايي قوي‌تري داشتند و كشور‌هاي ديگر اروپايي رفته رفته كنار رفتند. به نحوي كه در دهه ۱۹۲۰ بريتانيا بر يك چهارم جمعيت جهان و يك چهارم‌مساحت كره زمين حكم‌روايي مي‌كرد يا در آفريقا كه نزديك بر ۳۵درصد مساحت آن نزديك به ۳۰۰ سال تحت سيطره فرانسه بود.پس از جنگ جهاني اول در بعضي از كشورها نهضت‌هاي آزادي‌خواهي پديدار شد كه پس از جنگ جهاني دوم و ضعيف‌تر شدن فرانسه و انگليس اين نهضت‌ها بيشتر شدند كه فرانسويان با عمال خشونت ۲ميليون آفريقايي را كشتند و اين نهضت‌ها را در بيشتر نقاط سركوب كردند ولي انگليسي‌ها با تزوير يا خدعه تا آنجا كه توانستند در مقابل اين آزادي‌خواهي‌ها ايستادند.
اين آزادي‌خواهي‌ها در نقاطي ديگر پس از جنگ قوي‌تر شد به ويژه اينكه افراد مستعمره با انديشه‌هاي سياسي و اجتماعي غرب آشنا شدند و از سال ۱۹۶۰ اين نهضت‌هاي ملي اوج‌بيشتري گرفت و به بسياري از استعمارها پايان داد. كشورها مستقل شدند و‌كشورهاي استعمارگر كه همچنان به آنان به عنوان ذخيره مواد اوليه نگاه مي‌كردند سعي كردند استعمارها را به شكل‌هاي گوناگون ‌و اساسي مختلف اعمال كنند تا آنجا كه به برخي در ظاهر استقلال داده شد تا كه بتوانند جلوي پيشرفت آنها را گرفته بتوانند مواد اوليه را از آنها تامين كنند و هم با صدور مواد ساخته شده استفاده ببرند.
به هر حال اين موضوع كه مي‌خواهم شرح بدهم تفاوت استعمارگري انگليس و فرانسه است.
انگلستان براي كنترل و اداره كردن مستعمره‌هايش از افراد محلي بهره مي‌جست و با تعداد كمتري از نيروهاي خودي مستعمره‌هايش را اداره مي‌كرد. در هند حتما سربازان انگليسي هندي بودند و بريتانيا از آنها در جنگ‌هايش استفاده مي‌كرد
بنابراين ،اين مستعمره‌ها پس از يافتن استقلال و شايد هم استقلال ظاهري همان روش‌ها را با افراد بومي كه آگاهي داشتند و مديريت قبلي كه از بريتانيا به ارث برده بودند اعمال كرده كشور را اداره كردند ولي در كشور‌هاي مستعمره فرانسه وضع بسيار فرق مي‌كرد زيرا فرانسه آنها  را در فقر، چه مادي چه معنوي نگه داشت و هيچ كوششي براي آموزش و نگهداري از آنها به‌ عمل نياورد و تمام تلاشش براي نگه داشتن آنان درهمان وضع سابق بود ؛بنابراين، اين كشورها حتي پس از يافتن استقلال ظاهري و حال هنوز نمي‌توانند روي پاي خود به ايستند و همه‌چيز بستگي به فرانسه دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون