الا ان نصرالله قريب! (۲) وعد صادق ۲
سيد عطاءالله مهاجراني
سوم: از دهم مرداد ماه تا دهم مهر ماه كه عمليات وعد صادق ۲ انجام شد، صبر و تأنّي و تحمل ايران دو ماه سخت و سنگين طول كشيد. پس از شهادت اسماعيل هنيه، ايران به صراحت اعلام كرده بود كه انتقام خون مهمان شهيد خود را خواهد گرفت. بلافاصله تلفنهاي رهبران اروپايي و پيامهاي مكتوب امريكا از طريق سفارت سوييس آغاز شد. امريكا و اروپا همكلام بودند و به ايران توصيه كردند كه دست نگهداريد تا در غزه آتشبس اعلام شود. بديهي است اگر آتشبس در غزه اعلام ميشد، موجب حفظ جان فلسطينيها و از جمله رزمندگان حماس و جهاد اسلامي بود كه امري قابل قبول بود. بديهي است كه رييسجمهور با مشورت رهبري به رهبران اروپايي و امريكا پاسخ داده باشد. اما نه تنها آتشبس اعلام نشد، بلكه شاهد كشتار بيشتر فلسطينيها در غزه و رفح و حتي كرانه غربي و توسعه تجاوز اسراييل به لبنان و بمباران ضاحيه و شهادت سيد حسن نصرالله و ديگر فرماندهان حزبالله و از جمله سردار نيلفروشان بوديم. به نظرم وزارت خارجه براي عبرتآموزي از تجربه تلفنهاي رهبران اروپايي و يادداشتهاي امريكا، براي نشان دادن چهره مزورانه و هويت منافقانه و خدعهگر همه آنان متن اين مذاكرات را اگر هم به صلاح نداند، منتشر كند و دراختيار كشورهاي دوست ايران و حماس قرار دهد. يا چنانكه در دنيا مرسوم است بخشهايي از اين مذاكرات دراختيار روزنامهنگاران قرار گيرد! كاري كه وزارت خارجه امريكا از طريق نيويورك تايمز انجام ميدهد!
رفتار ايران در پذيرش پيشنهاد منطقي و موجه و انساندوستانه بوده است. برخي دولت پزشكيان را در اين باره نقد و شماتت ميكردند كه مثلا چرا زودتر انتقام نگرفته است. آنان ميدانند كه رييسجمهور در موقعيت فرماندهي كل قوا و اتخاذ تصميم نظامي نيست. از طرفي ميبايست پيمان دشمنان را شماتت كنند. عمليات وعد صادق ۲ در واقع دوگانهسازي ديپلماسي و ميدان را از بنياد برانداخت! نشان داد كه در دولت وفاق بين ديپلماسي و وفاق هماهنگي و بلكه يگانگي حاكم است. ميگويند نيزه آشيل سردار يوناني اين ويژگي را داشت كه زخمي كه ميزد با مماس كردن همان سرنيزه بر زخم التيام پيدا ميكرد. به بهانههاي واهي كوشيدند، دولت پزشكيان را در برابر ميدان قرار دهند. جامعه را دو قطبي كنند. فضاي وفاق ملي را برهم بزنند. چنان بساط با وعد صادق ۲ برچيده شد.
چهارم: در موقعيت و فضاي جديدي كه با عمليات وعد صادق ۲ در منطقه اتفاق افتاد، ارتش اسراييل در سحرگاه روز چهارشنبه ۱۱ مهر ماه كوشيد با استفاده از نيروهاي نخبه نظامي و كماندو ازجمله واحد ايغوز وارد خاك لبنان شود. پيروزي به دست بياورد. عناصر حزبالله را به قتل برساند. اسير بگيرد تا بتواند آب رفته را به جوي بازگرداند و فضاي تبليغاتي جديدي بعد از شكست وعد صادق ۲ سامان دهد. نفوذ و حضور نيروهاي ويژه ارتش اسراييل در زير چشمان هوشمند رزمندگان حزبالله بود. در موقعيت مناسب از فاصله صفر مجاهدان حزبالله با نيروهاي ويژه اسراييلي در مارون الراس و يارون و كفر كلا و عديسه در جنوب لبنان درگير شدند. به روايت ارتش اسراييل ۸ نفر از آنان كشته شدند. ۷ نفر زخمي كه ۳ نفر در موقعيت خطيرند. فيلمي كه حزبالله از فرود هليكوپترها و انتقال زخميها يا اجساد منتشر كرده است، روايت ديگري است. در بيانيههاي حزبالله به كشته و زخمي شدن ۸۰ نفر اشاره شده است. نتانياهو به ناگزير براي اين عمليات كه البته سه تانك مركاوا هم توسط حزبالله نابود شد، هر مركاوا توسط چهار نفر مديريت و رانندگي ميشود، بيانيه داد. در بيانيهاش گفت: «ما در اوج جنگ سختي با محور ايران هستيم!» گالانت، وزير جنگ اسراييل هم بيانيه داد و گفت: «سربازان ارتش اسراييل خون خود را در جنگي عادلانه فدا ميكنند.»
عمليات وعد صادق ۲ با شعار «لبيك يا رسولالله» و عمليات حزبالله چند ساعت بعد با «شعار لبيك يا نصرالله» انجام شد. هر دو تبيين وعده قرآني است كه «الا ان نصرالله قريب!» آگاه باشيد، پيروزي از جانب خداوند نزديك است.