كجا به دنبال ايده ميگرديد؟
فعاليت گرافيكي با يك «سفارش» شروع ميشود. بر اين اساس، آشنايي با خواست و ذهنِ مشتري و موضوعِ سفارش خيلي مهم است و در نتيجه، مطالعه و جستوجو در تمام زمينههاي مطرح شده بسيار لازم است. از دوران كودكي علاقه شديدي به مطالعه داشتم و در دانشگاه اين مطالعه بيشتر شد. بنابراين مطالعه و جستوجو در كار لازم است تا بتوانم وارد فضاي طراحي بشوم. البته تجربهام در اين زمينه، خيلي به من كمك ميكند تا بهترين انتخاب را داشته باشم. نبايد فراموش كنيم كه خود «سفارش» هم در پيدا كردن ايدههاي ناب خيلي كمك ميكند.
از نظر حرفهاي، چه شخصي بيشترين تاثير را بر شما گذاشته است؟
بيشترين تاثير را از مرتضي مميز گرفتم و وقتي اين را فهميدم كه در امريكا بودم. ايشان ـ بدون اينكه بدانم ـ هميشه در كارم تاثيرگذار بودهاند. در امريكا، از ريچارد هِيگن، استاد «دانشگاه ايالتي آيووا»، هم بسيار تاثير گرفتم. در «دانشگاه تهران»، ديزاين، خلاقيت و هنر را از استادانم مرتضي مميز و جلال شباهنگي و در امريكا، بيزينس، نظم و انضباط، رفتار حرفهاي و برخورد اجتماعي در حرفه را ياد گرفتم.
بزرگترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
واقعيت اين است كه نميتوانم «فقط» از يك نفر نام ببرم. از هر كسي شايد بخشي را گرفتهام تا كامل شدهام. از پدرم، مادرم، ... و حتي از همسرم كه از من كوچكتر هستند؛ چون در مسير زندگيام بودهاند و از هم تجاربي گرفتهايم. سخت است كه «فقط» از يك نفر نام ببرم، ولي به راحتي ميتوانم بگويم كه خود «زندگي» به من خيلي چيزها ياد داده است.
بزرگترين دستاورد شما در حرفهتان چيست؟
اعتبار كارياي كه در جامعه دارم كه متاسفانه نتوانستهام از آن استفاده بهينهاي بكنم. (يكي از دوستان لقب «جناب گرافيك ايران» را به من اطلاق كرده).
بزرگترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
از دستاوردم در زندگي بيشتر راضي هستم تا از دستاوردم در حرفه و كارم؛ چون شفافتر است و سياست خاصي در آن نيست. ميتوانم به راحتي بگويم، «زندگيام».
فلسفه شما در حرفهتان چيست؟
موضوعي كه در حرفهام خيلي مهم است، آموزش است. به آن خيلي اعتقاد دارم و ايده آن از زمان تحصيل در امريكا در من به وجود آمد. «آموزش و انضباط» فلسفه من در حرفه است.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
موزيك گوش ميكنم. ورزش ميكنم، مخصوصا شنا و فيلم زياد ميبينم. ميخواهم هميشه و در تمام موارد «بهروز» باشم. براي همين، ابزارهاي كارم هميشه بهروز هستند كه برايم خيلي هم هزينهآور است و فيلم زياد ميبينم، چون باعث ميشود بهروز بشوم و تمام اين بهروز بودنها در ارتباط با حرفه و كارم است.
آيا موضوع مورد علاقهاي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكردهايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
موسيقي، اگر من به جاي نقاشي ـ كه بسيار تصادفي بود ـ مسير ديگري را ميرفتم، حتما موسيقي را انتخاب ميكردم و موزيسين ميشدم. موزيك چيزي است كه هميشه در آرزويش هستم.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
كلكسيون بسيار ارزشمندي از موسيقي دارم. براي تكتك آنها آلبوم ديزاين و برايشان جلد طراحي ميكنم. مثلا مجموعه بينظيري از آهنگهاي كريس ريا دارم كه فقط 500 عدد از آن در دنيا وجود دارد.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
همايون شجريان را خيلي دوست دارم، چون بسيار باهوش و مبتكر هستند، كارشان را خوب بلدند و خيلي هم در كارشان ريسكپذير هستند و هميشه «پينك فلويد» يكي از گروههاي مبتكري است كه من خيلي دوست دارم.
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
جلال شباهنگي، ناصر حجازي، غلامحسين بنان و راجِر واتِرز.
چه چيزي جمعآوري ميكنيد؟
سيدي موسيقي و فيلم. البته خيلي وقت پيش تابلوي نقاشي جمعآوري ميكردم كه كلكسيون كوچك ولي بسيار با ارزشي از آن را دارم.
باارزشترين دارايي شما چيست؟
براي من باارزشترين دارايي، بچههايم هستند. شخصيتي برايشان ساختهام كه در جامعه بسيار مثبت باشند و نتيجه خوبي بگيرند.
بزرگترين ترس و نگراني شما چيست؟
كار نكردن؛ يعني اتفاقي بيفتد كه نتوانم كار كنم. مخصوصا در اين دوران ميبينم كه همسن و سالهاي من كار نميكنند و اين مرا خيلي اذيت ميكند.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام ميدهيد را نكنيد، چه حرفهاي انتخاب خواهيد كرد؟
احساس ميكنم كه به هر كاري دست بزنم، موفق خواهم شد. ولي چيزي كه در آن همچنان ضعف دارم، آشپزي است. دوست دارم آشپز ميشدم، چون احساس ميكنم كه خيلي جاي رشد و پيشرفت و تنوع دارد. آري، آشپز ميشدم.